جستجو

تدبیر امور مخلصین از سوی پروردگار به واسطه اشتغال دائمی به ذکر خدا

در عدة الداعی از رسول اکرم روایت شده است که: «قال الله سبحانه: إذا علمت أن الغالب علی عبدی الا شتغال بی نقلت شهوته فی مسألتی و مناجاتی؛ فإذا کان عبدی کذلک فأراد أن یسهو حلت بینه و بین أن یسهو. أولـ'ئک أولیآئی حقا؛ أولـ'ئک الا بطال حقا؛ أولـ'ئک الذین إذا أردت أن أهلک (أهل) الا رض عقوبه، زویتها عنهم من أجل أولـ'ئک الا بطال؛ خداوند سبحانه میفرماید: من زمانی که از اندیشه و افکار بنده خودم چنین بدانم که آنچه بر او غالب است اشتغال با من است، من میل و خواست او را به دعا و مناجات با خودم برمیگردانم. و در اینصورت که بنده من چنین شود اگر أحیانا بخواهد سهو کند و خطائی از او سر زند، من خودم بین او و بین آن اراده خطا حائل میگردم، و مانع از چنین اراده ای میشوم. حقا ایشانند اولیای من؛ ایشانند حقا شجاعان و شیران بیشه معرفت؛ ایشانند کسانی که چون بخواهم به عقوبت، اهل روی زمین را هلاک گردانم، به خاطر این شجاعان عذاب را از آنان دور می نمایم.»
و نیز در عدة الداعی وارد است که در بعضی از احادیث قدسیه آمده است که خداوند میفرماید: «أیما عبد اطلعت علی قلبه فرأیت الغالب علیه التمسک بذکری، تولیت سیاسته و کنت جلیسه و محادثه و أنیسه؛ چون من بر دل و اندیشه بنده خودم مطلع گردم و ببینم که آنچه بر او غلبه دارد تمسک به ذکر و یاد من است، من خود بنفسه و بشخصه زمام تدبیر امور او را بدست میگیرم و متولی انجام مهام او میشوم؛ و من خودم همنشین و همزبان، و هم صحبت و انیس او خواهم بود».
و نیز در عدة الداعی از حسن بن ابی الحسن دیلمی در کتابش از وهب بن منبه حدیثی را که خطاب خداوند عزوجل به حضرت داود است بیان میکند؛ و از جمله فقراتش این است: «یا داود! ذکری للذاکرین، و جنتی للمطیعین، و حبی للمشتاقین؛ و أنا خآصه للمحبین؛ ای داود! یاد من برای کسانی است که مرا یاد می کنند؛ و بهشت من برای کسانی است که مرا اطاعت می کنند، و محبت من نسبت به کسانی است که به زیارت و لقای من اشتیاق دارند؛ و اما من خودم دربست اختصاص به محبان خودم دارم.»
با بیان این مطالب که شرح مختصری از حالات مخلصین بود دانسته شد که خداوند در تمام امور مخلصین کفیل و وکیل و ولی آنهاست، و آنها از همه درجات و مقامات و لذائذ شهویه و غضبیه و حب جاه و مال و ریاست گذشته و صرفا و محضا برای معبود أزل و أبد عمل می کنند؛ و در این صورت زنده هستند به زندگی خداوند عزوجل و باقی هستند به بقاء آن ذات متعال. نفخ صور در آنها اثر نمی گذارد؛ نه نفخ اول که نفخ إماته و میرانیدن است و در اینجا إلا من شآء الله آمده و استثنای آنان صریحا بیان شده است، و نه نفخ دوم که نفخ إحیاء است؛ زیرا برای آنها مرگی نبوده است تا بدین نفخ زنده شوند؛ بلکه آنها پیوسته زنده و با حیات جاودانی حق تبارک و تعالی حی و باقی میباشند. در آن وقتی که آسمانها در هم پیچیده میشود، و عالم از شکل و ترکیب به همان صورت خلقت اولیه خود بر میگردد: «یوم نطوی السمآء کطی السجل للکتب کما بدأنآ أول خلق نعیده؛ روزی که آسمان را درهم می پیچیم مانند درهم پیچیدن نامه های احکام و دعاوی؛ و همچنانکه آفرینش را ابتدا کردیم به همان نحو اعاده میدهیم» (انبیاء/ 104)، «و السمـاوات مطویـ'ت بیمینه؛ و آسمانها پیچیده شدگانند به دست قدرت پروردگار» (زمر/ 67) چیزی که باقی است وجه خداست، و مخلصین از بندگان خدا وجه خدا هستند؛ و لذا بوار و هلاک ندارند. وجه خدا همه جاست؛ تمام عالم آفرینش از نقطه نظر ارتباط با خدا، وجه خداست؛ وجه خدا تمام عالم ملک و ملکوت را فراگرفته، و هیچ ذره ای را نمی یابیم مگر آنکه وجود مقدس خدا با او بوده و معیت دارد: «و لله المشرق و المغرب فأینما تولوا فثم وجه الله؛ «مشرق و مغرب ملک طلق خداست؛ پس به هر طرف روی خود را بگردانید و نظر کنید پس آنجا وجه خداست.» (بقره/ 115)

منابع

  • سید محمد حسینی تهرانی- معادشناسی- ج 4 ص 221-217

کلید واژه ها

قرآن صفات خدا تدبیر الهی موجودات خدا حدیث تربیت اخلاص

مطالب مرتبط

رابطه مخلصین با خداوند در عوالم وجودی ویژگیهای انسان خودساخته علم به عنوان یکی از صفات الهی در آیات و روایات عوامل افزایش ایمان با توجه به آیات و روایات فرزند نوح نمونه فرزند ناصالح در قرآن رابطه معنویت و قدرت انسان مراتب تجلی خداوند

اطلاعات بیشتر

مخلصین از حضور در صحنه قیامت معافند رابطه مخلصین با خداوند در عوالم وجودی طریقه جلب محبت خداوند از سوی مخلصین مخلصین از زبان سعدی و عبدالکریم جیلی رفع عذاب از گنهکاران به برکت اولیای الهی یکی بودن علم و قدرت اولیاء الهی و خداوند

ابزار ها