جستجو

نقد شهید مطهری بر خود اصلی و فرعی

یک فرضیه بر این باور است که انسان دارای دو «خود» است اما نه به این معنی که دو خود اصیل، دو «من» در کنار یکدیگرند، بلکه یک خود واقعی و یک خود پنداری که آن ناخود است ولی انسان ناخود را خود خیال می کند. مگر می شود چنین چیزی؟ می گویند بله می شود.
آن جا که گفته اند با «خود» باید مبارزه کرد یعنی جهاد نفس نمود، آن خود، خود خیالی و پنداری است، آن چیزی است که خیال می کنی تو آن هستی، ولی تو آن نیستی. یک خود واقعی و اصیل است که خود حقیقی اوست. خود پنداری را باید می راند تا خود حقیقی و اصیل در انسان از پشت پرده ها ظاهر بشود.
آیا این جور است؟ خیر.
همین را به تعبیر دیگری هم می توانیم بگوییم: یک خود، خود اصلی است و خود دیگر خود فرعی و طفیلی.
 

منابع

  • مرتضی مطهری- فلسفه اخلاق- صفحه 158-157

کلید واژه ها

فلسفه نظریه انسان وجود ماهیت

مطالب مرتبط

بطلان نظر سوفسطائیان در خصوص علم خداشناسی در فلسفه توماس آکوئینی انواع بستگی های انسان به هم نوعان خود بررسی پدیده های فردی طبیعت انسانی می خواهم و اشباع نشدن آن در صورت فقدان ایده آل مبدأ حرکت در زندگی ایده آل حواس و حقیقت وجود

اطلاعات بیشتر

ابزار ها