جستجو

علل و عوامل وابستگی کودک به دیگران

کودک به خاطر نیاز فطری یا مکتسب به دیگران وابسته می شود. اما این نیاز خود صورتهای گوناگون دارد که ما در این مبحث به بیان آنها می پردازیم:

1- فطرت: گروهی از صاحبنظران در زمینه نفس و فطرت، احساس تعلق و وابستگی را امری فطری ذکر کرده اند و قائلند وابستگی در هستی و نهاد هر انسان ریشه دارد. در اندرون هر انسانی آرزوی تعلق موجود است و هیچ انسانی از آن فارغ و تهی نیست. کودک در حین تولد و حتی قبل از آن واجد این احساس و در او شور چسبیدن و پیوند است. رشته الفت بین او و مادر و حتی مادر و کودک چیزی نیست که در سایه کتاب پدید آمده باشد بویژه که طفل در آغاز زندگی امری مکتسب را در خود نپرورانده است. خداوند برای به ثمر رساندن و کمال آدمی این زمینه را در اندرون او قرار داده است و کودک در سایه آن هم قادر به ادامه حیات می شود و هم خویش را از خطرات و آفات گوناگونی که در سر راه زندگی او وجود دارد، دور می دارد. این امر به صورت مداوم و همیشگی است و تا لحظه مرگ به همراه آدمی است و به جلوه های گوناگون، خود را متجلی می سازد.

2- ز یستی – جسمانی: از مسأله فطرت که بگذریم، وابستگی در انسان رشته زیستی - جسمانی هم دارد. می دانیم همه انسانها از مادر زاده می شوند (به جز آدم و حوا). در رحم مادر پرورش می یابند. اینان در فضای رحم معلق و شناور نیستند بلکه وابستگی خونی برای ادامه حیات شان به مادر ضروری است. با بند ناف به مادر وصل می شوند و از او تغذیه می کنند و صفات و خصایصی را به ارث می برند. پس از تولد نیز این وابستگی به دو صورت زیستی (تغذیه ای ) و محیطی از آنان ادامه می یابد تا موجبات رشد همه جانبه کودک فراهم آید. حاصل این وابستگی ها ایجاد انس است که خود در نوبه خویش موجب تداوم و گسترش آن است. به هنگامی که طفل در رحم است با صدای قلب مادر مأنوس می شود و این صدا بعدها نقش لای لای را برای او ایفا می کنند. و به هنگامی که کودک از شیر مادر می نوشد با گرمی بدن و حرارت و شور مادر و لبخند و مهر او مأنوس می شود و این خود سبب ریشه دار شدن وابستگی تا زمان مرگ است. همین انس و رابطه محیطی بعدها با پدر و برادر و خواهر و دیگر اعضای فامیل و دوستان و اطرافیان است.

3- علل روانی: برای وابستگی ها در مواردی ریشه و عامل روانی را می توان ذکر کرد. می گویند کودک به مادر و یا دیگران وابسته است بدان خاطر که:

- آنها می توانند از او دفاع کرده و او را از هرگونه عارضه و خطری برهانند.

- برای او می توانند امنیت ایجاد کرده و به حمایت و جانبداری از او بپردازند.

- موجباتی پدید آورند که ضعف و احساس حقارت او از میان رفته و یا کودک بر آن فائق آید.

- احساس والدین به کودک او را چون عبدی و برده ای در برابرشان قرار می دهد و به آنها وابسته شان می سازد.

- خواستاری رفع نیاز و زیر و بازوگیری آنان را در این راه و مسیر می اندازد.

- خواستاری تقرب به افراد بزرگتر و در نتیجه احساس قدرت او را به این مرحله و وادی می کشاند.

- میل به سلطه را والدین در او اقناع کرده و او را به خود و دیگران مسلط می سازد.

- میل به پرستش الگوها را والدین فراهم آورده و او را از این بابت اقناع می کند.

-  والدین برای کودک قهرمانند و کودک ذاتا میل به همانندی با از خودبرتران را دارد.

4- علل عاطفی: وابستگی های کودک ریشه عاطفی هم دارد و این امر درباره دیگر افراد صادق است. محبت های شدید و مهر و نوازش های مادر، خود از علل مهم وابستگی است. اگر مادر نباشد و فردی دیگر این مهر و محبت را درباره کودکان معمول دارد خواهیم دید که کودک به او وابسته می شود. لبخندهای مهرآمیز مادر، تماس ها و ارتباطات جسمانی که به عاطفه منجر می شود، در آغوش گرفتن ها، نوازش کردن ها، بوسیدن ها، به خود چسباندن ها، همه باعث ازیاد علاقه و در نتیجه وابستگی به افرادی است که این حالات را از خود بروز می دهند. همچنین است حمایت ها، پذیرش ها، کمک به کودک در حین ترس و اضطراب، ایجاد زمینه ای برای رشد، رهاندن او از خطر، حتی دادن جرات برای عمل،  ترغیب و تحریض به پیشروی به همراه مهرورزی ها و محبت ها در این راه موثرند. وابستگی ها گاهی در این جنبه شدیدتر می شود از جمله برای کودک که دچار کمبود محبت است و اینک در مرحله ای افتاده که آن کمبودها جبران می شوند، نازپروری ها و نشان دادن علاقه شدید که به علل گوناگونی ممکن است برای مادری پدید آید، مثل یکدانه بودن فرزند، از دست دادن فرزندان گذشته، احساس بی مهری زن از شوهر که سبب توجه بیشتر به کودک می شود، در بغل گرفتن همیشگی کودک به علت ضعف و بیماری و مرض، گریز از خطر و یا احتیاط افراطی در این زمینه، بدست آمدن فرزند پس از دارو و درمان های شدید در زمینه نازائی و....

5- علل اجتماعی: گاهی شرایط و عوامل اجتماعی زمینه ساز وابستگی می شوند و این امر در بزرگتران و مخصوصا کودکان در سنین پس از 7 بیشتر دیده می شود. مثلا

- وابستگی های ناشی از بازی ها و انس ها و معاشرت ها، با مادر، پدر و یا دیگران.

- وابستگی ناشی از مشارکت با دیگران در امور جاری و روزمره، در محیط خانه یا بیرون

- کمک به کودک در تنگناها و موارد دشواری زندگی،

- مشارکت در تصمیم گیری هایی که در سرنوشت کودک بسیار موثر است.

- وابستگی پسران به پدران و دختران به مادران به خاطر ضوابط عرف و جامعه که گاهی در این وابستگی افراط به عمل آمده و زندگی بعدی فرد را دچار اشکال می سازد.

- زندگی توام و مشترک حتی با افراد غریبه، و حتی بدون بهره مندی از او که خود موجد عادت است. اصولا ارتباطات و برخوردها سبب نوعی پیوستگی و وابستگی به افراد است.

- و بالاخره شرایط اجتماعی و وابستگی های ناشی از حیات در شهری بزرگ یا روستائی کوچک.

6- علل تربیتی: وابستگی در مواردی بسیار ریشه و علتی تربیتی دارد. زمینه سازی وابستگی از طریق تربیت در کودکان خیلی زود آغاز می شود. وقتی که طفلی در گهواره  فریاد می کشد و شما زود به کمکش می شتابید تدریجا درمی یابد که در برابر آه و فریاد کمک کننده ای هست و این امر خود زمینه ساز وابستگی ها است. عادت دادن کودک به مراقبت های مداوم و حساب شده، در آغوش گرفتن او، شرکت در بازی با او، همدلی و همدردی با او،  حمایت ها و زیر بازوگیری های او، دویدن به سوی کودک به محض شنیدن صدای گریه او، نگهداری مداوم طفل در کنار خود، احتیاطها و مراقبت های افراطی، همه و همه در عوامل وابستگی کودک به حساب می آیند. مادران خودخواه و خواستار بار آوردن کودک به عنوان فردی سمبل و واجد مبادی آداب، آنها که در محبت کردن تعادل ندارند، آنان که در تشویق و یا رسیدگی به کودک افراط می کنند و آنها که حاضر نیستند لحظه ای کودک را ازخود دور و جدا نگه دارند بر این امر دامن می زنند. نوع فرهنگ و تربیت در وابستگی کودک موثر است و در زندگی کودک و دور داشتن او از خطرات بسیار موثر است. بسیاری از کودکان بی اندازه وابسته اند بدان خاطر که والدین او نتوانسته اند برنامه درستی را برای تربیت شان تدارک ببینند و یا فکر دوران بعدی او را نکرده اند. 

7-  علل دیگر: و بالاخره علل و عوامل دیگری هم در این زمینه موثرند و باعث وابستگی کودک و حتی افرد بزرگتر می شوند:

- ایجاد ترس های شدید از خطراتی که در دور و بر کودک است.

- محتاج داشتن دائمی به علت برآوردن همه توقعات و خواسته های کودک

-  کند ذهنی کودکان که زمینه ساز وابستگی های شدید است.

- نارضائی های زن و شوهر از یکدیگر که سبب دلبستگی و وابستگی به کودک شده و او را هم وابسته بار می آورند.

- بیماری های شدید و مداوم کودک که موجبات وابستگی او را فراهم می آورند.

منابع

  • دکتر علی قائمی- خانواده و مسائل عاطفی کودکان – از صفحه 146 تا 151

کلید واژه ها

کودک وابستگی محبت تربیت فطرت

مطالب مرتبط

تأثیر والدین بر رشد اخلاقى کودکان مراحل تربیت دینی از نظر آیات و روایات بررسی نمونه هایی از محبت های نابجای والدین به کودکان بررسی نیاز کودک به محبت بررسی مساله مهرورزی به کودکان افراط های والدین در تربیت کودکان نقش جنبه های مختلف رفتار والدین در تربیت کودک

اطلاعات بیشتر

بررسی مساله وابستگی در کودکان آثار قطع وابستگی در کودکان زیانها و عوارض وابستگی کودکان شیوه های اصلاح وابستگی کودکان

ابزار ها