جستجو

اوصافی از امام به بیان امام رضا (ع)

کتاب «تحف العقول» در صفحه ی 322 روایتی به این شرح آورده است: عبدالعریز فرزند مسلم که از اصحاب امام ابوالحسن الرضا علیه السلام محسوب است می گوید در مسجد جامع مرو جمعی سخن از امر «امامت» به میان آورده و آراء مختلفه ای را که در این باب آمده است یادآور شدند. بعد از آن، من به حضور مولای خودم امام رضا علیه السلام مشرف شده و از آنچه که در آن مجلس به میان آمده سخن گفتم. امام علیه السلام تبسمی کرد و سپس فرمود: «ای عبدالعزیز، مردم به حال جهالت درمانده و در امر دینشان به خطا رفته و گول دیگران را خورده اند». در اینجا امام علیه السلام بیاناتی راجع به جامعیت قرآن نسبت به معارف و احکام و اکمال دین در حیات رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم و شأن عظیم «امامت» در باب هدایت و رمز لزوم «نصب» امام از جانب خدا و عدم صلاحیت مردم برای انتخاب امام ایراد فرموده اند که ما تنها به چند جمله ی کوتاه از کلام نورانی آن حضرت اکتفا می نمائیم، «حقیقت آنکه امام مایه ی استواری دین و نظام بخش به جمعیت مسلمین است، موجب صلاح دنیا و عزت اهل دنیا است. «امام، هم ریشه ی اسلامی است که زنده و دارای قدرت رشد و نمو است و هم شاخه ی بالا کشیده ی از درخت با طراوت دین است. یعنی شجره ی طیبه ی اسلام هم از «امام» مدد گرفته و زنده می ماند و هم آثار حیاتی خود را در وجود مبارک «امام» ظاهر ساخته و محصولات صوری و معنوی خود را از دست «امام» به مردم دنیا نشان می دهد. امام است که حلال خدا را حلال و حرام خدا را حرام و خلاصه آنکه که تمام احکام خدا را در حد و مرز مقرر خود تثبیت می نماید و در مقام دفاع از حریم دین حق قیام کرده و از راه اقامه ی برهان و موعظه ی بجا و حجت های رسا با در نظر گرفتن افکار گوناگون آدمیان در شرایط مختلف، به راه خدا می خواند. امام، مانند آفتابی است که به طلوع و پخش نور غافلگیر خود بر همه جا پرتو افکنده و همه چیز از اشعه ی تابان آن برخوردار می شود. ولی معهذا خود در مقامی از افق قرار گرفته است که نه دست های زمینیان می تواند آن را لمس نماید و نه چشم های آنان توانایی این را دارد که مستقیما نگاه به چشمه ی فیاض آن نموده و آن را چنان که هست در ظرف حس خود بگنجاند. «یکاد سنا برقه یذهب بالابصار» (نور/43).

آنچه که فضل و کمال انسانی است یکجا در وجود اقدس او جمع آمده است، اما نه از طریق تحصیل و اکتساب و طلب، بلکه بر سبیل اعطاء موهبت از جانب حضرت فضل آفرین بخشایشگر وهاب. بنابراین، چه کسی قدرت بر رسیدن به عمق حقیقت امام و درک ذات و وصف او خواهد داشت؟ هیبهات هیهات] چه به غایت دور و بسیار بعید است آنچه که در طلبش می گردند، نیل به شناسایی ذات و وصف امام![ عقل ها در این وادی حیران گشته است و فکر ها سرگردان، سخنوران به تنگنای سخن افتاده و شاعران به کندی شمشیر فکر و بیان مبتلا شده اند. ادیبان، زانوی عجز از سخن پروری بر زمین زده اند و زبان آوران به نارسایی در گفتار اعتراف نموده اند و بالاخره جمله ی دانشمندن و صاحبنظران کاوشگر در تمام علوم و فنون، از وصف واقع نمای یکی از شئون «امام» و ارائه ی کامل فضلی از فضایل وی عاجز و ناتوان آمده اند.

آیا ]گم گشتگان[ چنین می پندارند که این] اوصاف امامت[ در غیر خاندان رسول صلی الله علیه وآله وسلم ممکن است پیدا شود؟ به خدا سوگند اینان به خودشان دروغ گفته اند ]دانسته و فهمیده، پا روی حق نهاده اند[ سخنان باطل و بی اساس در قوی حق شناسی آنان تولید ضعف و سستی نموده است و لذا ]با نداشتن اهلیت، به دنبال آرزوهای فریبنده و شیطانی[ از حد خود تجاوز کرده و رو به بالا رفته اند و پا به جایگاهی بس رفیع و صعب المنال نهاده و در مکانی لغزنده و پرتگاهی خطرناک ایستاده اند. ولی ]طبعا چون اهل آن مقام نبوده و قدرت ایستادن در آن «مزلق» و «مرتقای صعب» را نداشته اند[ قدم هایشان لغزیده و از بلندی به پستی غلطیده اند! چگونه چنین چیزی ممکن است ]با اینکه خود می دانسته اند که این کار، از عهده ی آنان خارج است[. پس این مردم نادان، از کجا می توانند با آراء ]ناقص پر اشتباه[ خود در موضوع انتخاب امام اقدام نمایند. حقیقت آنکه پیغمبران و جانشینان آنان به توفیق و تسدید مخصوص خدا ممتازند و آنچه را که از حکم و علوم مخزونه اش به آنان داده است به دیگران نداده است، و لذا فرموده است: «افمن یهدی الی الحق....احق ان یتبع  امن لا یهدی الا ان یهدی فما لکم کیف تحکمون» (یونس/35«پس آیا آن کسی که خود به ]الهام و اعطای خدا[ هادی به سوی حق است ]در راهیابی خود، نیازمند بشر نیست[ شایسته ی اتباع و پیروی می باشد یا کسی که تا ]به وسیله ی فردی از بشر[ راهنمایی نشود، راه به سوی حق نمی یابد؟ پس شما چه درکی دارید و چگونه به داوری و قضاوت می نشینید؟»

و به طور مسلم، وقتی خدا بنده ای را برای ]تدبیر[ امور بندگانش برگزید، سینه اش را برای این امر عظیم می گشاید ]با حوصله و پر تحملش می سازد[ و چشمه های حکمت را در قلب او جاری ساخته و بر زبان روان می گرداند و نتیجتا] چنین بنده ای مشمول عنایات خاصه ی حق در جواب هیچ سوالی در نمی ماند و جز سخن حق و گفتار صواب از او شنیده نمی شود. پس او بنده ای است که به توفیق و تسدید خدا، موید و از هرگونه خطا و لغزش در امان است. خدایش او را به چنین موهبتی تخصیص داده و ممتازش ساخته است تا وی حجت بر خلق خدا و شاهد بر بندگانش گردد. حال آیا خود مردم می توانند این چنین فرد ممتاز الهی را بشناسند و سپس او را به «امامت » امت برگزینند.

منابع

  • سیدمحمد ضیاء آبادی – تفسیر سوره قیامت – از صفحه 356 تا 360

کلید واژه ها

امامت امام رضا (ع) ولایت چهارده معصوم (ع)

مطالب مرتبط

امام رضا علیه السلام فضائل علی علیه السلام از نظر احادیث ولایت تکوینی و تشریعی شخصیت امام رضا علیه السلام معرفی امامان دوازده گانه بعد از رسول خدا مکتب اهل بیت علیهم السلام در قرآن تعداد امامان در احادیث پیامبر اکرم

اطلاعات بیشتر

ابزار ها