امید در سلامت روانی انسان نقش مهمی بر عهده دارد. امید، به زندگی انسان معنا می بخشد و هنگام هجوم مشكلات، ناملایمات، رنج ها و اندوه ها و مصایب و ناگواری ها، از فروپاشی روانی انسان جلوگیری می كند و مانع استیلای یأس و دل سردی بر انسان می گردد. بدون امید، زندگی، بی معنا، تلاش ناموجه و اضطراب و افسردگی حضور موجه پیدا می كنند و سیاهی و تاریكی و ابهام افق آینده را می پوشاند. از این رو، امید ربطی به آنچه گذشته است ندارد، جز به لحاظ نتایج بعدی آن. از سوی دیگر، منشأ اصلی امید نیز لذت و شیرین كامی و راحتی است كه برای خود انسان حاصل شود، ولی بالعرض. این حالت به چیزهای دیگری هم نسبت داده می شود. برای مثال، گاهی توجه می كند به نعمتی كه باعث لذت و راحتی انسان خواهد شد و به آن نعمت دل می بندد و امیدوار می شود، و گاهی توجه می كند به كسی كه این نعمت را به وی می دهد و امیدش به اوست، یا به زمان و مكانی كه از آن نعمت بهره مند خواهد شد. در این صورت، می تواند امید خود را به آن زمان یا مكان نسبت دهد. ولی آنچه متعلق اصلی و منشأ نخستین پیدایش این حالت در نفس انسانی است همان التذاذ و تمتعی خواهد بود كه برای انسان فراهم می شود؛ یعنی علت آن، درونی و مربوط به خود انسان است (محمدتقی مصباح، اخلاق در قرآن، ج 3 صفحه 400).
محقق نراقی (ملا احمد) می گوید: «ضد یأس از رحمت خدا، امیدواری به اوست كه آن را صفت رجا گویند و رجا عبارت است از: انبساط سرور در دل به جهت انتظار امر محبوبی، و این سرور و انبساط را وقتی امیدواری گویند كه آدمی بسیاری از اسباب رسیدن به محبوب را تحصیل كرده باشد» (احمد نراقی، معراج السعاده، نشر امین، رشیدی، صفحه 149). نكته ای كه لازم به ذكر است اینكه آیات شریفه به این حقیقت تصریح كرده اند كه منشأ ناامیدی، غفلت از خدا و آیات اوست و این به نوبه خود، معلول آن است كه شناخت درستی از او ندارد و بنابراین، شناخت معرفت به عنوان یك مقدمه و شرط لازم در پیدایش حالت «رجا» نقش دارد و «رجا» حالتی است از نوعی معرفت و خداشناسی كه در نفس انسان حاصل می گردد و منشأ آثار عملی می شود؛ یعنی در واقع، امید به لقای خدا و ناامیدی از آن، پس از شناخت و معرفت، كه طبعا ریشه دارتر و مبنایی تر است، به عنوان علت و اساس دست زدن به اعمال زشت و زیبا و اساس صلاح و فساد انسان و در نهایت، عامل وصول به پاداش و كیفر اخروی مطرح می شود (محمدتقی مصباح، پیشین، صفحه 405).
بنابراین، امید به لقای خدا از یك سو، اثر و معلول شناخت است و در اثر ضعف معرفت و وجود غفلت از خدا و قیامت زوال می پذیرد؛ و از سوی دیگر، علت و عامل مؤثر در تغییر رفتار انسان و در نهایت، وصول وی به سعادت ابدی است و نبود آن موجب بحران روانی و شقاوت جاودانی خواهد بود.
الف) با توجه به آنچه از آیات گذشت، رجا یك حالت روانی است كه در آن، توجه به آینده ملحوظ است و منشأ پیدایش این حالت در انسان می شود. توجه به اینكه در آینده می تواند از نعمت هایی بهره مند شود و از این رو، احساس خوشایندی در دل او زنده می گردد، و او را به تلاش و حركت وامی دارد.
ب) انسان معتقد و مؤمن چنین می اندیشد كه خداوند می تواند در آینده او را از نعمت هایی بهره مند سازد، و همین منشأ امید او به خدا می گردد و در حد كامل تر، به اینجا می رسد كه تنها این خداست كه می تواند در آینده، وی را بهره مند سازد و این اندیشه سبب می شود تا تنها دل به خدا ببندد و این از جمله صفات بارز و برجسته انسان وارسته خداشناس است.
ج) رجا و امید جزو صفات ضروری است كه انسان مصمم به حركت در مسیر كمال و سلامت روانی، واجد آن می شود و نبود آن در واقع، نقصی در خصایل انسانی و روانی به شمار می آید كه تأثیر ناخوشایند خود را بر رفتار وی و در نهایت، بر سعادت و معنویت وی خواهد نهاد. در واقع، امید به منزله نیروی اجرایی برای حركت است كه عامل مستقیم تلاش ها و رفتار انسان می باشد؛ یعنی می توان گفت: به طور كلی، همه رفتارهای انسان آثار و جلوه های این نیروی گرایشی روانی است (همان، صفحه 410).
الف. رهایی از به بن بست رسیدن:
انسان امیدوار هرگز خود را در بن بست نمی یابد و همواره در عمق تاریكی های مشكلات زندگی و مصایب و ناملایمات روزانه، به سوی روشنایی پیش روی خود حركت می كند. شاید یكی از اسرار اینكه در اسلام و دیگر ادیان الهی، خودكشی ممنوع اعلام شده همین باشد كه با امیدواری به خدا منافات دارد. خودكشی نشانه رسیدن به نهایت یأس و نومیدی است، حاكی از اعتقاد به بسته شدن همه درها و تسلیم شدن در برابر مشكلات زندگی است. اسلام به انسان اجازه نداده است كه درباره هستی خود و دیگران و امور چنین بیندیشد، بلكه به انسان ها می آموزد كه خدا انسان را به حال خود وانگذارده، دایم با اوست. قرآن درباره نهی از ناامیدی می فرماید: «قُل یَا عِبادِی الَّذینَ اَسرفُوا عَلی اَنفُسهِم لاَ تَقنطُوا مِن رَحمةِ اللّه؛ بگو: ای بندگان من، كه بر خود اسراف و ستم كرده اید! از رحمت خداوند نومید نشوید» (زمر /53). در آیه دیگر، یأس از رحمت خداوند را به شدت مورد نكوهش قرار داده، این كار را مساوی كفر و گمراهی معرفی می كند: «مَن یَقنُط مِن رحمةِ ربِّه اِلّا الضّالَّون؛ جز گمراهان، چه كسی از رحمت پروردگارش مأیوس می شود؟!» (حجر/ 56) یا در جایی می فرماید: «وَ لا یَیأسُ مِن رَوحِ اللّهِ الاَّ القُومُ الكافِروُنَ؛ از رحمت خدا مأیوس نشود؛ جز گروه كافران» (یوسف/ 87).
ب. افزایش انرژی روانی:
این واقعیت تجربه شده است كه در یك مسابقه دو یا اسب سواری یا دو میدانی، وقتی علایم خط پایان آشكار می شوند، انرژی روانی شركت كنندگان در مسابقه، به طور قابل ملاحظه ای افزایش می یابد. كسی كه تا پیش از این، انرژی خود را تمام شده احساس می كرد، با پی بردن به اینكه به خط پایان نزدیك شده است، جانی دوباره می گیرد و گام های آخر را با سرعت و توان بیشتری می پیماید. ممكن است بتوان قضیه را این گونه تحلیل كرد كه با نزدیكی به خط پایان، امید بیشتر می شود؛ امید به برنده شدن و به پایان رساندن مسابقه، امید به نمایش گذاشتن توانایی های خود. امید این اثر را دارد كه انرژی روانی انسان را افزایش می دهد و موجب می شود كه انسان بر تلاش خود برای رسیدن به مقصود بیفزاید.
ج. كاهش ترس و اضطراب:
هر كس امید به بهبودی امور و اصلاح كارها را از دست بدهد، نسبت به آینده و سرانجام كار دچار ترس و اضطراب می شود. چیزی كه می تواند از ترس او كم كند و به اضطرابش خاتمه دهد امیدواری است. برای فرد مذهبی باورمند به شناخت ها و ارزش های اسلامی، كه می داند سر رشته همه امور در دست خداست و او قادر بر هر كاری است و می تواند بدی ها را به نیكی بدل نماید و انسان را از خواری گناه با توبه به اوج عزت و سربلندی بندگی برساند، خداوندی كه می تواند كائنات را با سرانگشت حكمت و تدبیر بچرخاند و اداره كند، برای چنین انسانی، كم ترین دلیلی برای ناامیدی وجود ندارد. امام علی (ع) در حدیثی در این باره می فرماید: «آگاه باش! هر بلایی انتظار آن است كه روزی برطرف شود؛ زیرا این یادآوری و ایجاد امید، به فرج و گشایش امور نزدیك تر است و نسبت به از میان رفتن اندوه و اضطراب و رسیدن به مقصود، شایسته تر».
ایجاد امید به زندگی و حل مشكلات و خوش بینی در مراجعان یكی از جنبه های مهم در مشاوره و درمانگری است. مشاوران متعهد و آگاه به مبانی دینی می توانند تا حد زیادی بر انتظارات مراجعان تأثیرگذار باشند و این امر بدان دلیل است كه معمولا مراجعان با توجه به شرایطی كه با آن مواجهند، تجربه اندكی دارند. آن ها از آمار كسانی كه از مشكلات نجات یافته اند بی اطلاعند و از قدرت خداوند برای حل مشكل آنان غافل گشته اند و بیشتر به جنبه منفی مشكلات توجه می كنند و این باعث یأس و ناامیدی در آن ها می شود. سازوكار اثرگذاری به این صورت است كه انتظارات مثبت می تواند باعث ایجاد انگیزه در مراجعان و بیماران برای تلاش در جهت بهبودی گردد. امید می تواند اثر مثبتی بر مشكل فردی داشته باشد. مشاوران می توانند امكانات بالقوه عقلی و عاطفی-روانی مراجعان را به فعلیت برسانند و به منظور درمان آنان از ایجاد امید به زندگی، بهره ببرند. شاید بتوان گفت: معروف ترین شیوه ایجاد امید به بهبودی كه برای درمان بیماران جسمی-روانی به كار گرفته شده استفاده از «دارونماها» بوده است. «دارونما» ماده بی اثری است كه هم تأثیر روانی دارد و هم تأثیر فیزیولوژیك. نقش این دارونماها ایجاد امید به بهبودی است. حال اگر مشاور بتواند در برخورد با مراجعان، آنان را به یك تكیه گاه عظیم و پایدار متوجه سازد و نسبت به رحمت پروردگار امیدوار كند، بهترین و آسان ترین و ساده ترین راه را در حل مشكلات مراجعان برداشته است.