جستجو

گروه های مختلف موجودات و لزوم حشر آنها از نظر قرآن

تمام عالم زنده است و دارای شعور و قدرت است؛ حیوانات، نباتات و جمادات هم دارای قوه ادراک و قدرت هستند. و بنابراین ما چنین می پنداریم که جمادات از حیات و علم خالی هستند، ولی حق مطلب در مسأله اینست که خالی نیستند ولی ما نمی دانیم. خداوند هم در این آیات خلقت، چون: «ما خلقنا السمـ'و'ت و الارض و ما بینهمآ إلا بالحق و أجل مسمی ؛ آسمانها و زمین و هر آنچه را که میان آن دو است جز به حق و تا سرآمدی معین نیافریدیم» (احقاف/ 3)، و چون آیه: «و ما خلقنا السمآء و الارض و ما بینهما بـ'طلا؛ و آسمان و زمین و آنچه بین آن دو است را باطل نیافریدیم» (ص/ 27) فرقی بین موجودات زنده در نظر ما و در پندار ما، و بین موجودات غیرزنده نمی گذارد و برای همه آنها به اطلاق و عموم حکم به معاد و حشر می فرماید، پس معاد اختصاصی به انس و جن ندارد، فرشتگان و نباتات و جمادات و بطور کلی هر چه موجود زمینی و یا آسمانی و یا موجود بینهما شمرده می شود دارای معاد و حشر خواهد بود.
و اما در خصوص موجودات زنده چون انواع و اصناف مختلف و بیشمار حیوانات زمینی و دریائی و هوائی، این آیه شاهد صدق، و بر مدعای ما صراحت و نصوصیت دارد: «و ما من دآبة فی الارض و لا طـ'´ئر یطیر بجناحیه إلا´ أمم أمثالکم ما فرطنا فی الکتـ'ب من شیء ثم إلی ' ربـهم یحشرون؛ و هیچ جنبنده ای در زمین (دریا و روی زمین ) نیست و هیچ پرنده ای با دو بال خود پرواز نمی کند، مگر اینکه آنها امت هائی همانند شما هستند. ما در نوشتن کتاب تکوین (که عالم وجود و امکان است ) از هیچ چیز دریغ ننموده ایم و کوتاهی نکرده ایم؛ و سپس همه بسوی پروردگارشان محشور می شوند» (انعام/ 38).
ظاهر این آیه مبارکه میرساند که چون آنها امت هائی همچون انسان هستند، که در خلقت عبث و بیهوده و باطل نیستند، بنابراین محشور می شوند؛ پس در آفرینش آنها نیز غایتی مقصود، و نهایتی مطلوب است، و آن غایت بازگشت و عود آنهاست بسوی پروردگارشان. پس این افتراق و نشر و پراکندگی که در این عالم است به جهت اجتماع و حشر و اتصالی است که در آنجاست. این مقدمه و آن ذوالمقدمه است؛ همچنانکه این افتراق و نشری که در این عالم است، در ابتدا نیز از جهت نزول از عالم جمع و حشر بوده است؛ «و إن من شیء إلا عندنا خزآئنه و و ما ننزله و إلا بقدر معلوم؛ هرچه هست، خزینه های آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه معین نازل نمی کنیم» (حجر/ 21) این حقیقت را به خوبی مبین میدارد.
و همچنین در مقام أسماء و صفات حضرت أحدیت سبحانه و تعالی، از این قرار است که اسماء جزئیه و متعینه، مرتبه نزول اسماء و صفات کلیه، در هر عالمی هر یک به رتبه خود و به درجه خود؛ و اسماء و صفات کلیه، مرتبه صعود و اطلاق اسماء و صفات جزئیه، در هر عالمی هر یک به نوبه خود و به درجه خود هستند؛ تا برسد به آن اسماء و صفاتی که من جمیع الجهات از حدود تعینات مبری، و از کثرات عالم صورت و معنی نیز خارج، و حتی از تعابیر انطباق مفاهیم متعدده نیز مخلی و مبری باشند.
«سبحـ'ن الله عما یصفون* إلا عباد الله المخلصین؛ منزه است خدا از آنچه که او را بدان توصیف میکنند مگر از توصیف بندگان مخلص خدا» (صافات/ 160-159). پس آنچه از آیه گذشته در سوره انعام استفاده شد، اینست که: حشر حیوانات بسوی خداوندشان نتیجه و حاصل از اینست که امتهائی همچون انسان هستند، و علت و سبب این آفرینش را همانند انسان چنین میفرماید که «ما فرطنا فی الکتـ'ب من شیء»؛ ما در این کتاب از هیچ چیز فروگذار نکرده ایم. ما در کتاب آفرینش و صحیفه الهیه تکوین از آفریدن هیچ چیزی که دارای غایت و نهایتی باشد و بر اساس حق در حرکت باشد، دریغ ننموده ایم؛ و جهت آن همین است که کتاب تکوین قصوری ندارد و در آن عبث و بیهودگی وجود ندارد. چون این کتاب همان کتابی است که درباره آن میگوید: «هـ'ذا کتـ'بنا ینطق علیکم بالحق؛ اینست کتاب ما که با شما به حق سخن میگوید» (جاثیه/ 29).
و حقانیت این کتاب، ایجاب میکند که اختلافاتی که در بین موجودات ذی حیات هست، و بعضی را جنبنده میکند و بعضی را خزنده و بعضی را پرنده و بعضی را شناور، و بواسطه این اختلافات دارای أشکال و صور مختلفی میگردند و دارای أفعال و خواصی می شوند که هر یک از این امت ها را از غیرش جدا می سازد و متمایز میکند، آنها را لغو و باطل نکند و بیهوده و عبث نسازد. بلکه این اختلافات هر یک به نوبه خود در وصول به غایت مؤثر باشد، و در رسیدن به کمال مطلوب هر شیئی نسبت به خودش، و نهایت حرکت اختصاصی هر یک مفید واقع گردد؛ بدون آنکه قبل از رسیدن به غایت مطلوب، در بین راه آنها را دستخوش هلاک و بوار سازد و به دیار نیستی و نابودی گسیل دارد. و گرنه این اختلاف در موجودات باطل بود و در کتاب الهی تفریط و کوتاهی و قصور مشاهده می شد و به اتقان و استواری آن اخلال وارد می گشت؛ «و سبحان الله أن یکون فی فعله تفریط کما لا یکون فی صفاته و ذاته قصور؛ خداوند منزه است که در کارش کوتاهی و قصور باشد چنانچه در صفات او کاستی و نقص نیست». پس محصل مطلب این شد که حیوانات زمینی امتهائی همچون بشرند، و درباره آنان همان عودی که برای انسان و اجتماع او در نزد پروردگارش هست خواهد بود.

منابع

  • سید محمد حسینی تهرانی- معادشناسی 9- صفحه 34-30

کلید واژه ها

معاد حشر قرآن خدا موجودات تربیت

مطالب مرتبط

معاد و حشر همه موجودات از نظر ملاصدرا طبقات پنجگانه موجودات ممکن و حشر آنها در کلام ملاصدرا معنا و کیفیت حشر در بحث معاد معنای قول ثابت در قرآن کریم رابطه مخلصین با خداوند در عوالم وجودی تدبیر امور مخلصین از سوی پروردگار به واسطه اشتغال دائمی به ذکر خدا فلسفه شکر از خداوند

اطلاعات بیشتر

دلایل قرآن بر عبث نبودن خلقت معاد و حشر همه موجودات از نظر ملاصدرا اثبات علم و حیات در موجودات مختلف از طریق حشر آنها

ابزار ها