جستجو

کیفیت ظهور اثر انحرافات مشرکین در قیامت

قرآن کریم می فرماید: «یوم یکشف عن ساق و یدعون إلی السجود فلا یستطیعون* خـاشعة أبصـارهم ترهقهم ذلة و قد کانوا یدعون إلی السجود و هم سـالمون؛ روزی که کار (بر کافران) سخت و دشوار شود و آنها (به تمسخر) به سجده فراخوانده شوند ولی نتوانند. دیدگانشان (هراسان) به زیر افتد و ذلت و خواری وجودشان را فرا گیرد در حالی که (در دنیا) به وقت تندرستی به سجده دعوت می شدند (ولی ابا می کردند)» (قلم/42-43).
از این گذشته هر عملی را که انسان در دنیا انجام دهد، عکس العملش در آخرت در نزد انسان هست. دروغی که در اینجا بگوید، ظهور و بروز آن دروغ در آنجا به صورت یک دروغ خواهد بود. خدعه، مکر، حیله که در دنیا با خدا می کنند، در آنجا نیز به صورت بروز همین افعال از آنها سر میزند و لذا مشرکین که در آنجا انکار شرک خود را می نمایند و «و الله ربنا ما کنا مشرکین؛ به خدایی که پروردگار ماست (سوگند) ما مشرک نبودیم» (انعام/23) می گویند، برای آنست که دروغ آنها در دنیا در آنجا ظهوری پیدا کند، و سوگندهای آنان به دروغ نمونه و بروزی داشته باشد و عدم استطاعت بر سجده در آنجا، ظهور استنکاف از سجده در دنیاست. و با وجود آنکه عظمت و قدرت پروردگار ظهور کرده است و لازمه آن غایت خشوع و تذلل و سجده است؛ ولی معذلک چون در نفوس مشرکین، تسجیل عدم سجده شده و بهیچوجه خود را در دنیا حاضر برای سجده حضرت معبود نمی دیدند، این حالت نفسانی در آنها بصورت بروز و ظهور عدم قدرت بر سجده جلوه نموده، و آنانرا دعوت به سجده می کنند و نمی توانند بجای آرند.
افرادی که در دنیا سجده نمیکردند، نماز نمی خواندند، خود را حاضر برای عبودیت در مقابل پروردگار نمی دیدند، روح بلندمنشی و استکبار مانع از به خاک افتادن و چهره بر زمین سائیدن آنان نسبت به مقام عز و عظمت خدا در دنیا میشد؛ در آنجا نیز نمی توانند سجده کنند، نماز بخوانند، در مقابل خدا با وجود ظهور قدرت و وحدت، اختیارا خضوع و خشوع نمایند و قلبا اعتراف و اقرار به مسکنت خود و عظمت حضرت او بنمایند چون در این دنیا اختیارا اقرار به وحدت ذات مقدس خدا نکرده اند، در آنجا نیز با وجود ظهور توحید و بسط مقام وحدت، هرچه میخواهند لفظ شهادت به توحید را بر زبان آرند نمی توانند. چقدر عالی و روشن این حقائق در سوره ابراهیم بیان شده است: «و لا تحسبن الله غـافلا عما یعمل الظـالمون إنما یؤخرهم لیوم تشخص فیه الابصـار * مهطعین مقنعی رءوسهم لا یرتد إلیهم طرفهم و أفئـدتهم هوآء؛ ای پیامبر! گمان مکن که خداوند از آنچه مردم ظالم و ستمگر بجای می آورند، غافل و بی خبر است که آنها را مهلت میدهد! همانا حساب و کتاب آنانرا تأخیر می اندازد، برای آنکه در روزی که چشمها از شدت خوف و ترس خیره میشود، به حساب آنان رسیدگی کند؛ در آن روزی که چشمها به نقطه ای دوخته شده و ابدا قادر بر حرکت نیستند. در آن روز سخت، ستمکاران همه شتابان و هراسان سر به بالا نموده، و چشمها واله و حیران و خیره مانده و دلهایشان خالی شده است (یعنی خود را باخته و در قلبهایشان هیچ اتکاء و اعتمادی به حضرت حق نیست)» (ابراهیم/42و43).
باری، دلها خالی است. چون در این دنیا از محبت و معرفت خدا خالی بوده است و به باطل که وزن و اصالتی ندارد گرویده بوده؛ باطل در آنجا مضمحل می گردد و دل خالی می ماند. «و أنذر الناس یوم یأتیهم العذاب فیقول الذین ظلموا ربنآ أخرنآ إلی أجل قریب نجب دعوتک و نتبع الرسل أولم تکونوا أقسمتم من قبل ما لکم من زوال؛ ای پیامبر! بترسان مردم را، و بیم بده از روزی که عذاب الهی به سراغ آنها خواهد آمد. در آنروز، مردم ستمگر و ظالم میگویند: بار پروردگارا! قدری به ما مهلت بده و تا زمان کوتاهی، عذاب ما را به تأخیر بینداز، تا ما دعوت تو را اجابت کنیم و از پیامبران و فرستادگانت پیروی نمائیم! (و به آنان چنین پاسخ داده میشود که:) آیا شما همان مردمی نبودید که در دنیا بارها سوگند یاد می کردید که برای شما زوالی نیست (و پیوسته جاودان زیست خواهید نمود)؟» (ابراهیم/44). «و سکنتم فی مسـ'کن الذین ظلموا أنفسهم و تبین لکم کیف فعلنا بهم و ضربنا لکم الامثال؛ و شما در محل و مسکن افرادی که به خود ظلم و ستم نمودند، منزل گرفتید، و برای شما روشن شد که چگونه ما با آنها رفتار کردیم. و ما برای شما مثال ها زدیم!» (ابراهیم/45). «و قد مکروا مکرهم و عند الله مکرهم و إن کان مکرهم لتزول منه الجبال؛ و آنها در دنیا مکرهای خود را نمودند، و مکرهای آنان در نزد خداست؛ و اگر چه مکرهای آنان به اندازه ای بزرگ و با اساس باشد که کوهها از آن به تزلزل در آیند» (ابراهیم/46). «فلا تحسبن الله مخلف وعده رسله إن الله عزیز ذو انتقام؛ پس گمان مکن که آنچه را که خداوند به پیغمبرانش وعده داده است، خلاف می نماید! خداوند دارای مقام عزت است، و صاحب انتقام است (که بر حسب تعدی و تجاوز تبهکاران، آنانرا به سزای کردار زشتشان میرساند)!» (ابراهیم/47).
«یوم تبدل الارض غیر الارض و السمـاوات و برزوا لله الواحد القهار؛ روزی است آن روز قیامت که زمین تبدیل به غیر زمین میگردد، و آسمانها تبدیل به غیر آسمانها میشوند، و همه مردم در پیشگاه خداوند واحد قهار ظهور و حضور دارند» (ابراهیم/48).
آری، زمین در آن روز پاک است و صاف، و به نور پروردگار خود منور و روشن، زمینی است که دیگر در آن گناه کرده نمی شود. این زمین واژگون می گردد و شکافته می شود، و ثقل های خود را بیرون می افکند و آنجا محل پاداش و جزای اعمال است. و اگر کسی به اندازه یک ذره کار خوب یا بد نموده باشد، آن عمل در نزد او حاضر است، و آن را در می یابد و می بیند. آن کسانی که در دنیا با پای اصطبار و استقامت، قدم راستین در میدان ایمان و تقوی و صدق و مجاهده با نفس اماره و سرکوب نمودن این دیو سرکش نمودند، و دین خود را در هزاهز و فتنه ها حفظ کردند؛ اعمالشان و نیاتشان و مصائبشان در نزد خداوند، و در بطن این عالم کون محفوظ است و بدان ها خواهد رسید؛ و آنانکه خدا و عالم آفرینش و رسل و کتب الهیه را سرسری پنداشتند و به بازی گرفتند، و برای خود تعهد و مسؤولیتی قائل نبودند، و خودسرانه در این عالم پهناور به لعب و لهو مشغول شدند، هر چه به زبان آمد گفتند و هر عمل برایشان مقدور بود کردند، و عنان گسیخته به هتک محرمات الهیه پرداختند؛ آنان نیز عملشان و نیاتشان در نزد خداوند محفوظ است و تازیانه عدل آنانرا تعقیب خواهد نمود.

منابع

  • سید محمد حسینی تهرانی- معادشناسی 5 صفحه 139-134

کلید واژه ها

ایمان قرآن انسان خدا اعمال وعده الهی شرک سجده عذاب الهی پاداش الهی اثبات معاد

مطالب مرتبط

تناقض روایات کافی در مورد نتیجه ایمان و کفر عالم خلقت آینه توحید و معاد کسانیکه از مردن بر اثر نفخ صور قیامت استثناء شده اند دلایل عقلی روشنفکران در مورد اعمال صالح منهای ایمان ارتباط معاد و صفات الهی معاد؛ یکی از اصول دین و نشانه عدل الهی معاد؛ پایانی بر یک آغاز

اطلاعات بیشتر

ظهور حقیقت توحید در قیامت شیوع شرک در امور مردم و بازتاب آن در آخرت بیزاری معبودهای خیالی از پیروان خود در قیامت علت محرومیت از لطف پروردگار در قیامت ظهور حقایق نهفته در نفوس انسان ها در قیامت محرومیت کفار از نور حق در قیامت کفر کافر، پوششی بر نادانی خویش خودپسندی و حق پوشی کفار از عوامل سقوط آنها

ابزار ها