جستجو

تفسیر سوگند به ماه در قرآن

یکی از سوگندهای قرآن مجید به یکی از کرات آسمانی است که روشنگر شبهای تار زندگی ما است و دانش و تکنیک، بشر را بر روی آن پیاده کرده، که عبارت است از کره ی ماه. آری کره ای که موضوع و تحقیقات مجامع علمی و آکادمیهای پژوهشی قرن اخیر فرهنگ بشری است. در قرآن مجید در سه مورد به ماه سوگند یاد شده است،  در یک مورد به طور مطلق و در دو مورد به حالات مخصوصی از آن:

1. "کلا و القمر"، (مدثر/ آیه 32: چنین نیست، سوگند به ماه.)

2. "و القمر إذا تلیها"، (شمس/ آیه 2: سوگند به ماه که پیرو خورشید تابان است.)

3. "و القمر إذا تسق"، (انشقاق/ آیه18: سوگند به ماه هنگامی که تمام فروزان شود).

نظر مفسران
اینک نظر پاره ای از مفسران را به ترتیب آیات فوق از نظر می گذرانیم:

"کلا" حرف "ردع" به معنای انکار سخنی است که قبلا گذشته. مرحوم علامه طباطبایی می فرمایند: بعید نیست "کلا" ردع سخنی باشد که خداوند از قول کفار درباره قرآن چنین نقل نموده است: " إن هذا إلا سحر یوثر * إن هذا إلا قول  البشر"، (مدثر/ آیات 24-25: این (قرآن) جز سحر و بیان سحر انگیز هیچ نیست، این آیات جز گفتار بشری بیش نیست.)

در مورد کلمه بعد که "والقمر" باشد، همه مفسران اتفاق نظر دارند که سوگند به ماه است. از جمله شیخ طوسی در تفسیر خود و نیز مغنیه، ملا فتح الله کاشانی، طبرسی، علامه طباطبایی، فیض و... در تفسیر خود بدان تصریح نموده اند. در مورد آیه دوم نیز مفسران در اصل قسم اتفاق نظر دارند لیکن اختلاف در مورد کلمه "تلیها" است مراد از آن چیست؟ و جمعا دو نظر درباره آن وجود دارد:

1. پاره ای از مفسران "تلیها" را به معنی "تبعها" معنی کرده اند یعنی ماه تابع و پیرو خورشید است به این معنی که در شب هلال (اول ماه) دنبال خورشید در می آید، وقتی که خورشید غروب کرد آن نیز دنبال آن غروب می کند. میبدی از زجاج نقل کرده که در شب بدر، در درخشش و نور کامل، ماه به دنبال خورشید در می آید. ابوالفتوح نیز به همین نحو معنی نموده می گوید: به حق ماه چون در پی آفتاب درآید، زمخشری هم می گوید: "تلیها" یعنی ماه در وقت غروب خورشید طلوع می کند و از نور آن اخذ می کند، و این، در نیمه ی اول از ماه است. مرحوم طبرسی در تفسیر خود می نویسد: "تلیها" به معنی "تبعیها" است که ماه از نور خورشید اخذ می کند و در جای آن سیر می کند و گفته اند این، در نصف اول ماه است که وقتی خورشید غروب کرد، ماه در نورافشانی از پی آن در می آید و در نور جای آن است و از حسن نقل نموده است که در اول ماه وقتی که خورشید غروب نمود، ماه درپی آن نمودار می گردد.

2. پاره ای از مفسران معاصر را عقیده بر آن است که پیروی ماه در درخشش کامل از خورشید، در شبهای بیض است که عبارت است از شب سیزدهم و چهاردهم و پازنزدهم ما. این معنی را مفسرانی مانند عبده و مراغی و مغنیه در تفسیر خود بیان داشته اند.

جامع بین نظریات مفسران که در بالا به آنها اشاره شد آن است که: می دانیم ماه از خود نوری ندارد و نورش انعکاس اشعه ی خورشید است که در اثر گردش و حرکت انتقال ماه درخشش آن از اول هلال، شب به شب فزونی می یابد تا شب پانزدهم، و از شب پانزدهم تا آخر ماه تا سپیده صبح، شب را به نور افشانی خود روشن می سازد، بنابراین چه اول ماه و چه وسط آن و چه آخر، ماه در نور افشانی پیرو خورشید است و همیشه از نور آن بهره برداری می کند.

مراغی می گوید: این معنی در واقع سوگند به نور است، منتها با عبارتی که تبعیت ماه از خورشید آنرا می رساند. علامه فقید طباطبایی هم دو احتمال فوق را در تفسیر خود بیان نموده است که اگر مراد از تالی بودن ماه نسبت به خورشید، کسب نور از آن باشد، این همیشگی است از اول ماه تا آخر، و اگر مراد آن طلوع بعد از غروب خورشید  باشد، پس سوگند به ماه از حال هلال بودنش تا حال بدریتش (شب چهاردهم خواهد بود).

اما آیه ی سوم که عبارت بود از "و القمر إذا تسق" در اصل قسم بودن این آیه نیز مفسران و تقریبا در تفسیر  کلمه "اتسق" نیز چنین به نظر می رسد، حال به گفتار  آنان نظر می کنیم:

ابوالفتوح می گوید: "و القمر إذا تسق" یعنی قسم به ماه چون مجتمع شود یعنی  تمام شود و اتساق از "وسق" است گفته می شود "وسقته  فاتسق" یعنی جمع کردم آنرا پس جمع گردید و منظم شد، سپس از قتاده نقل می کند که گفته است: "اتسق"، "اذا استدار" یعنی چون گرد شود و این در ایام البیض باشد.

مرحوم شیخ طوسی در تفسیر خود می نویسد: آیه، سوگند به ماه و اتساق آن است، یعنی در موقعی که به صورت قرص کامل در آمده باشد که از وسق اشقاق یافته است، پس وقتی که نور ماه تمام شود در درخشش خود استمرار یابد، این اتساق ماه است. آلوسی نیز می گوید: "إذا اتسق ای اذا جتمع نوره"، یعنی وقتی که نورش تمام شود و به صورت بدر ظاهر گردد. میبدی می نویسد: وقتی که نورش پرشود مساوی و دایره وار گردد یعنی نورش تمام شود و این، در شب سیزدهم و چهاردهم ماه است. اجتماع و استواء ماه از سیزدهم تا شانزدهم است.

مرحوم علامه طباطبایی می نویسد: "اذا  اتسق" یعنی جمع شود و نورهایش با هم منظم گردند و نورش کامل شود به صورت بدر در آید. بنابراین، سوگند قرآن در این آیه  متوجه نور ماه است. البته حالت بدر تمامش که کره زمین را از درخشش خود روشن می سازد. پس خداوند در آیه ی اول که بدون قید و شرط ذکر شده، به خود ماه سوگند یاد نموده است.

منابع

  • ابوالقاسم رزاقی- سوگندهای قرآن - از صفحه 336 تا 341

کلید واژه ها

مطالب مرتبط

اطلاعات بیشتر

ابزار ها