جستجو

ریشه اختلاف جهان بینی ها

جهان بینی یعنی نوع برداشت، تفسیر و نوع تحلیلی که یک انسان درباره هستی و جهان و درباره انسان و جامعه و تاریخ دارد. افراد و گروه ها، جهان بینی هاشان مختلف است، یعنی یک گروه جهان را یک گونه تفسیر می کند و گروه دیگر به گونه دیگر. اگر جهان بینی مختلف باشد، ایدئولوژی مختلف است، چون تکیه گاه و پایه ای که ایدئولوژی از جنبه فکری بر آن استوار است جهان بینی است، زیرا ایدئولوژی یعنی مکتبی که بایدها و نبایدها را مشخص می کند، مکتبی که انسان را به یک هدفی دعوت می کند و برای رسیدن به آن هدف راهی ارائه می دهد.
جهان بینی به ما خبر می دهد از اینکه چه هست، چه نیست، چه قانونی بر جهان و بر انسان حاکم است، چه قانونی بر جهان و بر انسان حاکم است، چه قانونی بر جامعه حاکم است، حرکت ها به سوی چه جهتی است، طبیعت چگونه حرکت دارد و اصلا هستی چیست. هر طور که ما در مورد جهان بینی فکر کنیم ناچار ایدئولوژی ما تابع جهان بینی ما خواهد بود. ایدئولوژی زاده جهان بینی است. جهان بینی به منزله زیر بنای فکر است و ایدئولوژی به منزله رو بنا؛ یعنی در یک دستگاه فکر و اندیشه، جهان بینی حکم طبقه زیرین و ایدئولوژی حکم طبقه روئین را دارد که بر اساس آن و بنا بر اقتضائات آن ساخته شده است.
پس نتیجه می شود که ایدئولوژی زاده جهان بینی است. اینجا فورا یک سؤال دیگر مطرح می شود: چرا جهان بینی ها مختلف است؟ چرا یکی مادی فکر می کند و دیگری الهی؟ یکی یک پاره استدلالات و دلایل ترتیب می دهد و آن جهان بینی را نتیجه گیری می کند و دیگری دلایل دیگری ترتیب می دهد و جهان بینی دیگری را نتیجه گیری می کند؟ جواب این است که او جهان را به گونه ای می شناسد و این به گونه دیگر، شناخت او از جهان اینگونه است و شنات این از جهان به گونه دیگر و نمی شود هم شناخت این صحیح باشد و هم شناخت آن. از این دو لا اقل یکی اشتباه است و یکی صحیح. همین جاست که مسئله شناخت صحیح و شناخت غلط مطرح می شود. پس اول برویم سراغ مسئله شناخت و ببینیم که شناخت صحیح چه شناختی است؛ یعنی قبل از اینکه برویم سراغ جهان و بگوییم جهان اینگونه است یا آنگونه و قبل از آنکه برویم سراغ ایدئولوژی و بگوییم این ایدئولوژی صحیح است یا آن ایدئولوژی، باید برویم سراغ شناخت، ببینیم کدام شناخت صحیح است و کدام غلط و اصلا شناخت صحیح یعنی چه و شناخت غلط یعنی چه. دنیا، دنیای مکتب و ایدئولوژی است. مکتب و ایدئولوژی بر پایه جهان بینی است و جهان بینی بر پایه شناخت.
از اینجا انسان به اهمیت مسئله شناخت پی می برد. آنکه ایدئولوژی اش مثلا بر اساس جهان بینی مادی است جهان بینی مادیش بر اساس نظریه خاصی در باب شناخت است. آن دیگری ایدئولوژی دیگری دارد بر اساس جهان بینی دیگری و آن جهان بینی بر اساس نظریه ای است که در باب شناخت دارد.

منابع

  • مرتضی مطهری- شناخت- صفحه 15-17

کلید واژه ها

شناخت جهان بینی اندیشه جامعه شناسی دین

مطالب مرتبط

رهیافت‏های گوناگون در دین پژوهی معنای تهافت و موضوعات این کتاب در نزد غزالی گذری بر اندیشه های اجتماعی فلاسفه مسلمان نوآوریهای مسلمین در فلسفه یونانی اشکالات و چالش هاى پیوند دین و دنیا دلایل عدم التزام‏ به اخلاق دینى رابطه دین و تکنولوژی

اطلاعات بیشتر

رابطه ایدئولوژی و جهان بینی تعریف جهان بینی و ایدئولوژی

ابزار ها