جستجو

انسان و تمایلات فطری

اخلاق و احساس اخلاقی دروازه ای رو به انسان است تا روح مجرد خود را بشناسد و با شناخت آن، به عالم غیب و ملکوت آگاه شود، چون انسان پرتویی از عالم غیب و ملکوت است. از همین جا ریشه احساسات اخلاقی پیدا می شود. انسان چون روحش ملکوتی است، جنسش جنس عظمت است زیرا جنس ملکوت عظمت است. وقتی انسان خود ملکوتی را احساس کند تن به حقارت نمی دهد: «من کرمت علیه نفسه هانت علیه شهواته؛ هر کس که کرامت نفس خودش را احساس کند شهوات در نزد او کوچک و حقیر می شود» (نهج البلاغه- حکمت 449).
انسان وقتی که آن «خود»ش را که از عالم عظمت و عین عظمت است احساس کند تن به حقارت نمی دهد، مثل یک آدمی که یک تابلوی بسیار عالی، مثلا تابلوی رافائل را می بیند، ارزشش را درک می کند و محال است که بتواند اجازه بدهد که یک کثافتی، آلودگی ای در آن قرار بگیرد، چون عظمت آن را احساس می کند. انسان چون خودش را به علم حضوری درک می کند که از عالم قدرت است، از ضعف و ناتوانی تنفر دارد. یعنی وقتی کرامت نفس خودش را احساس می کند، تن به ضعف و زبونی و عجز نمی دهد، غیبت نمی کند زیرا بر طبق روایات حس می کند که غیبت، عجز و ناتوانی است. تکبر نمی کند چون می فهمد تکبر ناشی از حقارت نفس است. انسان تا حقارت نفس نداشته باشد تکبر نمی کند.

منابع

  • مرتضی مطهری- فلسفه اخلاق- صفحه 183-184

کلید واژه ها

نفس اخلاق انسان خودشناسی

مطالب مرتبط

چگونگی برخورد با نفس اهمیت خودشناسی در اسلام دیدگاه ایده آلیست و رئالیست برای رسیدن انسان به یگانگی بررسی معایب چند همسری از نظر اخلاق معنای لغوی تقوا گنج واقعی مکشوف نبودن روح و ضمیر انسان برای وی

اطلاعات بیشتر

کرامت نفس در احادیث

ابزار ها