جستجو

ابوالخطاب اسدی کوفی

نام او محمد بن ابی زینب مقلاس (مقلاس) اسدی کوفی است که مدتی از معروفترین اصحاب امام صادق و مرجع شیعیان کوفه بود. مسائل شیعیان را نزد امام صادق (ع) می برد و جواب می آورد. اما پس از مدتی دعاوی غلو آمیزی کرد. امام را خدا و خودش را پیام آور او میدانست. حضرت صادق او را لعنت کردند و نامه ها به اطراف نوشته و از او اظهار تبری و دوری کردند. سپس ابوالخطاب، ادعای خدائی کرد. بعضی از احکام حرام را بر دوستانش مباح کرد، تا جایی که هر کدام از یارانش که تکلیفی را برای خود، سنگین می دیدند، نزد او می آمدند و تقاضای تخفیف و سبکی آن تکلیف را می کردند، او هم اجازه میداد که آن واجب را ترک کنند و ملاکش این بود که «هر که رسول و نبی و امام را شناخت، می تواند هر چه خواهد بکند».
آورده اند که هفتاد نفر از یاران ابوالخطاب در مسجد کوفه پای ستون ها به تبلیغ مشغول بودند، والی شهر که آن زمان (عیسی بن موسی عباسی) بود، قصد کرد تا آنها را بگیرد. آنها به تصور اینکه سلاح دشمن در آنها اثری نمی کند، با چوب و نی، بیرون آمدند، ولی وقتی که گرفتار امیر کوفه شدند، تا آخرین نفر که از جمله خود ابوالخطاب هم در میان آنها بود، کشته شد. این قضیه در سال 138 قمری اتفاق افتاد. از امام صادق روایت است که فرمودند: «بر آنها متأسف نشوید. لعنت خدا بر کسی که آنها را لعنت نکند.» پیروان ابوالخطاب را «خطابیه» می گویند. آنان به حلول و تناسخ و اباحه، گرایش داشتند و بهشت و دوزخ را در همین جهان میدانستند. این گروه، بعدها در فرقه اسماعیلیه، حل شدند. روایات غلو آمیزی هم در تجلیل از ابوالخطاب هست که حاکی از ساخته و پرداخته های پیروان اوست. همچنین روایاتی در موثق بودن او هم هست که آن هم، مربوط به اوایل حال او و دوران استقامت اولیه اش، است.

منابع

  • محمدبن علی اردبیلی- جامع الرواة- ج2 صفحه 203
  • دانشنامه ایران و اسلام- ج7 صفحه 951

کلید واژه ها

اصحاب چهارده معصوم (ع) امام صادق (ع) دروغ ابوالخطاب اسدی کوفی زندگینامه نسخ احکام

مطالب مرتبط

محمد ابن مسلم ثقفی فضیل عیاض مفضل ابن عمر کوفی جعفی ابان ابن تغلب معلی بن خنیس محمدبن علی بن نعمان بن ابی طریفه بجلی کوفی صیرفی (مؤمن الطاق) ادعای مهدویت توسط محمد بن عبدالله

اطلاعات بیشتر

ابزار ها