جستجو

اولین برخورد ابن سینا با بهمنیار

این قضیه معروف است و در کتاب های خودمان نوشته اند: بوعلی سینا شاگرد مبرزی دارد به نام بهمنیار آذربایجانی که آذربایجانی هم هست. او ابتدا زردشتی بود (از خاندان زردتشتی بود)، ولی اواخر مسلمان شد. می گویند بوعلی این شاگرد را کشف کرد. روزی بوعلی در دکان نانوائی بود. بهمنیار که بچه کوچکی بود به نانوا گفت: کمی آتش احتیاج داریم برای آتشگیره. یک ذره آتش بده می خواهم ببرم خانه مان.
نانوا گفت: آتش را که این جور نمی شود برد، برو ظرفی بیاور. فوراً این بچه مشتش را پر از خاکستر کرد و گفت: آتش را اینجا بگذار. بوعلی کشف کرد که این بچه باهوشی است. رفت سراغ پدر و مادرش. گفت: حیف است که این بچه از بین برود، او را در اختیار من قرار بدهید، در آینده مرد فاضلی خواهد شد.

منابع

  • مرتضی مطهری- فلسفه اخلاق- صفحه 159-158

کلید واژه ها

فلسفه اخلاق فردی ابوعلی سینا داستان اخلاقی

مطالب مرتبط

ابعاد جهان شناسی در فلسفه ابن سینا توریه از نظر اسلام و کانت تکبر در برابر خدا و نتیجه آن ناتوانی فلسفه غرب در تبیین ارتباط ازلیت ماده و خداوند اثبات وجود خدا از راه برهان صدیقین بوعلی سینا عمر خیام از دیدگاه شهید مطهری ابوسهل مسیحی

اطلاعات بیشتر

ابزار ها