جستجو

مشکل بودن ارزش گذاری تاریخی

مسأله دیگر مسأله ارزش تاریخ است. این هم باید به دو مسأله تجزیه شود: یکی مسأله ارزش فی نفسه تاریخ، تاریخ به همان معنای سرگذشت جامعه بشر، و ارزش تاریخ یعنی ارزش شناخت سرگذشت جامعه بشر مثل اینکه می گویید "ارزش روانشناسی"، یک وقت انسان می خواهد بگوید آیا تاریخ یعنی شناخت واقعی جریان گذشته ارزش دارد یا ارزش ندارد؟ این یک مسأله است، مسأله دیگر مسأله ارزش تاریخ ثبت شده است، یعنی تاریخ نگاری ها، این یک مسأله دیگری است که جداگانه باید طرح کرد، یعنی چقدر می شود به تاریخ های مکتوب و به آثار تاریخی اعتماد کرد؟
اینجاست که نظریه های افراطی و تفریطی وجود دارد، بعضی صرفا ملا لغتی هستند و همین قدر که یک کتابی را پیدا کنند و یک نسخه خطی که مثلا در هفتصد سال پیش نوشته شده، یا در فلان جا چاپ شده، این دیگر برایشان وحی منزل است. یک عده اساسا به کلی تاریخ را بی ارزش می دانند از باب اینکه می گویند: انسان هیچوقت نمی تواند خودش را از تعصبات و جانبداری ها و عقده ها و کینه ها تخلیه کند همه تاریخ ها را انسانهایی نوشته اند که می خواسته اند منظور خاص خودشان را در لباس تاریخ بنویسند. بعضی از آنها اساسا جعل می کردند و دروغ می گفتند. اینها افرادی بودند که در دربار سلاطین و پادشاهان بودند، همیشه به گونه ای وقایع را می نوشتند که مطابق میل دل آنها باشد، و حتی مورخینی که انسان از آنها انتظار ندارد، اینجور چیزها از آنان دیده می شود. البته مسأله دیگری هست و آن این است که آیا حقیقت تاریخی برای همیشه قابل کتمان است؟ و یا اینکه نه، حقیقت بالاخره خود را ظاهر می کند ولو بطور موقت رویش را بپوشانند، بعد از مدتها هر جور باشد، خودش خودش را آشکار و ظاهر می کند، به یک شکلی بیرون می آید که برای این قضیه، نمونه خیلی زیاد است و این خود یک اصلی است.
پس درباره مسأله ارزش تاریخ نگاری، گفتیم بسیاری از مورخین که اصلا دروغ نویس اند و نمی شود به آنها اعتماد کرد که عالما عامدا حقیقت را کتمان نکرده باشند تازه تاریخ نویس های راستگو که حاضر نبوده اند یک کلمه دروغ بنویسند باز هم به علت اینکه تاریخ را برای یک منظور خاص می نوشتند، انتخاب می کردند، یعنی حوادثی که در خارج واقع شده به منزله ماده بوده برای اینکه او به این ماده، صورت و شکل بدهد، هیچ دروغ هم نگفته است اینهاست که می گویند تاریخ را بی ارزش کرده، یعنی شما سراغ هر مورخی در دنیا بروید می بینید که در یک قضیه، تمام وقایع را آنچنان که بوده است، اعم از آنچه که زشت باشد یا زیبا، ننوشته، بلکه انتخاب کرده، و این انتخاب بر حسب هدفی بوده که از تاریخ نگاری داشته است این جهت است که مسأله ارزش تاریخ مطرح می شود، یعنی تاریخ به معنی تاریخ نگاری، تاریخهای مکتوب، چقدر قابل اعتماد است و چقدر قابل اعتماد نیست.

منابع

  • مرتضی مطهری- فلسفه تاریخ- صفحات 17،18،19

کلید واژه ها

جامعه شناسی تاریخ فلسفه تاریخ مورخان

مطالب مرتبط

نظریه ادواری بودن تاریخ فلسفه تاریخ نظریه علم نبودن تاریخ برخی از وظایف مورخ وجوه گوناگون قضاوت تاریخی علم بودن تاریخ و نسبت آن با جزئی و کلی بودن عکس العمل های متفاوت در برابر نهضت شعوبی گری

اطلاعات بیشتر

نسبت علیت با تاریخ نظریه علم نبودن تاریخ برخی از وظایف مورخ نقش مورخ در نظریه اصالت جامعه علم بودن تاریخ و نسبت آن با جزئی و کلی بودن ارتباط عبرت گیری از تاریخ و پیش بینی آن شخصیت مورخ و قضاوت تاریخی وجوه گوناگون قضاوت تاریخی معیار قضاوت تاریخی زمانی یا غیر زمانی بودن مبهم بودن ملاک تکامل جامعه معیار تکامل علم تاریخ چیست؟

ابزار ها