جستجو

منشأ دعوت به جهاد در اسلام

در قرآن کریم و سنت در عین اینکه زیر بار ظلم رفتن از بدترین گناهان است و احقاق حقوق یک وظیفه است، باز همه اینها به عنوان یک سلسله "ارزشها" مطرح است که جنبه انسانی این مسائل است. قرآن هرگز بر عقده های روانی و بر تحریک حسادت ها و یا تحریک شهوت ها و اشتها ها تکیه نمی کند، هرگز مثلا نمی گوید: فلان گروه چنین خوردند و بردند و کیف کردند، چرا تو به جای آنها نباشی؟
اگر مال کسی را به زور بخواهند از او بگیرند، اسلام اجازه نمی دهد که به بهانه اینکه مادیات ارزشی ندارد صاحب مال سکوت کند، همچنانکه اجازه نمی دهد اگر کسی ناموسش مورد تجاوز قرار گیرد به عذر اینکه اینها از مقوله شهوت است سکوت نماید، بلکه دفاع را وظیفه می داند و «المقتول دون أهله و ماله؛ کشته شده در راه دفاع از خانواده و دارایی اش» را که در مقام دفاع از ناموس یا مال خود کشته می شود شهید می شمارد. اما منطق اسلام آنجا که تشویق می کند از مال خود دفاع کن، به صورت تحریک حرص و آز نیست، بلکه به صورت دفاع از "حق" است که یک ارزش است. همچنین آنجا که دفاع از ناموس را واجب می شمارد، نه به حساب بزرگ شمردن شهوت است، بلکه به حساب دفاع از یکی از بزرگترین نوامیس اجتماع یعنی عفاف است که مرد، پاسدار آن قرار داده شده است.
در قرآن کریم برای تحریک به جهاد بر دو ارزش روحی تکیه شده است: یکی اینکه راه، راه خداست، دیگر اینکه انسانهای بیچاره و بی پناهی در چنگال ستمگران گرفتار مانده اند.
در آیات 39 تا 41 سوره حج می فرماید: «اذن للذین یقاتلون بانهم ظلموا و ان الله علی نصرهم لقدیر الذین اخرجوا من دیارهم بغیر حق الا ان یقولوا ربنا الله و لولا دفع الله الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامع و بیع و صلوات و مساجد یذکر فیها اسم الله کثیرا و لینصرن الله من ینصره ان الله لقوی عزیز الذین ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلوه و آتوا الزکوه و أمروا بالمعروف و نهوا عن المنکر و لله عاقبة الامور»؛ (حج/ 41-39)؛ «به مؤمنان به موجب آنکه مظلوم واقع شده اند اجازه داده شد که با دشمن جنگجو بجنگند. خداوند بر یاری مؤمنان تواناست، همانها که از خانه های خود به ناحق بیرون رانده شده اند و جرمی نداشته جز آنکه گفته اند پروردگار ما خداست. و اگر نبود که خداوند شر بعضی از مردم را وسیله بعضی دیگر دفع می کند، صومعه ها، دیرها، کنشتها و مساجد که در آنجا فراوان یاد خدا می شود منهدم می گردید. خداوند کسانی که او را یاد می کنند یاری می کند، همانا خداوند نیرومندی فرادست است، آنان را که اگر در زمین مستقر سازیم نماز را به پا می دارند، زکات را می پردازند، به معروف فرمان می دهند و از منکر باز می دارند. پایان کارها از آن خداست».
در این آیه می بینیم اجازه جهاد و دفاع را با اشاره به حقوق از دست رفته مجاهدین آغاز می کند، اما در عین حال، فلسفه اصلی دفاع را امری بالاتر و ارزشی اصولی تر از حقوق از دست رفته عده ای ذکر می کند، و آن اینکه اگر دفاع و جهاد در کار نباشد و اگر اهل ایمان دست روی دست بگذارند، معابد و مساجد که قلب پرطپش حیات معنوی جامعه است آسیب می بیند و از کار می ایستد. در آیه 148 سوره نساء می فرماید: «لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم»؛ (نساء/ 148)؛ «خداوند فریاد به بدگویی را دوست نمی دارد مگر از کسی که مظلوم واقع شده است». بدیهی است که این نوعی تشویق به قیام مظلوم است.

منابع

  • مرتضی مطهری- جامعه و تاریخ- ص 229 - 228

کلید واژه ها

اسلام جهاد احکام فقهی قرآن جامعه شناسی دین

مطالب مرتبط

ضرورت حفظ معنویت میان سربازان اسلام اهمیت جهاد از نظر اسلام دیه متفاوت و کفاره متساوی بین زن و مرد در اسلام رسوخ برخی از اندیشه های جاهلیت در فرهنگ برخی مسلمانان جامعیت حقوق و احکام دینی نسبت به شئون دنیوی و اخروی نمونه ای از قواعد عمومی در فقه عناصر محوری در جهت تحقق حقوق زن در خانه و اجتماع

اطلاعات بیشتر

اهمیت جهاد از نظر اسلام مبارزه و جهاد با ظلم در اسلام احکام جهاد در فقه شیعه

ابزار ها