زیبایی در منابع دینی اسلام

زیبایی

زیبایی وصف و حالت موجود در خارج و عالم عین و وجود است که با ایجاد رابطه بصری و لمس توسط انسان درک می شود و احساس خوشایند آن در درون آدمی، سبب ایجاد حالت رضایت و سرور می گردد. این چنین حالت روحی برگرفته از فطرت رو به کمال بشر بوده و حالتی نسبی و اضافی است. وقتی با دیده اندیشه به عالم وجود می نگریم دو نوع زیبایی را می یابیم. یکی زیبایی هایی که بدون تصرف آدمی در سطوح جهان هستی زیباست. دیگر آن که پدیده هایی که با خلاقیت خدادادی انسان و به کوشش او به وجود می آیند، می خواهیم به بررسی زیبایی از دیدگاه شریعت در دو گونه آن بپردازیم و سپس به هدف و فرجام زیبایابی اسلام توجه کنیم که اسلام تنوع ابعاد مختلف زیبایی را مهم و حکمت وجودی آن را در عالم هستی و چگونگی بهره برداری و عبرت آموزی از آن را با تأکید بیشتری مورد توجه قرار می دهد.

زیبایی خداوند
وقتی برای یافتن صفات خداوند متعال به روایات و دعاهایی که پیشوایان معصوم (ع) فرموده اند، مراجعه می کنیم؛ این توصیف را درباره خداوند به وفور می بینیم: «ان الله جمیل یحب الجمال و یحب ان یری أثر نعمته علی عبده؛ خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد و دوست دارد که نمود نعمتش را در بنده اش ببیند.» و در هنگام دعا خداوند را این گونه می خوانیم: «سبحان من لبس البهجة و الجمال؛ پاکیزه است پروردگاری که لباس بهجت و زیبایی پوشیده است.» یا: «انت البهی فی جمالک؛ پروردگارا، تویی فروغ اعلی در زیبایی خود.» و یا: «یا جلیل یا جمیل؛ ای صاحب جلال و زیبایی.» تا آنجا که بنده خویش را عاشق زیبایی پروردگار خویش معرفی می کند: «خداوندا به جهت علاقه به احسانت به پیشگاهت آمدم و برای دیدار جمال و زیباییت به بارگاهت وارد شدم.» و یا در سحرهای ماه رمضان این دعا را که گویای صفات خداوندی است می خوانیم: «اللهم انی أسئلک من بهائک بأبهاه و کل بهائک بهی... اللهم انی أسئلک من جمالک بأجمله و کل جمالک جمیل؛ پروردگارا، از پر فروغ ترین انوار تو مسألت می دارم و همه نور تو پر فروغ است... پروردگارا از زیباترین جمالت مسألت می دارم و همه جمال تو زیبا است.» درک انسانی، با توجه به این که همه زیبایی های قابل تصور را او به وجود آورده است؛ می یابد که جمال و زیبایی او فراتر از همه زیبایی های محسوس و معقول است که در دو قلمرو انسان و جهان هستی قابل دریافت است.

زیبایی عالم وجود
بی شک هر انسانی، آن گاه که به تماشای صحنه های مختلف عالم هستی می پردازد از دیدن پاره ای از آنها چنان لذت می برد که در صدد تکرار تحقق آن لذت و سرور بر می آید و از برخی دیگر به رنج عاطفی گرفتار می آید و خویش را از دیدن آن دور می سازد. قرآن کریم، بارها، زیبایی های وجودی عالم هستی را یادآور می شود و به ترسیم تصویری گویا و زنده از آن مبادرت می ورزد و پیامد آن، هدف نظاره کردن آنها را گوشزد می نماید.

زیبایی آسمان و ستارگان

در چندین مورد از آیات قرآن، به زیبایی آسمان و آراستن آن به ستارگان تصریح شده است و خداوند عمل زیباسازی آن را به طور مستقیم به خود نسبت می دهد و با برقراری رابطه زیبایی میان آسمان و ستارگان و تشبیه های گوناگون، به نگریستن و توجه به این زیبایی تأکید می ورزد: «إنا زینا السماء الدنیا بزینة الکواکب؛ به راستی، آسمان دنیا را به زیور ستارگان آراستیم.» (صافات/ 6) «و زینا السماء الدنیا بمصابیح و حفظا ذلک تقدیر العزیز العلیم؛ و ما آسمان دنیا را به چراغها (ستارگان) آراستیم و آن را به خوبی حفظ کردیم، این است اندازه آفرینی آن پیروزمند دانا.» (فصلت/ 12) «و لقد جعلنا فی السماء بروجا و زیناها للناظرین؛ و به یقین، در آسمان برج هایی قرار دادیم و آن را برای بینندگان آراستیم.» (حجر/ 16)
«أ فلم ینظروا إلی السماء فوقهم کیف بنیناها و زیناها و ما لها من فروج؛ آیا به آسمان بالای سرشان نظاره نکردند که چگونه آن را ساخته و زیبا گرداندیم و هیچ شکافی در آن وجود ندارد.» (ق/ 6) خداوند متعال در این آیات، انسان را به تفکر در زیبایی آسمان به ویژه آن زمان که ستارگان همچون چراغهای زیبا در آن می درخشند؛ فرا می خواند. اصل خلقت آسمان بدون شکاف و آراسته به ستارگان تنها برای حفاظت و نفع رسانی نیست بلکه بدین منظور است که هر بیننده ای هنگام تماشای آن سرور لذت بخش حاصل از زیباییش را در خویش بیابد و از آن احساس لذت نماید، تا اصل تکون آن و آراستن آن به برجها و چراغها او را به تفکر و شناخت آفریدگار آنها واصل نماید.

زیبایی خلقت انسان
خداوند در سوره تین پس از آوردن قسمهای چهارگانه (قسم به انجیر و زیتون، طور سینین و شهر أمن مکه) می فرماید: «لقد خلقنا الإنسان فی أحسن تقویم؛ هر آینه ما انسان را در بهترین صورت و نظام آفریده ایم.» (تین/ 4) بهترین و زیباترین تقویم، با گستردگی مفهومی خود، این مطلب را بیان می کند که خداوند انسان را موزون و شایسته آفرید. بنابراین، دو جهت اصیل انسانی یعنی جسمی و روحی، در زیباترین شکل موزونی آفریده شده است. عظمت تقارن زیبایی خلقت فیزیکی و روحی انسان تا آنجاست که تا کنون هیچ تحقیق بشری ادعا نکرده است که همه عظمت فعالیتهای مغزی و روانی انسان را احاطه کرده است.
در دو سوره دیگر نیز می فرماید: «و صورکم فأحسن صورکم؛ و صورت شما را کشید و این صورتگری را زیبا و نیکو انجام داد.» (غافر/ 64؛ تغابن/ 3) چه در مقایسه با صورت دیگر جانوران و چه از جهت نیکویی خلقت انسان و تناسب و هماهنگی میان اندامش، زیباترین تصویر را برایش ایجاد کرده است که اگر نگاه طبیعی و بدون غبار به آن بنگری نوعی نیکویی و زیبایی کلی را در آن می یابی.

ترسیم زیبایی در حرکت حیوانات

قرآن کریم به تصویر جامعی از فواید حیوانات برای انسان می پردازد؛ زیرا وسیله پوشش، استفاده از گوشت، حمل بارهای سنگین و منفعتهای دیگر، توسط چهارپایان صورت می گیرد. (نحل/ 5- 7) ولی تنها به سودرسانی مادی آنها برای انسان بسنده نمی کند، بلکه با توجه به زیبایی حرکت آنان برای انسان می فرماید: «و لکم فیها جمال حین تریحون و حین تسرحون؛ و در آنها برای شما منظره زیبایی است که در هنگام شامگاهان آنها را به جایگاه خود بر می گردانید و صبحگاهان که آنها را به چرا می برید.» (نحل/ 6) منظره جالب و زیبای حرکت دسته جمعی گوسفندان و چهارپایان به سوی چراگاه، سپس بازگشتشان به سوی استراحتگاه بیانگر یک حالت روانی تحقق یافته در انسان نظاره گر بر آنها است که از دو نوع حرکت دسته جمعی ایجاد شده است.
در آیه ای دیگر نیز می فرماید: «و الخیل و البغال و الحمیر لترکبوها و زینة و یخلق ما لا تعلمون؛ و همچنین اسبها و استرها و الاغها را آفرید تا بر آنها سوار شوید و هم مایه زینت شما باشد و چیزهایی می آفریند که شما نمی دانید.» (نحل/ 8) این آیه نیز زینت بودن این حیوانات را برای انسان آن هنگام که بر آنها سوار می شود؛ تصویر می کند و این نوعی از زیبایی است که در زندگی اجتماعی ظاهر می گردد؛ زیرا سواره به حرکت در آمدن نشاط و وقار بیشتری دارد.
البته با بیان این نکته در پایان آیه که مرکب های دیگر در آینده می آفریند و در اختیار بشر قرار می دهد نیز به زیبایی آنچه در آینده خلق می کند اشاره می کند: «و یخلق ما لا تعلمون» و امیرالمؤمنین علی (ع) به توصیف طاووس پرداخته است و آن را از شگفت انگیزترین پرندگان در آفرینش معرفی می کند؛ زیرا پرهایش همچون دسته گلی است که از شکوفه های رنگارنگ گلهای بهاری فراهم آمده است و.... (نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، خطبه 165، ص 222)

زمین و زیبایی
در آیات متعددی از قرآن، درباره زیبایی منظره های زمین، سخن به میان آمده است که خداوند انسانها را به این مناظر زیبا توجه می دهد و به تفکر و دقت در آن فرا می خواند: «و أنزل لکم من السماء ماء فأنبتنا به حدائق ذات بهجة؛ و برای شما از آسمان آبی فرستاد و به وسیله آن آب باغهایی سرورانگیز و بهجت آور رویانیدیم.» (نمل/ 60) در این آیه، نمودهای زیبایی زمین به وسیله گلها، درختان و چمن زارها و دیگر روییدنیها، به خداوند نسبت داده شده است تا سبب سرور و بهجت انسان بیننده آنها شود. در آیه دیگری نیز می فرماید: «أ لم تر أن الله أنزل من السماء ماء فتصبح الأرض مخضرة إن الله لطیف خبیر؛ آیا ندیدی که خداوند از آسمان آب فرستاد و زمین سبز و خرم گشت، بی شک خداوند لطیف و آگاه است.» (حج/ 63)
فرستادن آب از آسمان و به دنبال آن سبز و خرم شدن زمین لطفی از سوی خداوند به شمار رفته است. مولای سخن، امیرالمؤمنین (ع) در سخنی زیبا، زینت زمین را این گونه بیان می کند: «پس زمین به وسیله باغهای زیبا، همگان را به سرور و شادی دعوت کرده است. با لباس نازک گلبرگها که بر خود پوشید، هر بیننده ای را به شگفتی واداشت و با زینت و زیوری که از گل و بند گلهای گوناگون، فخر کنان خود را آراست هر بیننده ای را به وجد آورد.» (نهج البلاغه، پیشین، خطبه 91، ص 119) در برخی از آیات نیز به جنبه دیگری از زیبایی زمین اشاره شده است که شما انسانها در زمینهای هموار قصرها ساختید و از کوه ها خانه ها برای خویش تراشیدید. (اعراف/ 74) این سخن، اشاره ای است که به وجود آوردن آنچه که زینت و زیور به حساب می آید از دیدگاه قرآنی جایز است؛ اما در پایان آیه به این نکته توجه می دهد که با به یاد آوردن این نعمتهای خداوندی در زمین کار زشت انجام ندهید و فساد به راه نیندازید تا خلق و ابداع زیبایی مطلوب بودن خویش را از دست ندهد.

دریا و زیبایی
هر انسانی که به دریا بنگرد و یا از آنچه در اعماق اقیانوسها وجود دارد اطلاع داشته باشد، به زیبایی آن اذعان می کند و ما می خواهیم بگوییم در بیان دین نیز به این زیبایی ها توجه شده است و بر جواز استفاده از این زینتها اشاره می کند: «و هو الذی سخر البحر لتأکلوا منه لحما طریا و تستخرجوا منه حلیة تلبسونها؛ و او خدایی است که شما را بر دریا مسلط کرد، تا از آن گوشت تازه بخورید و وسائل زینت را که می پوشید از آن بیرون بیاورید.» (نحل/ 14) در این آیه برای مسلط ساختن انسان بر دریا دو علت و غایت ذکر شده است: استفاده از گوشت ماهیان دریا و استخراج مواد زینتی. آبهای نیلگون دریاها (آن گاه که کشتیهای غول پیکر بر روی آن به حرکت در می آیند) برای هر بیننده ای در عین زیبایی نشانه ای برای تعظیم در برابر قدرت لایزال الهی است و آیه آنها را غرض و هدف از خلقت و تسخیر دریا معرفی می نماید.

توصیف افعال به زیبایی

در منابع دینی (قرآن و سنت) پاره ای از افعال، به زیبایی و شکوه توصیف شده اند تا انسان را از زیبایی های ظاهری عبور دهد و او را به زیبایی های حیات معقول رهنمون گردد و در سیر تکاملی خویش به این وصفهای زیبا دست یابد.

زیبایی ایمان
در آیات و روایات فراوانی به توصیف ایمان و نتیجه های اثربخش آن توجه شده است. یکی از ویژگیهای مهم ایمان، زیبایی و آراسته شدن دلهایی است که با عمق جان از آن برخوردار هستند. خداوند در سوره حجرات می فرماید: «و لکن الله حبب إلیکم الإیمان و زینه فی قلوبکم و کره إلیکم الکفر و الفسوق و العصیان؛ ولی خداوند ایمان را به دلهایتان دوست داشتنی قرار داد و ایمان را در دلهای شما با زیبایی بیاراست و کفر و فسق و معصیت را برای شما زشت و کراهت بار ساخت.» (حجرات/ 7) منظور از محبوب و زیبا قرار دادن ایمان، این است که ایمان را به جمالی آراسته است که قلبهای ایشان را به سوی خویش جذب می کند؛ به گونه ای که از عصیان و کفر و زشتی که در مقابل ایمان است دوری می گزینند. از آنجا که خداوند دارای حکمت بی انتهاست و می خواهد تکامل انسانی را تحقق بخشد، زمینه های آن را هم فراهم ساخته است؛ به این معنا که ایمان را که سبب تکامل بشر است در قلبهای ایشان «دوست داشتنی» قرار می دهد.
آتش عشق حق طلبی و حقیقت جویی را در درون جانها شعله ور می سازد و روح او را همگام با دستورات دینی پرورش می دهد. بنابراین، زیبایی خواهی انسان او را به سوی پذیرش صفات و کارهای زیبا به پیش می برد. از این رو، ترسیم درست و حقیقی از خداوند و دستوراتش هر انسانی را که غبار غفلت بر قلبش ننشسته باشد به سوی خویش فرا می خواند. در مقابل، درک زشتی کفر و کارهای آلوده ساز، با ضمیر زیبایابی انسان ناسازگار است و انسان را به نفرت نسبت به آنها دعوت می کند.

زیبایی بخشش
قرآن کریم بر زیبایی برخی از آرمانهای اخلاقی و ارزشهای انسانی تأکید می کند و درباره بخشش و گذشت از دیگران می فرماید: «إن الساعة لآتیة فاصفح الصفح الجمیل؛ بی شک روز رستاخیز فراخواهد رسید؛ با عفو و بخشش زیبا از لغزشهای مردمان درگذر.» (حجر/ 58) در این آیه به پیامبر (ص) فرمان داده می شود که در برابر لجاجت، خطاکاری و مخالفتهای پاره ای از مردمان ملایمت و محبت نشان ده و از گناهان ایشان صرف نظر کن و آنها را با بخششی زیبا که توأم با سرزنش و ملامت نباشد مورد لطف خود قرار بده. بنابراین، همان طور که امام رضا (ع) در تفسیر این آیه فرموده اند، عفو و بخشش زیبا آن گذشتی است که همراه مؤاخذه و سرزنش نباشد: «العفو من غیر عتاب؛ عفو و بخشش بدون سرزنش صفح جمیل است.»

بردباری زیبا
در قرآن کریم، در توصیف صبر به زیبایی و فرمان به آن می خوانیم: «فاصبر صبرا جمیلا؛ بنابراین، صبری زیبا پیشه کن.» (معارج/ 5) استقامت زیبا آن است که به هیچ کس غیر خدا شکوه نکنی؛ به گونه ای که غیر او کسی از مصیبت و گرفتاری تو با خبر نشود. صبر جمیل و زیبا به معنای شکیبایی زیبا و قابل توجه است که دارای تداوم باشد و ناامیدی در آن راه نیابد و همراه بی تابی و جزع و شکایت و آه و ناله نگردد. علامه محمدتقی جعفری درباره زیبایی بردباری می نویسد: «اگر چه زیبایی تحمل و شکیبایی نمود نقاشی و ترسیمی و منظر طبیعی ندارد، ولی از آن زیبایی برخوردار است که هرگونه زیبایی را معنا و محتوا می بخشد. انسان بردبار و شکیبا که درونی آرام و واقع نگر دارد و از آن اضطراب و تلاطمها که در ارتباط با نمودهای جهان عینی تأثیر ناهنجار می گذرد، به دور است. در این حالت است که زیباها زیبایی خود را با بهترین وجه برای انسان نمودار می سازند.»
بنابراین دستیابی به روحی زیبا دستاورد انجام کارهای زیبا و برگیری ویژگیهای زیباست. بر این اساس همچنین «صبر زیبا» آن است که انسان از حوادث دشوار زندگی نهراسد و پیمانه صبرش لبریز نگردد و سخنی که نشان دهنده ناسپاسی، کفران، بی تابی و جزع اوست بر زبان جاری نسازد؛ چه، در سایه چنین صبری آن حوادث نیز اسباب تکامل او را فراهم می سازند.

جدایی و مفارقت زیبا
وقتی که انسان نمی تواند برای اشخاص منحرف و کج رو کاری انجام دهد و آنان را به راه راست هدایت کند، از آنان دوری می گزیند. در این جدایی نباید از شیوه زیبایی و زینت تعدی نماید و به مشکلات خویش و آنان بیفزاید، بلکه این کار را برای آگاهی و درس آموختن به آنان و تحصیل اعتدال روحی خود انجام دهد. اینجاست که روح چنین فردی در مرتبه ای از زیبایی قرار می گیرد که در حال نفرت و جدایی نیز پای را از محدوده انسانی و زیبایی بیرون نمی نهد. خداوند در قرآن به پیامبرش (ص) فرمان می دهد: «و اصبر علی ما یقولون و اهجرهم هجرا جمیلا؛ به آنچه می گویند بردبار باش و از آنان دوری گزین، دوری و جدایی زیبا.» (مزمل/ 10) آنچه در مورد زیبایی مفارقت گفتیم، مربوط به جایی بود که خود زندگی نیز، بشر را به سمت جدایی سوق می داد. علاوه بر اینها، در قرآن نیز به مواردی از جدایی زیبا اشاره شده است.
از باب نمونه، وقتی مردانی که دارای قدرت زیادی هستند و بدین گونه همسرانشان را مورد ظلم قرار می دهند، گوشزد می کند که یا همسر را به طور شایسته نگهدارید و یا با نیکی و احترام رهایش سازید، یا در سوره احزاب می فرماید: «و سرحوهن سراحا جمیلا؛ به صورت شایسته و زیبا زنان مطلقه را رها سازید.» (احزاب/ 49) واژه «سراح جمیل» به معنای رها ساختن همراه با محبت و احترام و ترک هر گونه خشونت و ستم و بی احترامی است. وقتی دو همسر به این نتیجه رسیدند که نمی توانند با یکدیگر زندگی موفقی داشته باشند و تصمیم به جدایی گرفتند، باز هم نباید هر گونه بی مهری، ظلم، بدگوئی و خشونت را برای خود جایز بدانند و مفارقت خویش را زشت نمایند، بلکه اگر پیوندها همراه صلح و صفا زیباست جداییهای همراه با تفاهم و اصول نیز زیبا خواهد بود.
یکی از آثار مهم مفارقت زیبا و همراه با احترام این است که امکان و زمینه برگشت به زندگی را در آنان فراهم می سازد؛ زیرا گاه در آینده این زن و مرد بار دیگر به فکر تجدید زندگی مشترک می افتند؛ در این صورت اگر با بدرفتاری شدید از یکدیگر جدا شده باشند راه بازگشت را به روی خود بسته اند و در صورت بازگشت هم زمینه فکری و عاطفی مناسبی ندارند؛ اما اگر با احترام و رعایت عواطف انسانی از یکدیگر جدا شده باشند، می توانند دوباره با یکدیگر پیوند زناشویی موفق ببندند.

زیبایی رنگ خدا
به دنبال دعوت پیامبر اسلام (ص) از همه پیروان ادیان، از آنان می خواهد که همه در تحت لوای یک پرچم در آیند و تنها یک رنگ را بپذیرند: «صبغة الله و من أحسن من الله صبغة و نحن له عابدون؛ رنگ خدایی، و چه رنگی از رنگ خدایی بهتر است؟ و ما تنها عبادت او را می کنیم.» (بقره/ 138) این آیه قرآن از همه انسانها می خواهد که رنگهای نژادی و قبلیه ای و سایر رنگهای تفرقه انداز را از میان بردارند و همگی به رنگ الهی در آیند. مفسران نوشته اند برخی از مسیحیان فرزندان نوزاد خود را غسل تعمید می دادند و گاه ادویه ای زرد رنگ به آن آب اضافه می کردند و بر این تصور بودند که این غسل با چنین رنگ ویژه ای سبب تطهیر نوزاد از گناه ذاتی که از آدم به ارث برده است می شود. قرآن در مقابل چنین اندیشه ای می گوید: بهتر این است که به جای رنگ ظاهری و خراباتی و تفرقه انداز رنگ خدائی را بپذیرید و به سخنان او گوش فرا دهید تا جانتان از هر آلودگی پاک گردد و زیبا شود.

اسلام و دستور به زیبایی و آراستن

دین مبین اسلام به عنوان کاملترین دستور زندگی بشر به تمام انسانها، به ویژه مسلمانان به آراستن و زیبایی ظاهری و باطنی خویش تأکید فراوان می نماید و از آنها می خواهد که نسبت به شانه های زیبایی و زینت پراکنده در هستی و نیز نسبت به صفات خوبی و شکوهی که در این دنیا برای ایشان میسر است بی تفاوت نباشد و به زیباخواهی فطری خویش توجه نموده و در راستای کمال خویش از آنها استفاده نمایند. نتیجه چنین اندیشه ای تصحیح کج اندیشی رهبانیت است (اندیشه ای که همه صفات زیبا و مظاهر زیبای زندگی پشت می کند) بلکه به استفاده از زیبایی ها هدف می دهد و آنها را در مسیر اعتلای روحی انسان مورد دستور قرار می دهد و یا آیه: «قل من حرم زینة الله التی أخرج لعباده و الطیبات من الرزق؛ ای پیامبر بگو: چه کسی زینتی را که خداوند برای بندگانش پدید آورده و روزیهای پاکیزه را، حرام کرده است.» (اعراف/ 31) بنابراین، بررسی دستورات و فرامین الهی در زمینه توجه به آراستن و زیبایی، ما را به این نتیجه رهنمون خواهد شد که نه تنها اسلام در مقابل زیبایی جبهه نمی گیرد بلکه دستورات خویش را در راستای زیبایی فطری انسان تبیین می کند؛ چه، خداوند دوست دارد آثار نعمتش را بر بندگانش ببیند.

زیبایی و آراستن لباس
وقتی به گفتار و رفتار پیشوایان معصوم (ع) و پیروان حقیقی آنان می نگریم، می یابیم که پوشیدن لباس تمیز و دارای تجملی که در شأن و حد و اندازه شخص باشد مطلوب شمرده شده است و تنوع در لباس را نیز اسراف نمی شمارند. اسحاق بن عمار از امام صادق (ع) می پرسد: «اگر مؤمن ده لباس داشته باشد، اسراف است.» امام (ع) در جواب می فرماید: «خیر.» دوباره سؤال می کند «اگر بیست لباس داشته باشد چگونه است؟» باز هم جواب می فرماید: «اشکالی ندارد.» در مرتبه سوم می گوید «اگر سی لباس داشته باشد؟» باز هم امام می فرماید «اشکالی ندارد؛ زیرا این کار اسراف نیست بلکه اسراف آن است که لباس بیرونی خویش را در خانه بپوشی.»
در سیره امام سجاد (ع) نقل شده است که ایشان برای پوشش تابستانی خویش دو لباس به قیمت صد و پنجاه درهم تهیه می کردند. آن گاه که پاره ای از کج اندیشان، ابن عباس را در لباسی فاخر و زیبا دیدند به او گفتند: «ابن عباس تو در نظر، از همه با فضیلت تر هستی پس چگونه چنین لباس می پوشی؟» او در جواب ایشان فرمود که خداوند در قرآن می فرماید: «من حرم زینة الله التی أخرج لعباده و الطیبات من الرزق» (اعراف/ 31)
بنابراین، لباس زیبا و فاخر بپوشید ولی دقت کنید که آن را از حلال تهیه کرده باشید. همچنین در احادیث فراوانی به پوشیدن لباس سفید توصیه شده و در بیان علت آن آمده است زیرا لباس سفید خوش بوتر و زیباتر است. تا آنجا که پوشیدن لباس سیاه، مورد نکوهش قرار گرفته و لباس غم و اندوه و لباس اهل آتش معرفی شده است. افزون بر آنچه گذشت، بر آراستن خویش برای ملاقات و دیدار با دوستان تأکیدی بیشتر شده است. امام صادق (ع) می فرماید مردی به خانه رسول خدا (ص) آمد و درخواست دیدار با ایشان را داشت. وقتی که حضرت خواستند از حجره خارج شوند و به ملاقات آن مرد بروند، در جلوی ظرف بزرگ آبی که در داخل اتاق بود ایستادند و سر و صورت خویش را مرتب کردند، عایشه از مشاهده این کار تعجب کرد. پس از بازگشت آن حضرت از ایشان پرسید، یا رسول الله چرا هنگام خارج شدن از خانه در برابر ظرف آب ایستادید و موی و صورت خود را منظم کردید. رسول خدا (ص) در جواب فرمودند: «یا عایشة ان الله یحب اذا خرج عنده المؤمن الی اخیه ان یتهیأ له و أن یتجمل؛ ای عایشه، خداوند دوست دارد وقتی مسلمانی برای دیدار برادرش می رود خود را برای ملاقات او آماده و بیاراید.»

جوان و لباس زیبا
در گفتار و رفتار امامان (ع) این نکته بیشتر به چشم می خورد که آنان بر زیبایی و آراستن جوانان توجه ویژه ای نشان داده اند. امام باقر (ع) فرمودند که امام علی (ع) در ایام خلافت خود با غلام خود قنبر برای خرید لباس به بازار آمد و دو لباس یکی به قیمت سه درهم و دیگری دو درهم خریداری کرد سپس به قنبر فرمودند: «تو لباس سه درهمی را بردار.» عرض کرد: «شما شایسته تر به آن هستید؛ زیرا در مقابل مردم برای سخنرانی حاضر می شوید و باید لباس بهتری بپوشید.» حضرت فرمودند: «تو جوان هستی و همانند جوانان دیگر به تجمل و زیبایی رغبت بسیاری داری.» چنین رفتاری از امام (ع) نشانگر این است که باید به تمایل به خودآرایی و تجمل و زیبادوستی جوانان که برخاسته از فطرت ایشان است در حد اعتدال حمایت کرد تا با پوشیدن لباس زیبا و گران قیمت تر تمایل زیباپسندی آنان ارضا گردد.

جوانان و بلند گذاشتن موی سر
همان گونه که گذشت، اسلام، از زینتهای حلال نهی نکرده؛ بلکه حرام کننده آن را نکوهش کرده است. از این رو، در کتابهایی که بیانگر آداب اسلامی هستند آمده است: «مردان را یکی از دو چیز سنت است: یا آن که موی سر را بتراشند... و یا آن که موی سر را بگذارند و تربیت کنند به آن که بشویند و شانه کنند.» این بیان نشان می دهد، که مردان، به ویژه جوانان در نگهداری و تراشیدن موی سر مختارند ولی در صورت بلند گذاردن موی سر باید آن را مرتب نمایند و در نظافت و شانه زدن آن بکوشند؛ اما اگر در جامعه ای، تراشیدن موی سر ناپسند است رعایت عرف چنین جامعه ای از دیدگاه اسلام مورد توجه قرار گرفته است.
از این رو، علامه مجلسی در بیان علت بلند گذاردن موی سر از سوی پیامبر و امام می گوید: «چون در اول اسلام تراشیدن موی سر در میان عرب عیب بزرگی به شمار می رفت و پیامبر و امام نباید کاری بکنند که در نظرها قبیح نماید حضرت رسول (ص) موی سر را به اندازه چهار انگشت می گذاشتند.» این رفتار پیامبر اسلام، الگوی رفتاری همه جوانان مسلمان است که نگهداری موی سر و تراشیدن آن با توجه به نظر جامعه لازم و ضروری است، اما در صورت نگهداری موی سر، باید به آداب آن یعنی پاکیزگی و شانه کردن آن توجه ای ویژه داشت.

زینت و آراستن در نماز
قرآن به همه فرزندان آدم دستور می دهد که: «یا بنی آدم خذوا زینتکم عند کل مسجد؛ ای فرزندان آدم! زینت خویش را به هنگام رفتن به مسجد با خود بردارید.» (اعراف/ 31) این آیه می تواند هم اشاره به زینتها و آراستن جسمانی باشد که شامل پوشیدن لباس پاک و زیبا، شانه زدن موها، استفاده از عطر و بوی خوش و مانند آن باشد و هم شامل زیبایی های معنوی یعنی صفات انسانی و الهی باشد. در حقیقت، این گفتار نکوهش از عمل زشتی جمعی از اعراب زمان جاهلیت است که به هنگام آمدن به مسجدالحرام و طواف خانه خدا عریان و برهنه می شدند قرآن، از نمازگزاران و شرکت کنندگان در مجامع عمومی جامعه می خواهد که با لباسهای کثیف و زشت حاضر نشوند؛ بلکه برای حضور در محضر الهی و سخن گفتن با او باید بهترین لباسها و زیباترین آنها را بپوشید.
پیشوایان دین بهترین عمل کنندگان به این دستور بوده اند. حضرت امام حسن (ع) بهترین جامه های خود را در هنگام نماز می پوشید. برخی، از آن حضرت سبب این کار را پرسیدند. امام در جواب فرمود: «ان الله جمیل و یحب الجمال فأتجمل لربی و هو یقول خذوا زینتکم عند کل مسجد؛ خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد. به این جهت، خود را در پیشگاه الهی زینت می کنم؛ خداوند فرموده است که با زینتهای خود در مساجد حاضر شوید.» بنابراین، بر اساس احادیث فراوانی زینت کردن و جامه های پاکیزه و فاخر پوشیدن، اگر از حلال تهیه شده باشد و متناسب با شأن فرد باشد مورد ستایش اندیشه اسلامی است و سبب خشنودی پروردگار می شود.

زن، زیبایی و آراستن

زیباخواهی و آرایشگری، بیش از آنچه در فطرت مردان وجود دارد در نهاد و سرشت زنان نهفته و با خمیره او عجین است، از این رو، دستورات اسلام نیز مطابق و همگام با نهاد و سرشت آنان تنظیم شده است.

انتخاب زن زیبا
اسلام، به مردان در هنگام انتخاب همسر توصیه می کند هرگاه مردی از شما قصد ازدواج می نماید، از موی دختر هم سؤال کند، چنان که از رخسارش سؤال می کند؛ زیرا مو یکی از دو رکن جمال و زیبایی است. و پیامبر (ص) بهترین زنان امت خویش را آنان معرفی می کند که زیباترین و کم مهریه ترین آنها باشند. در اندیشه پیشوایان معصوم (ع) توجه به زیبایی و جمال زن برای ازدواج مطلوب است؛ اما اصیل و تنها رکن نیست؛ بلکه گاه برخی از زیبارویان مورد نکوهش قرار می گیرند؛ زیرا زیبایی به همراه اخلاق و دینداری مورد تأکید قرار می گیرد. پیامبر (ص) به یاران خویش فرمودند: «بپرهیزید از خضراء دمن.» به حضرت عرض شد: «ای پیامبر! خضراء دمن چیست؟» فرمودند: «دختر زیبایی که در خاندان بد و پلیدی به وجود آمده و رشد کرده باشد.» و امام صادق (ع) نیز بر این نکته تأکید ورزید که زن را تنها به خاطر مال و جمال به همسری انتخاب نکنید؛ بلکه به دین و اخلاق او توجه بیشتر نمایید.

زیبایی و آراستن زن برای همسرش
اسلام به زنان دستور می دهد که برای شوهران خود زینت نمایند و لحظه ای بدون زیبایی و آراستن نباشند که پیامد چنین عملی اجر و پاداش و تداوم زندگی و محبت و عشق است. امام صادق (ع) فرمودند: «سزاوار نیست که زن هیچگاه بدن خود را بدون زینت گذارد، اگر چه با آویزان کردن گردنبندی باشد و سزاوار نیست که دست زن بدون رنگ باشد؛ اگر چه با کمی حنا باشد و اگر چه آن زن پیر و کهنسال بوده باشد.» تأکید بر زیبایی زنان تا آنجا صورت می گیرد که رسول خدا (ص) به مردان فرمودند: «ناخنهای خود را از بیخ بگیرید.» و به زنان فرمودند: «قدری ناخنهای خود را باقی گذارید که بر زینت شما می افزاید.»
در اندیشه اسلامی زینت زنان به هر آنچه که سبب آرایش و زیبایی آنان گردد، جایز و مطلوب شمرده شده است. آرایش و رعایت زیبایی مو و استفاده از روغن و سرمه هم مستحب است. انجام چنین رفتاری از سوی زنان سبب می شود که زندگی زناشویی ایشان از جهت غریزی سیر و لبریز شود تا در برخورد با مردان و زنان بیگانه احساس کمبود و نقص ننمایند و به سوی آنان متوجه نشوند و در راستای کمال خویش به حرکت در آیند. قرآن نیز زینت زنان برای همسران خویش را جایز می داند و تنها از آشکار کردن زینت ایشان برای نامحرمان انتقاد می کند و می فرماید: «قل للموءمنات یغضضن من أبصارهن و یحفظن فروجهن و لا یبدین زینتهن إلا ما ظهر منها؛ به زنان مؤمن بگو: دیدگان خویش باز گیرند و دامن خود حفظ کنند و زینت خویش نمایان نکنند جز آنچه که آشکار است.» (نور/ 31)

اهداف زیبایی در اسلام
آنچه با بررسی و پژوهش در هدف و فلسفه زندگی انسان از دیدگاه اسلامی، روشن خواهد شد این است که خداوند همه وجود را برای انسان و در تسخیر او خلق کرده است؛ ولی این پایان غایت مطلوب دینی نیست بلکه برای انسان نیز فرجام و هدفی بسیار مقدس تصویر می کند و آن را محور اصلی تلاش و ارسال رسولان معرفی می نماید. قرآن کریم هدف خلقت انسان را تکامل و رسیدن به عبودیت می داند و می فرماید: «ما خلقت الجن و الإنس إلا لیعبدون؛ ما جن و انس را خلق نکردیم مگر برای این که عبادت نمایند.» (ذاریات/ 56) بی نیازی خداوند ما را به این نکته رهنمون می شود که هدف او از آفرینش انسان به او بازگشت نمی کند بلکه به مخلوقات باز می گردد و مایه کمال خود آنهاست.
این آیه بر مسأله عبودیت و بندگی تکیه می کند و با صراحت تمام آن را به عنوان هدف نهایی آفرینش جن و انسان معرفی می نماید و اگر در برخی از آیات هدف اصلی خلقت مرگ و زندگی را آزمایش انسان معرفی می کند. (ملک/ 2) و یا اگر خلقت آسمانها و زمین را غایت دانستن و علم پیدا کردن به خدا و توانایی او می داند، (طلاق/ 12) باز هم هدف اصلی همان عبودیت است. مسأله «امتحان و آزمایش» و «علم و دانش» اهدافی هستند که در مسیر عبودیت قرار می گیرند و دستیابی به رحمت بی انتهای الهی نتیجه این عبودیت و بندگی است. این هدف و روح اصلی اسلام در مسأله مورد پژوهش (اسلام و زیبایی) نیز تبلوری ویژه دارد و در هر سه محور زیبایی های وجودی، توصیف افعال به زیبایی و دستور به زیبایی و آراستن نیز مورد توجه قرار دارد.

هدف در زیبایی های وجودی
وقتی که اثبات زیباخواهی فطری انسان غیر قابل انکار شد زیبایی و جمال که در معرض درک آدمی نهاده می شود، سبب تحریک ذوق و احساس خاص زیباجویی و علاقه مندی او می شود. بدین جهت، جمال خداوندی که از مقوله غیر قابل شهود ظاهری است به او عرضه می شود تا انسان با مراجعه و درک شگفت انگیز زیبایی درون خود و شکوه و جلال و جمال هستی، به زیبایی خالق آنها پی ببرد و به سوی او حرکت کند. در دعوت به نظاره زیبایی های وجودی عالم نیز این هدف دنبال می شود. آنجا که می گوید: زیبایی آسمان را ما به وجود آورده ایم. در پایان نیز تصریح می کند که این زیبا آفرینی کار خالقی عزیز و یکتاست. (فصلت/ 12) و آن را تذکری برای بیداری و به یاد آوردن انسانها بر می شمارد. (صافات/ 13) آنان را که تکذیب حق می نمایند مؤاخذه می کند و می گوید اگر با دیده عبرت بین به آسمان و زیبایی آن می نگریستند دیگر تکذیبی صورت نمی دادند. (ق/ 5)
اسلام در تبیین زیبایی انسان؛ حرکت حیوانات؛ زمین و دریا نیز در صدد بیدار کردن روح انسان است تا با دریافت آنها به عنوان معلولها در پی علت بر آید و با شناخت علت واقعی و خالق آنها خویش را به تکامل برساند. از این رو، در همه آن یادآوردها بصراحت، به صفات ویژه الهی اشاره می کند و با آوردن واژه های لطیف، علیم، خبیر و... انسان را متوجه مبدأ اصلی می نماید. شاید انسان در زیبایی های ظاهری غرق شود و از زیبایی شهودی حق باز فرو ماند. بنابراین، از همه انسانها خواسته شد تا به زیباییهای عالم وجودی بنگرند و احساس خویش را به زیبایی تصاویر و زیبایی معانی که خداوند آن را در هستی به ودیعه نهاده است بپرورانند و با اندیشه و تفکر و تدبر در آنها و عبور از زیبایی ظاهری، به خداوند یکتا برسند.

هدف توصیف افعال به زیبایی

قرآن کریم، ایمان را زینت می داند و عفو و بخشش، جدایی و مفارقت، بردباری و صبر و رنگ الهی را زیبا معرفی می کند تا حس زیباخواهی فطری انسان را به سوی زیبایی های معقول دعوت کند تا تبیین نماید که این اصول و آرمانها آن واقعیات زیبا هستند که هم خودشان زیبایند و هم آن کس را که به آنها متصف گردد، زیبا نشان می دهند. از آثار ناخوشایند رفتاری یک انسان، به زشتی روح و درون او پی می بریم و از تبلور رفتارهای زیبا او به روح زیبایش پی می بریم؛ زیرا رفتارهایی را که انسان به زیبایی توصیف می کند وقتی با روح بیدار می نگریم، خواهیم یافت که در هر یک از این موارد، همسازترین گزینه با فطرت آدمی است. علامه محمدتقی جعفری در توصیف روحی که مطابق با فرمانهای الهی به زیباترین صورت به اعضا و جوارحش فرمان می دهد، می گوید: «وقتی به رفتار علی (ع) در زمینه های مختلف و بخشش و توصیه به مراعات حق قاتلش می نگریم تصور و دریافت چنین روح پر از حشمت و جلال، عالیترین شهود و ذوق زیبایابی ما نیز تحریک می شود و سر می کشد و حتی جهان هستی را هم که چنین روحی در آن پرورده شده است برای ما زیبا می نماید.» (زیبایی و هنر از دیدگاه اسلام، ص 304) بنابراین، توصیف های موجود در بیانات الهی و پیشوایان معصوم (ع) در صدد بیان وجود حقیقت زیبای رفتارهای مذکور است، تا با فطرت زیباخواه انسان همراهی نماید تا در نتیجه انسان را به روح زیبایی انسان در پرتو انجام رفتارهای زیبا برساند.

هدف در دستور به آراستن و زیبایی
آیا ممکن است خالق یکتا انسان را با روحیه و افکار زیباپسند بیافریند؛ ولی او را از به کارگیری استعداد خدادادی خویش باز دارد. چنین سخنی خلاف حکمت و مقتضای اندیشه صحیح است؛ بلکه هر استعدادی که در انسان نهاده شده است راه به کمال و فعلیت رسیدن آن نیز تصویر شده تا انسان در مسیر زندگی گرفتار خطار نشود، علاوه بر این که اگر اسلام انسانها را از استفاده زیبایی ها باز دارد، سبب تنفر انسان از چنین آیینی می شود و چنین اندیشه ای با روح دینی که بر اساس فطرت و نیازهای بشر آمده است، سازگار نخواهد بود. آن گونه که گذشت قرآن، کسانی را که زیبایی های حلال الهی را تحریم می کنند نکوهش می کند و استفاده بندگان از مواهب الهی را مطلوب می داند و آن را غایت خلقت آنها معرفی می کند. اسلام به جنبه های اجتماعی آراستن ظاهری (به لباس پوشیدن، عطر زدن، شانه زدن، تمیز بودن و ...) اهتمام می ورزد تا در میان اجتماعات نیز مسلمان نمونه ای از انسان کامل باشد و اسباب دوستی و الفت میان مؤمنان را فراهم سازد. پوشیدن لباس و آراستن خود در نماز سبب نشاط در عبادت و به کارگیری زینت ظاهری برای رسیدن به زیبایی معنوی و معقول است.
آراستن زنان برای همسرانشان نیز سبب جلوگیری مردان از گناه و حفظ حریم خانواده و انس و الفت در میان کانون گرم آن می گردد و زندگی را صفایی ویژه می دهد و روح مرد و زن را در مقابل یکدیگر دارای اهمیت جلوه می دهد. بنابراین، رعایت دستورات به زیبایی سبب آرامش روحی و روانی انسان و زمینه ساز رسیدن به زیبایی های روحی و الهی است و همه موارد گفته شده و نشده در کمال یابی انسان اثری بی بدیل دارند.

نتیجه گیری

آیات الهی و روایات پیشوایان با یادآوری مظاهر زیبایی در آفرینش، از انسان می خواهد تا با توجه به جلوه های خلقت، ستایشگر آفریننده آنها شود و بداند که زیبایی خلقت انسان، زمین، آسمان، ستارگان و... همه او را به سوی خداوند دعوت می کنند. افزون بر این، توجه و تأکید بر زیبایی های برخی از رفتارها و افعال بدین جهت صورت گرفته است که همگان را به سوی آنها با شوق و رغبت دعوت نماید و انسان را از زیبایی های ظاهری به زیبایی های حقیقی تر و باطنی فراخواند تا فهم اهمیت روح زیبا را در مقابل ظاهر زیبا برای بشر فراهم سازد.
در مرتبه ای فراتر از زیبایی های وجودی و توصیف رفتارهای زیبا، اسلام بر آراستن و زیباسازی دستور می دهد و از پیروان خویش می خواهد که در مقابل دوستان با لباسی آراسته ظاهر شوند، از جوانان می خواهد که یا موی خویش را کوتاه نمایند و اگر موی خود را بلند گذارند آن را تمیز و زیبا شانه نمایند و بهترین لباس ها را برای حضور در پیشگاه خداوند بپوشند. اسلام به زنان دستور می دهد در برابر شوهران خویش آراسته و زیبا، همراه با زینت ظاهر شوند. همه این فرامین به گونه ای بر زیبایی روحی- روانی انسان می افزاید و محبوبیت و صمیمیت ویژه ای را به وجود می آورد و انسان را از گناهان که موجب زشتی روح او می شود باز می دارد.


منابع :

  1. محمدتقى جعفرى- زيبايى و هنر از ديدگاه اسلام- صفحه 248، 302- 304

  2. سید محمدحسین طباطبايى- تفسير الميزان فى تفسير القرآن- جلد 20 ص 319، جلد 18 ص313

  3. ناصر مکارم شیرازی- تفسير نمونه- جلد 27 ص144، جلد 11 ص 161، جلد 25 ص 17

  4. محمدعلى قاسمى- مقاله اسلام و زيبايى- مجله رواق انديشه- شماره 41

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/111331