جستجو

نگاهی به مناصب امامت

وجود اقدس «امام» در عالم اسلام، یک رکن اصیل حتمی اللزوم است که بقای روح قرآن و حیات دینی امت اسلام از جهات گوناگون، مرهون نعمت وجود مبارک او می باشد. به همان مقدار که وجود «نبی معصوم منصوب از جانب خدا» در «تأسیس » شریعت و احداث دین، لزومی حتمی و قطعی دارد، وجود «ولی و امام معصوم منصوب از جانب خدا» نیز در «ابقای» شریعت و حفظ و صیانت دین تا روز قیامت لزوم حتمی و قطعی دارد، و لذا در آیه ی مباهله از شخص امام امیرالمومنین علی علیه السلام تعبیر به «نفس» نبی صلی الله علیه وآله وسلم شده است تا موقعیت فوق العاده عظیم «امام» از نظر قرآن نشان داده شود که امام از دیدگاه قرآن، متصف به تمام صفات کمالیه ی پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم است به استثنای  منصب اخذ وحی و ابداء شریعت که به نص «خاتمیت» در وجود اقدس حضرت محمد صلی الله علیه وآله وسلم به پایان رسیده و ختم گردیده است. حدیث «خلقت انا و علی من نور واحده» که رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرموده است، اشاره به همین نکته است و همچنین گفتار آن حضرت: «یا علی... و انا و انت ابوا هذه  الامه» نیز آشکار کننده ی این واقعیت است. حاصل آنکه «امامت» تا روز قیامت تجلی گاه تمام مناصب و مقاماتی است که از جانب خدا بر رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم اعطا شده است (منهای نبوت که مقام تأسیس شریعت است)..آن مناصب بدین قرار است:

1- تشریح شرایع و تبیین «مجملات» وحی و تطبیق کلیات آن بر مستحدثات وقایع زندگی نوع بشر. متصدی این منصب باید دارای «احاطه ی علمی» به جمیع لطائف و اسرار «کتاب خدا» بوده و علمش قرین ملکه ی «عصمت» و از هرگونه خطا در فهم و عمل در امان باشد تا قول و فعلش برای دیگران واجد ارزش و اعتبار الهی گردیده و «حجت » و «سند» باشد که:

«لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه» (احزاب /21)

«و ما آتاکم الرسول فخذوه و ما نها لکم عنه فانتهوا» (حشر/7)

در این دو آیه رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم به عنوان یک «الگوی» کامل معرفی گردیده و از مردم خواسته شده است که از هر جهت تاسی نیکو به آن حضرت نمایند، گفتارش را مأخذ ما فن دانسته و کردارش را سرمشق حسن بشناسند، آنچه را که آورده است بگیرند و از هر چه که نهی کرده است، باز ایستند.

2- تدبیر امور و سیاست اجتماع و حکومت در تمام شئون حیاتی امت و دفاع از حقوق عامه و منافع همه جانبه ی جمعیت، و این همان منصب «ولایت» و زعامت و رهبری  اسلامی است که جدا مرگ و حیات دین و مرگ و حیات جامعه ی مسلمین در گرو بود و نبود این منصب و این مقام می باشد و قرآن کریم از آن تعبیر به مقام «اولی الامر» کرده و آن را ردیف مقام خدا و رسول «واجب الاطاعه» معرفی فرموده است که: «یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله واطیعوا الرسول واولی الامر منکم» (نساء/59«ای کسانی که ایمان آورده اید اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیغمبر را و کسانی را که اداره ی کار شما به دست آنهاست».این منصب هم به طوری که در گذشته گفتیم، عقلا مستلزم «عصمت» است تا قدرت و حکومت معصوم از هرگونه خطا، در حفظ اساس دین خدا ساعی بوده و امت اسلامی را  از دست تطاول هر عامل اغوا گر شیطانی در امان نگه دارد.

3- سیرو سلوک دادن انسان در مسیر عبودیت و تشدید نور وجود وی از طریق اشراق شمس «ولایت» و «امامت» در حد آمادگی انسان به میزان اعمالی که طبق ظواهر دینی انجام می دهد تا سرانجام او را برساند به سعادت و کمال مطلوب از خلقتش که وقوف در موقف قرب خدا و استقرار در غرفات جنة الماوی است.

«نعم الثواب وحسنت مرتفقا» (کهف/31)

«ان المتقین فی جنات و نهر* فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر» (قمر/55-54)

«به طور مسلم، پرهیزگاران در میان باغستان هایی بس وسیع و شکوهند در جایگاه راستین ]مولود صدق عقیده و ایمان[ نزد ملیک و سلطانی بی نهایت توانا مستقر خواهند گردید».

عقیده ی پاک، سرمایه ای اصیل برای تأمین حیات جاودان

باید توجه داشت که این «عقیده ی» پاک و نورانی، هسته ی مرکزی ایمان و تشکیل دهنده ی سرمایه ی اصلی حیات جاودانی ما می باشد و آن اینکه: تمام عقاید حقه و اخلاق فاضله و اعمال صالحه از هر قبیل که هست، وقتی نافع به حال ما بوده و در نجات و سعادت ما اثر خواهد داشت که در سایه ی «ولایت امام امیرالمومنین علی علیه السلام و سایر ائمه ی اهل بیت علیهم السلام به دست آمده و انجام پذیرد. همچنان که تنها صالح بودن بذر و مستعد بودن زمین، کافی در نمو زرع و دادن محصول نمی باشد بلکه تابش آفتاب و ریزش باران در احیای زمین و انبات بذر، اساسی ترین شرایط است، همچنین تنها صالح بودن قلب و راسخ گشتن بذر اعتقادات حقه در دل و انجام اعمال صالحه با بدن، کافی در تأمین سعادت و نجات و سیر دهنده ی روح ما به سوی خدا نخواهد بود، بلکه باید زمین دل های ما و صفحات ارواح و نفوس ما تحت تأثیر اشعه ی حیات بخش آفتاب «ولاء» ولی الله الاعظم و حجتة الکبری صلوات الله علیه ما دانت الارض والسماء قرار گیرد و نظیر کیمیا اثر آن «خلیفة الله علی حقه» بر مس قلب و روح ما اشراق نماید و ابر «کرمش» باران «رحمت» خود را بر زمین جان ما بباراند تا بذر اعتقادات و اعمال عبادی ما را بپروراند و در راه تقرب به خدا حرکت داده و به مقصد برساند. در این موقع است که کریمه ی ذیل تحقق می یابد: «الیه یصعد الکم الطیب والعمل الصالح یرفعه» (فاطر/10«به سوی او ]خدا[ بالا می رود کلمه ی پاک ]اعتقاد حق راسخ در دل[ و عمل صالح، آن را بالا می برد» و هم آیه ی «واشرقت الارض بنور ربها» (زمر/69«زمین، به نور پروردگارش روشن شد».

منابع

  • سیدمحمد ضیاء آبادی – تفسیر سوره قیامت – از صفحه 360 تا 363

کلید واژه ها

امامت ولایت عصمت الگو و سرمشق طهارت

مطالب مرتبط

نظر خواجه نصیر طوسی درباره عصمت امام و پیامبر قرآن و اثبات عصمت پیامبران از راه الگو بودن آنان فرق میان نبوت و امامت امامت به معنای ولایت از نظر قرآن حدیث ثقلین و مسئله عصمت ائمه اطهار مسئله امامت از جنبه زعامت و حکومت اثبات امامت از طریق آیه تطهیر

اطلاعات بیشتر

ابزار ها