جستجو

بررسی معنا و مفهوم حجت با توجه به زیارت جامعه کبیره

در قسمتی از زیارت جامعه کبیره در وصف اهل بیت (ع) می خوانیم: «و حجج الله علی اهل الدنیا و الاخره و الاولی»، «سلام بر حجت های خدا بر مردم دنیا و آخرت و ابتدا و معدن های حکمت خدا».

حجت یعنی دلیل و برهان و قاطع عذر، چون آنچه راه عذر را می بندد و انسان نمی تواند در مقابل آن، برای تخلف از قانون عذری بیاورد، دلیل و برهان و حجت است. اینکه به علما حجة الاسلام می گوییم، از این نظر است که آن بزرگوارانی که واقعا علمای ربانی هستند، در حقیقت، حجت اسلامند یعنی، از جهت علوم دینی که دارند و براساس علمشان از رذایل اخلاقی مطهر و به فضایل آراسته گشته و عملا در مسیر تقوا و زهد و ورع سرمشق مردم شده اند، دلیل بر حقانیت دین اسلامند و اسلام می تواند بوجود آنها در عالم احتجاج و استدلال کند و بگوید: دلیل این که من می توانم انسان های با فضیلت تحویل بدهم، امثال فلان عالم است، یعنی می شود در دنیا آنها را معرفی کرد و نشان داد که اگر مکتب دین قادر به پرورش انسان های با فضیلت نبود، این چنین افراد پاک از آن بیرون نمی آمدند. وجود اینها دلیل است بر این که اسلام مکتب انسان پرور و آدم ساز است. اگر واقعا در میان عالمان دین افرادی این چنین باشند که هم از جهت علمی هم از حیث تقوا، ورع، عدالت و دیگر فضایل نفسانی خود را تهذیب کرده اند، همین ها حقا دلیل و حجت و برهان برای حقانیت اسلام هستند. البته، ما به القاب و عناوینی که در زمان ما از باب تعاریف رایج شده است کاری نداریم. بیشتر الفاظ و کلمات در میان ما معنای واقعی خودشان را از دست داده اند.

حجة الاسلام به معنای واقعی کلمه

حجة الاسلام به معنای واقعی کلمه، وجود اقدس امام امیرالمومنین علی علیه السلام و فرزندان معصوم آن حضرت علیهم السلام هستند. خود قرآن نیز امیرالمومنین علیه السلام را شاهد و دلیل بر نبوت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم معرفی می کند: «ویقول الذین کفروا لست مرسلا قل کفی بالله شهیدا بینی و بینکم من عنده علم الکتاب» (سوره رعد/آیه 43مردم کافر می گویند تو رسول نیستی، بگو شاهد بر رسالت من دو چیز است: یکی ذات اقدس خدا  که به دست من معجزات را ظاهر می سازد، همین کتابی که بر زبان من، که یک فرد امی هستم، جاری شده است، شهادت خداست بر رسالت من و دیگر: (.... من عنده علم الکتاب)، آن کسی که تمام حقایق این کتاب در وجود او تحقق یافته است، یعنی علی علیه السلام که پرورش یافته در مکتب من و تجسم بخش محتویات کتاب من است، دومین شاهد بر رسالت من است که اگر من رسول مبعوث از جانب خدا نبودم، اگر این کتابی که آورده ام کتاب آسمانی نبود، مانند علی علیه السلام از دامن من و این کتاب به دنیا تحویل داده نمی شد که تمام سجایای انسانی در درجه ی اعلی در وجود او مشهود و عیان است. بنابراین، آیا او شاهد کافی نیست بر این که من نبی و رسول مبعوث از جانب خدا هستم؟

دو معجزه ی بارز نبی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم، قرآن و علی علیه اسلام

پس من دو معجزه دارم: یکی قرآن و دیگری محصول مکتب قرآن، یعنی علی علیه السلام که مصداق (.... من عنده علم الکتاب) است و با تمام  وجودش تجسم بخش به حقایق آسمانی قرآن است، و لذا علی علیه السلام به معنای واقعی کلمه حجة الاسلام و حجة النبوه و حجة الرساله و حجة القرآن است. در درجه ی اول، علی امیرالمومنین علیه السلام و ائمه ی معصومین علیهم السلام حجة الاسلامند و در درجه ی بعد، ریزخواران خوان نعمتشان و تربیت یافتگان مکتبشان از علمای ربانی حجة الاسلامند. البته، ما از آن نظر که در بیانات خودشان، از خودشان تعبیر به حجة الاسلام نکرده اند، مجاز نیستیم که عنوان حجة الاسلام به آن بزرگواران اطلاق کنیم، بلکه همانگونه که خودشان فرموده اند حجة الله هستند و ما هم به تعلیم خودشان می گوییم: «السلام علی حجج الله علی خلقه»، سلام بر آنها که حجت و برهان و دلیل مبعوث از جانب خدا هستند و قاطع عذرند یعنی، خدا خواسته است راه عذر را بر بندگان ببندد تا کسی نگو ید من خبر نداشتم که دین و شریعتی در عالم هست و همچنین راهی برای بدست آوردن دین و شریعت نداشتم تا عمل کنم. آری، برای این که راه این عذر بسته شود، خداوند حکیم لطف کرده و راهنمایان معصوم از جانب خود برانگیخته است تا دین و شریعت خدا را به مردم برسانند، لذا هیچ عذری در پیشگاه خدا برای تخلف از دین نداریم. آیا می توانیم بگوییم من نمی دانستم آن کسی که مدعی نبوت یا امامت است، در ادعا صادق است یا نه؟ عالم به احکام خدا هست یا نه؟ آیا اشتباه نمی کند؟ آیا مقهور شهوات نفسش واقع نمی شود؟ این ها عذرهایی است که ممکن است انسان برای خودش بتراشد ولی برای بستن راه این عذرها خدا هادیان عالم به احکام و معصوم از خطا را همراه با آیات بینات و خوارق عادات، که شاهد صدق گفتارشان باشد، به عنوان مبلغ دین معرفی کرده است یعنی، هم علمشان مطابق با واقع است هم عقلشان حاکم بر شهواتشان است. نه کمترین سهو  و خطا و اشتباه عارض ادراکاتش می شود نه کوچکترین مقهوریت در مقابل شهوات نفسانی دامنگیر عقلشان می گردد. به همین جهت است که انبیاء و امامان علیهم السلام حجت های خدا و قاطع عذر بندگان خدا هستند یعنی، ما دیگر نمی توانیم هیچگونه عذری برای تخلف از دین بیاوریم زیرا  هم عقل داریم و با آن مصالح و مفاسد را تشخیص می دهیم هم دارای اراده و اختیار و آزادی در مقام عمل هستیم. از آن طرف، انسان های معصوم از خطا و عالم به حقایق احکام خدا را برای ابلاغ شریعت و هدایت به صراط مستقیم سعادت در میان ما قرار داده اند. بنابراین، اگر بگویند چرا اطاعت نکردی، ما چه عذری می توانیم بیاوریم؟

امامان علیهم السلام علاوه بر داشتن صفت عصمت (که هرگز عقلشان مقهور شهوات نفسشان قرار نمی گیرد) دارای علم لدنی نیز هستند یعنی، علمشان از طریق اکتساب از بشر حاصل نمی شود که احتمال  اشتباه و خطا در آن برود، بلکه مستقیما از جانب خالقشان به آن افاضه می گردد و از لحظه ی تولدشان، بلکه در رحم مادرانشان هم که بوده اند، مشمول لطف خاص و افاضه ی حضرت حق بوده اند. نمونه ای از این واقعیت در قرآن در مورد حضرت مسیح، عیسی بن مریم علیهم السلام آمده است که از  ساعت اول ولادت لب به سخن گشوده و اظهار نبوت و آگاهی از حقایق آسمانی کرده است: «قال إنی عبد الله آتانی الکتاب و جعلنی نبیا» ( سوره مریم / آیه 30گفت: من بنده خدا هستم و خالقم به من کتاب داده و پیامبرم ساخته است. در حالی که کودک نوزاد اصلا قادر به تلفظ نیست، تا چه رسد به این که ادراک حقایق آسمانی کرده اظهار نبوت کند.

آری، اعتقاد حق ما شیعه ی امامیه این است که امامان علیهم السلام از مادر که متولد می شوند، به اذن خدا احاطه ی علمی به حقایق عالم دارند و معصوم از هر گونه خطا و عصیانند و حجت خدا در میان آدمیان. اکنون حجت خدا روی زمین و در میان بشر حضرت امام حجة بن الحسن المهدی – عجل الله تعالی فرجه الشریف- است که دلیل و برهان بر دین و قاطع عذر بندگان خداست تا نگویند اگر حجت آسمانی معصوم در دسترس ما بود، ما دنبالش می رفتیم. آری، اگر خدا آن امام معصوم علیه السلام را خلق نکرده بود، مردم بر خدا حجت داشتند، نه خدا بر مردم، یعنی می توانستند اعتراض کنند و بگویند: خدایا، تو ما را بی رهبر معصوم گذاشتی و ما راه را پیدا نکردیم. ولی خدا حجت را خلق کرده و او هم الان زنده و آماده است و غبیت او به علت صلاحیت نداشتن بشر در پیروی است.

«..... لئلا یکون للناس علی الله حجه...» ( سوره نساء / آیه 165)

برای این که مردم بر خدا حجت نداشته باشند و عذر نداشتن رهبر معصوم نیاورند، او حاضر و آماده است. شما از خود صلاحیت و اهلیت نشان دهید تا میان شما بیاید و وقتی آمد، دنبالش حرکت کنید و به سعادت ابدی برسید، ولی شما دارای چنین آمادگی نیستید، شاهدش این که یازده امام از پدرانش میان شما آمدند و شما آن ها را کشتید.

«السلام علی حجج الله علی اهل الدنیا و الآخرة و الاولی»،
حجت بودن اهل بیت علیهم السلام بر مردم دنیا روشن است. در آخرت نیز حجت بودنشان معلوم است و به اذن خدا فرمانروای محشرند. آنجا «قسیم النار و الجنه» امیرالمومنین علیه السلام است. شفیعه ای که شفاعتش رد ندارد، صدیقه ی کبری، قرة العین رسول، حبیبه ی رب العالمین است آن دری از درهای بهشت که بیش از سایر درها به روی اهل محشر باز است و پرجمعیت ترین است، باب الحسین است. اما مقصود از حجت بودنشان در «اولی» چیست که در جمله ی زیارت آمده: «السلام علی حجج الله علی اهل الدنیا و الآخرة و الاولی». برای کلمه «اولی» معانی مختلف گفته شده است. بعضی احتمال  داده اند که مراد دوران جمعیت باشد، از آن نظر که نسبت به عالم آخرت دوران ابتدا و اول است و برخی گفته اند اعصار گذشته از انبیاء علیهم السلام و امت های پیشین مراد است که اهل بیت حضرت خاتم الانبیاء علیهم السلام بر آنها از آدم تا خاتم نیز بوده اند، همچنان که درباره ی حضرت صدیقه ی کبری علیهما السلام آمده است: «هی الصدیقه الکبری و علی معرفتها دارت القرون الاولی»، «پیشینیان، از پیامبر و امت هایشان، بر محور معرفت آن نور خدا می چرخیده اند».

احتمال  دیگر این که مراد از «اولی» عالم ذر باشد که عالمی قبل  از این عالم بوده و گفته شده آنجا از آدمیزادگان اقرار به ربوبیت خدا و نبوت خاتم الانبیاء صلی الله علیه وآله وسلم و ولایت علی مرتضی گرفته اند و ما از چگونگی آن آگاهی نداریم و شاید بهتر این باشد که بگوییم ما می دانیم که در رتبه ی متقدم بر این عالم طبع، عالمی یا عوالمی وجود دارد و ما از تفاصیل آن عوالم اطلاعی نداریم و همین قدر معتقدیم که ائمه ی هدی علیهم السلام  حجت بر آن عوالم نیز هستند.

منابع

  • سیدمحمد ضیاء آبادی- کتاب حبل متین (جلد اول) – از صفحه 185 تا 190 و صفحه 192 تا 193

کلید واژه ها

حجت زیارت جامعه امام

مطالب مرتبط

نمونه ای از وظایف حاکم با توجه احادیث تمام دنیا برای امام (ع)، مانند یک تکه گردو بررسی معنای مختلف الملائکه در زیارت جامعه کبیره بررسی معنای عبارت مهبط الوحی در زیارت جامعه مفهوم رحمت بودن اهل بیت (ع) در زیارت جامعه بررسی معنا و مفهوم عبارت وساسة العباد و ارکان البلاد در زیارت جامعه بررسی رهبری اهل بیت (ع) با توجه به زیارت جامعه کبیره

اطلاعات بیشتر

ابزار ها