جستجو

اندازه گیری پیشرفت، یکی از راهکارهای رسیدن به هدف

شما قدرت ذهنی فوق العاده ای دارید که تا به حال از همه ظرفیت آن استفاده نکرده اید. با هدف گذاری و تعیین دقیق همه جزئیات برنامه و طرحی برای رسیدن به موفقیت، به طور اتوماتیک سالهای زیادی را در زندگی تان صرفه جویی می کنید. هدف گذاری، به شما کمک  می کند تا بطور گسترده ای بیش از دیگران از قدرت ذهنی خود استفاده کنید. ضمیر خودآگاه «اداره مرکزی» در زندگی شماست، این قسمت، اطلاعات محیط اطراف تان را شناسایی کرده و با اطلاعات دیگر مقایسه می کند و برای انتخاب عمل، تصمیم گیری می نماید. اما ضمیر ناخودآگاه دارای قدرت بزرگی است که شما را قادر می سازد به چیزهایی که می خواهید برسید. معمولا بیش از نود درصد این قدرت استفاده نمی شود و لازم است که از این قدرت برای حرکت به سمت اهداف زندگی، بهره برداری شود.

برنامه ریزی بر مبنای هدف

 ضمیر ناخودآگاه با اهداف روشن، مشخص، ضرب العجل محکم و اندازه گیری، بهترین کارکرد را دارد. هرچه بیشتر به کامپیوتر ضمیر ناخودآگاهتان برنامه وارد کنید بهتر و سریعتر به چیزهایی که می خواهید می رسید. از زمانی که هدف گذاری کرده و به سمت آن حرکت می کنید، برای خود محک و میزانی بگذارید که بتوانید پیشرفت خود را روز به روز و ساعت به ساعت ارزیابی کنید. هرچه مشخص تر و روشن تر اندازه گیری کنید، دقیق تر به هدفهای مورد نظر خود خواهید رسید. ضمیر ناخودآگاه شما، یک سیستم فشار لازم دارد. به این صورت که شما برای خود ضرب العجل مشخص کرده و به خود تحمیل کنید. بدون این سیستم، برای شما خیلی آسان خواهد بود که وظایف مهم را به تأخیر انداخته و پشت گوش بیندازید.

سه راه کلیدی

سه عنصر کلیدی تعهد، تکمیل و خاتمه دادن در ارائه هر عملکردی، ضروری است. وقتی که شما تعهدی محکم برای رسیدن به یک دستاورد خاص در نظر می گیرید و همه بهانه ها را کنار می گذارید، مانند این است که بر ضمیر ناخودآگاه  شتاب وارد شود. شما خلاقیت و تمرکز بیشتری نسبت به قبل خواهید داشت. زنان و مردان بزرگ، تعهدات مشخص و روشنی دارند و هر اتفاقی که بیفتد آنها از آنچه بدان متعهد هستند، صرفنظر نمی کنند. تکمیل نیز یکی دیگر از اجزای یک عمل مناسب است. یک تفاوت بزرگ است بین کسی که نود و پنج درصد از کاری را انجام می دهد و آن که همه کار را تمام می کند. در حقیقت، بیشتر مردم نود درصد کارهایی را انجام می دهند و بعد تکمیل و اتمام آن را به تأخیر می اندازند. شما باید خودتان را مجبور کنید و به خود نظم بدهید که هر کاری را تمام و کمال به انجام برسانید. هر زمانی که شما کاری را تمام کردید، مغزتان مقداری آندروفین آزاد می کند. این مورفین طبیعی یک حس شادی و نشاط به شما داده و خوشحال و آرام تان می کند. خلاقیت شما را برمی انگیزد و شخصیت شما را بهبود می دهد. این یک داوری طبیعی است. مسأله مهمتر اینکه میزان ترشح آندروفین، مانند این است که شما به خاطر تلاشی که کرده اید پاداش می گیرید. به مرور زمان شما یک اعتیاد مثبت نسبت به این حس نشاط ناشی از ترشح آندروفین پیدا می کنید. حتی وقتی یک کار کوچک را تمام کردید، احساس  بهتری دارید. وقتی که یک کار بزرگ را به طور کامل به انجام رساندید، هنوز هم خوشحال تر هستید، وقتی شما مراحل مختلف را برای تکمیل یک کار بزرگ انجام می دهید در هر مرحله ای آندروفین ترشح شده و حس نشاط به شما دست می دهد و زمانی که پیوسته در جهت تکمیل کاری قدم برمی دارید، مستمرا احساس شادمانی دارید.

ایجاد حس برندگی

هرکس می خواهد برنده باشد. لازمه داشتن حس برنده بودن این است که انسان ببرد. شما حس برندگی را در صورتی پیدا می کنید که صد درصد هر کاری را انجام دهید. وقتی شما این کار را تکرار کردید، رفته رفته عادت می کنید کاری را که شروع کردید به اتمام برسانید. وقتی چنین عادتی در شما ایجاد شد، آنگاه احساسی به شما دست می دهد که برایتان قابل تصور نیست. عدم اتمام و تکمیل اعمال، از اصلی ترین منابع استرس و اضطراب است. در حقیقت خیلی از مردم ناراضی و ناخشنود هستند، زیرا خودشان را عادت نداده اند کارها و مسئولیتهای خود را به طور کامل انجام دهند. اگر شما تا بحال از انجام کاری طفره رفته باشید، خوب می دانید که چه احساسی دارد. هرچه بیشتر آن کار را به تأخیر بیندازید، استرس و فشار روحی بیشتری را باید تحمل کنید. این موضوع حتی می تواند بر شخصیت شما هم تأثیر بگذارد. اما وقتی اقدام به انجام آن کردید، احساس رهایی و سبکی می کنید. تقریبا مثل این است که طبیعت برای انجام هر کار مثبت و سازنده ای به انسان پاداش می دهد و در همان حال وقتی انسان از انجام کاری طرفه می رود، طبیعت او را با دل نگرانی و اضطراب مجازات می کند.

کارت امتیاز

یکی از پرطرفدارترین حرکتها در مدیریت مدرن به سمت تعادل، استفاده از کارت امتیاز است. کاربرد کارت امتیاز، برای هر فردی در هر سطحی مشوقی است تا موفقیتها و دستاوردهای خود را اندازه گیری کرده و به آنها هر روز و هر هفته امتیاز دهد. ارزیابی امتیازات، به انسان کمک می کند که عمل خود را بهبود دهد. مثلا اگر کسی قبل از یک جلسه به شما بگوید در این جلسه نحوه گوش دادن شما ارزیابی می شود، این مسأله به نحو عجیبی مهارت گوش دادن شما را بهبود می بخشد. شما در طول جلسه خیلی خوب و با توجه گوش می دهید، زیرا می دانید رفتارهای شما مشاهده می شود. در همین رابطه، وقتی شما هدفی را انتخاب کرده و انداه گیری می کنید یا کاری که از نظر شما مهم است، با توجه بیشتری انجام می دهید، هر روز مشاهده و ارزیابی می کنید، عملکردتان بهبود مییابد. یکی از موثرترین امور در پیشرفت کاری این است که برای خود میزان و محک گذاشته و به ازای هر کاری که انجام می دهید به خود امتیاز دهید. در این حالت، شما ضمیر ناخودآگاه ذهنتان را فعال می کنید و این ضمیر انگیزه لازم را برای حرکت در شما ایجاد می کند تا زودتر شروع کنید، بیشتر کار کرده و همه کارها را به اتمام برسانید. سومین قدم، بستن و خاتمه هر کاری است. بستن و تمام کردن هر کاری در زندگای شخصی و حرفه ای شما اقدامی ضروری و اساسی است تا بتوانید احساس شادمانی داشته و کنترل اوضاع را بدست بگیرید. عدم تکمیل هر کاری منبع نگرانی، اضطراب، ناراضایتی و حتی شکست است. این مسأله انرژی و توان زیادی از انسان می گیرد. در زندگی انسان هیچ چیز به این اندازه ارزش ندارد که آدمی به سرعت، دقت و زمان بندی شده در انجام کارها شهرت پیدا کند. هر زمانی که اهداف شما به فهرستی از وظایف و کارها تبدیل شد، در این صورت است که شما به چیزهایی که می خواهید می رسید. برای هر کاری یک ضرب العجل بگذارید. هر روز و هر ساعت برای انجام آن تلاش کنید. پیشرفت خود را اندازه گیری کنید و هرگاه لازم است سرعت خود را براساس نیاز آن زمان کم یا زیاد کنید. به یاد داشته باید شما نمی توانید به هدفی که نمی بینید برسید. هرچه بیشتر هدف خود را مشخص کنید، سریعتر به آن خواهید رسید. هدف و تصمیم بدون ضرب العجل، فقط یک حرف است. هیچ انرژی پشت آن وجود ندارد. مانند گلوله بدون باروت است. وقتی شما برای کارهایتان ضرب العجل گذاشتید، در آن صورت است که در زندگی و کار خود می توانید با موفقیت پیش بروید. بعضی وقتها، مردم می پرسند اگر نتوانم در زمان معین به هدفم برسم چی؟ خیلی راحت است. یک ضرب العجل دیگر بگذارید. ضرب العجل ها، در واقع بهترین زمانی است که ما برای رسیدن به اهدافمان پیش بینی کرده ایم. هرچه بیشتر براساس زمان های تعیین شده حرکت کنید، دقیقتر، وقت لازم برای کامل کردن برنامه های خود را بدست خواهید آورد. شما هر روز در رسیدن به اهداف خود بهتر و بهتر شده و کارها و وظایف خود را براساس برنامه تکمیل خواهید کرد.

خوردن فیل!!!

از خود بپرسید چگونه می توان یک فیل را خورد؟ جواب این است: هر زمان یک گاز!! این استعاره برای هر هدف بزرگی قابل تعمیم است. چگونه به یک هدف خیلی بزرگ می رسید؟ شما هر زمان یک پله  جلو می روید. اهداف دراز مدت خود را به اهداف سالانه، ماهانه، روزانه و حتی ساعتی تقسیم کنید. حتی اگر هدف شما استقلال مالی است، دنبال راهی  باشید که چگونه می توان از هر ساعت در روز آینده برای رسیدن به هدف دراز مدت خود استفاده کرد. از خود بپرسید، چگونه می توان هر روز بر ارزش کار خود افزود تا به هدف مورد نظر رسید.

شناسایی ارزشمندترین وظیفه

از خود بپرسید «انجام چه کاری از کارهای دیگر ارزشمندتر است؟» جواب هرچه است، به دنبال راهی باشید که بهتر و بیشتر آن کار را انجام دهید. این مسأله شگفت آور است که چقدر دستاوردهای شما زیاد می شود، وقتی هر کاری را به امور کوچک تقسیم کرده و برای آن ضرب العجل گذاشته و هر کار را در همان زمان انجام دهید. شما شنیده اید که قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود. این مسأله مصداق همین ضرب المثل است.

استمرار

اگر می خواهید درآمد ساعتی شما افزایش یابد، دنبال راههایی باشید که هر روز کمی بهتر از روز قبل شوید. روزی یک ساعت در زمینه کاری خود مطالعه کنید. به نوارهایی که به پیشرفت بیشتر کار شما کمک می کند گوش دهید. هر وقت می توانید یک برنامه آموزشی را انجام دهید. این کارها شما را بسوی چیزی که می خواهید سوق می دهد. وقتی هر روز یکی دو ساعت برای آموزش خودتان برنامه ریزی می کنید، تأثیری که در تعیین نتایج بوجود می آید فوق العاده است.

یک انسان آموزش دیده شوید

اگر بجای تلویزیون نگاه کردن روزی پانزده دقیقه مطالعه کنید، هر سال بطور متوسط پانزده کتاب خواهید خواند. اگر شما در زمینه خاصی مطالعه کنید، طی هفت سال بیش از صد کتاب در آن زمینه مطالعه کرده اید، و شما یک انسان فرهیخته و دانشمند در آن زمینه خواهید بود. چنین دستاورد بزرگی را فقط با پانزده دقیقه مطالعه روزانه بدست می آید.

اگر اندازه گیری کنید می توانید آن را سروسامان دهید

در هر زمینه ای در زندگی، فعالیتهای خود را با دقت تجزیه و تحلیل کنید. سطح موفقیت خود را در هر زمینه ای تعیین نمایید. سپس بر یک مسأله خاص، در تمام روز تمرکز کنید. این موجب می شود که عمل شما خودآگاه و ناخودآگاه بهبود یابد. اگر می خواهید سالمتر باشید، بر دقایقی که در طول همته ورزش می کنید و میزان کالری که هر روز بدست می آورید، تمرکز کنید. اگر می خواهید در زمینه مالی پیشرفت داشته باشید، باید به مبلغی که هر ساعت بدست آورده و پولی که هر ماه پس انداز می کنید تمرکز کنید. اگر می خواهید در زمینه فروش موفق باشید، باید بر تعداد تلفنهایی که هر روز می زنید و فروشی که هر ماه دارید تمرکز کنید. اگرمی خواهید در روابط خود موفق باشید، باید بر دقایق و ساعاتی که با افرادی که در زندگی شما مهم هستند می گذرانید، تمرکز کنید. این سخن را شنیده اید «هر چیزی که اندازه گیری شود، انجام می شود». نکته دیگری هست که می گوید: «اگر نتوانید چیزی را اندازه گیری کنید، نمی توانید آن را اداره کنید». توانایی شما در اندازه گیری و محاسبه اهدافتان، باعث می شود که در مسیر دقیق قرار گرفته و این اطمینان را بدست آورید که شما در همان زمانی که محاسبه کرده اید، و حتی قبل از آن به اهدافتان خواهید رسید.

منابع

  • برایان تریسی – هدف – از صفحه 116 تا 123 و صفحه 125 تا 126

کلید واژه ها

هدف روان شناسی تعهد خوشبختی

مطالب مرتبط

از ابتدا شروع کردن، یکی از راهکارهای رسیدن هدف تصمیم گیری درباره اهداف اصلی زندگی، یکی از راههای رسیدن به هدف تعیین اهداف واقعی، یکی از راههای رسیدن به موفقیت مشخص کردن ارزشها یکی از راههای رسیدن به هدف دلایل عدم هدف گذاری انسان علل وجود احساسات منفی در انسان توانایی، تسلط و مهارت در کار، یکی از راههای رسیدن به هدف

اطلاعات بیشتر

ابزار ها