جستجو

علت استفاده قرآن کریم از تعبیر وفات به جای مردن

قرآن کریم "مردن" را "توفی" تعبیر می کند. ما هم در اصطلاح خودمان می گوییم فلانی وفات کرد. چرا ما به "مردن" می گوییم "وفات"؟ کلمه "فوت" که ما به کار می بریم، از ماده توفی نیست و غیر از لغت "وفات" است. بعضی ها خیال می کنند کلمه "فوت کرد" با "وفات کرد" یکی است. نه، فوت یک معنی دارد و وفات معنی دیگر، و این معنی در لغت فوت نیست، در لغت وفات است. قرآن راجع به مردن، کلمه "توفی" را به کار می برد که از ماده "وفات" است نه از ماده "فوت". "فوت" معنایش از دست رفتن است. می گوییم: "نماز من فوت شد"؛ یعنی از دستم رفت. یا می گوییم: "فلان عمل از من فوت شد"؛ "فلان شخص از مکه آمد و من می خواستم به دیدن او بروم ولی در اثر گرفتاری این دیدن از من فوت شد". "از من فوت شد" یعنی از دستم رفت.
ما اگر به "مردن" کلمه فوت را اطلاق می کنیم که قرآن اطلاق نمی کند به اعتبار این است که مرده را از دست رفته تلقی می کنیم. نسبت به ما همین طور است، یعنی کسی که می میرد، از دست ما می رود. وقتی می گوییم "فلانی فوت شد" یعنی از دست ما رفت. ولی قرآن مکرر کلمه "توفی" را به کار می برد. "توفی" با "وفات" از یک ریشه است. "توفی" درست نقطه مقابل "فوت" را می رساند، یعنی چیزی را قبض کردن و تمام تحویل گرفتن. مثلا اگر شما از کسی طلبکار باشید و طلبتان را از او بگیرید، می گویند استیفا کرد. "استیفا" هم از این لغت است. اگر تمام طلبتان را بگیرید نه اینکه نیمی از آن را بگیرید و نیمی را نگیرید، می گویند توفی کرد یعنی استیفا کرد. پس "توفی" و "استیفا" به معنی از دست رفتن نیست؛ برعکس، چیزی را به تمام و کمال تحویل گرفتن است.
قرآن همیشه "مردن" را "کامل تحویل گرفتن" تعبیر می کند به همین دلیل می فرماید: «الله یتوفی الانفس حین موتها؛ خدا نفوس را در وقت مردن به تمام و کمال تحویل می گیرد» (زمر/42). آیه ای در سوره سجده وجود دارد: «و قالوا أإذا ظللنا فی الارض أإنا لفی خلق جدید بل هم بلقاء ربهم کافرون؛ و گفتند آیا وقتی (مردیم و) در زمین ناپدید شدیم، در آفرینش تازه ای خواهیم شد؟ بلکه آن ها به لقای پروردگارشان کافرند» (سجده/10)، یعنی آیا آن وقتی که ما گم شدیم در زمین (فقط همان بدنش را می بیند) و پراکنده شدیم، هر ذره مان به جایی رفت که پیدا شدنی نبود، بار دیگر خلق می شویم، زنده می شویم، محشور می شویم؟ قرآن می گوید: بلی! اینها لقاء پروردگار را که در معاد است منکرند. به اینان جواب بده: «قل یتوفیکم ملک الموت الذی وکل بکم ثم الی ربکم ترجعون؛ بگو فرشته مرگ که بر شما گمارده شده، جانتان را می ستاند، آنگاه به سوی پروردگارتان بازگردانده می شوید» (سجده/11). بگو اشتباه کردی که آن پراکنده شده را خودت دانستی. تو آن نیستی. آنچه که تو، تو هستی به آن، چیزی است که فرشته ما او را تحویل گرفته و با خودش برده است.
از این آیه و آیاتی نظیر آن، کاملا فهمیده می شود که در قرآن، مردن، وفات است نه فوت؛ از وفات هم کمی بالاتر، "توفی" است. یعنی "مردن" از دست رفتن نیست، نسبت به ما از دست رفتن است، اما از نظر شخص متوفی تحویل داده شدن است، تحویل گرفته شدن است از یک عالم دیگر. فرشتگان الهی می آیند او را تحویل می گیرند و می برند.

منابع

  • مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 3- صفحه 116،114

کلید واژه ها

مرگ قرآن خدا

مطالب مرتبط

انواع مرگ و میر انسان ها تعبیر قرآن درباره مرگ شواهدی بر وجود برزخ در آیات قرآنی طریقه مواجهه صحیح با دنیا از نظر امام علی علیه السلام رابطه فعل فرشتگان و خداوند در قبض ارواح رابطه عمل فرشتگان و خداوند در قبض ارواح حضور ائمه علیهم السلام بر بالین شیعیان مؤمن در حال احتضار

اطلاعات بیشتر

رابطه بین روح و جسم پس از مرگ

ابزار ها