آداب و اعمال مذهبی دین زرتشت

از جمله تشریفات و آداب، عبادت و اعمال مذهبی دین زرتشت عبارتند از:

الف: نیایش در آتشکده

پاکی آتش و حفظ آن از لوث کدورات و پلیدیها یکی از رسوم مهم زرتشتیان است. مقدس ترین آتش آن است که از شانزده آتش جداگانه تشکیل شده باشد که هر کدام از آنها به نوبت در ضمن یک سلسله عبادت مفصل و تشریفات طولانی مرتبه تقدیس حاصل کرده اند. از جمله آداب طهارت آتش آن است که چند شاخه هیزم از چوب صندل معطر تراشیده و توده می کنند و بر فراز شراره، بدون آنکه آن را لمس کنند، قاشقی فلزی نگاه می دارند که روزنی کوچک در میان آن است و در آن نیز خرده ریزه چوب صندل ریخته اند، پس آنگاه آن توده چوبهای مقدس را مشتعل می سازند و به قرائت دعاها و سرودها مشغول می شوند.
این عمل را نود و یک بار تکرار می کنند. آتشهای دیگری نیز هستند که اصل هر یک از آنها از درخشش برق یا از سایش سنگ چخماق یا از آتش مخصوص معابد و بت خانه ها و محل تعریق و خانه های مقدسان و ابرار روشن شده و هر یک در درجات قدس و طهارت مختلف جمع کرده اند، در کوره مقدسی، در آتشخانه افروخته می شود و موبدان از شانزده آتش مطهر که موبدان در حالی که به پارچه لطیفی دهان خود را بسته اند و از دور تنفس می کنند، آن را مشتعل می سازند. آتشدان در مرکزیت اطاق اندرونی است و پر از خاکستر و در آنجا یک چهار پایه سنگی قرار داده اند و به تناوب موبدان آن را با قطعات چوب صندل تازه و فروزان می کنند و همواره دستمال بر دهان بسته اند که مبادا دم ایشان به آتش پاک دمیده شود و آن را پلید سازد و همچنین در برابر آن آخشیج ایزدی از سرفه و عطسه اجتناب دارند.
افراد زرتشتی در هر وقت روز بخواهند، می توانند منفردا به درون آتشکده بروند. قبل از ورود به معبد، دست و روی خود را با آب شسته و قسمتی از اوستا را تلاوت می کنند و دعا می خوانند. سپس کفشها را از پا بیرون آورده و به اطاق معبد داخل می شوند و در برابر آتشدان مقدس نماز برده و هدیه و نیازی با مقداری چوب صندل به موبد تقدیم می دارند و در برابر، یک چمچه از خاکستر مقدس از دست او می ستانند. آن خاکستر قدوسی را به نیت کسب فیض و برکت به صورت و چشم خود می مالند. سپس به سوی آتش به تعظیم خم شده و نماز و دعا می خوانند و در همه حال آن آتش را رمز و نشانه ملکوت الهی می دانند نه عین ذات ربوبی. آنگاه آهسته رو به قهقرا رفته به کفش کن می رسند و به خانه خود باز می گردند. مهمترین زیارت آتشکده در روز نوروز است. در آن روز زرتشتیان بامدادان از بستر برخاسته و بدن را شستشو می دهند و جامه نو بر تن کرده به آتشکده می روند. مراسم نیایش را به جا می آورند. آنگاه صدقات و بریات به فقرا می دهند. تمام اوقات آن روز مقدس را به دید و بازدید دوستان و تبادل شاد باش و تقدیم تهنیت و جشن و سرور می گذرانند.

ب: روحانیت زرتشت

اداره زندگی مذهبی زرتشتیان بر عهده موبدان یعنی طبقه روحانیان ایشان است که به وراثت از دیرباز و از پدران و نیاکان مجوس خود را محفوظ داشته اند و پیشوایان بزرگ را دستور می گویند و غالبا ایشان مردمی تحصیل کرده و تربیت شده اند. اما وظیفه افروختن آتش مقدس در آتشکده بر عهده جماعتی خاص است که آنها را موبد گویند. آنها بایستی همیشه به دقت رسوم دینی و آداب تطهیر و تغسیل را رعایت نمایند. این موبدان قسمت عمده اوستا را از بر دارند و بدون اینکه معمولا معانی متن آن کتاب را به درستی بفهمند (زیرا زبان اوستا اکنون جزو السنه مرده قرار دارد) الفاظ آن را تکرار می کنند. دیگر عوام زرتشتیان نیز مانند آنها بعضی آیات و جزوات اوستا را از حفظ داشته و در هنگام انجام مناسک دینی می خوانند.

ج: اعیاد و مراسم

آئین زرتشتیان غالبا مبتنی بر مذهب اوستائی اعصار اخیر است و سادگی و بساطت ابتدائی زمان زرتشت را از دست داده است. این نکته از مطالعه رسوم و جشنهای سالیانه که آنها به عمل می آورند، به خوبی مشهود می شود. از آن جمله، ایشان را عیدی مخصوص پرستش و نیاش مهر (میترا) است که در آن روز خدای آفتاب به پرستندگان خود راستی و مهربانی و پاکی ضمیر و روشنائی دل عطا می فرماید. جشن بزرگتر و مهمتر آن است که در فروردین گرفته می شود و آن را به نام خدائی که بر ارواح گذشتگان (فره وش ها) نظر دارد، برپا می سازند. این جشن مدت ده روز به طول می انجامد. گویند که در این مدت فره وش ها به دیدار بازماندگان و فرزندزادگان خود می آیند. از این رو برای شادباش و خیر مقدم آنها در روی کوهها یا در برابر برج خاموشان تشریفات خاصی به جا می آورند. جشن دیگری ویژه وهومنه (بهمن) است که حافظ جانوران نیک و دواب سودمند است. در آن هنگام زرتشتیان به حیوانات مفید بی آزار نوازشهایی می کنند. زرتشتیان جشنهای عدیده به نام هر یک ازعوامل و عناصر آفرینش یعنی آسمان و زمین و آب و نباتات و حیوانات و آدمیان برپا می دارند.

اصول عملی دین زرتشت

گزارش دقیق و مفصلی درباره ی احکام عملی زردشت به دست ما نرسیده و آنچه از آنان می شناسیم تنها مربوط به فرقه ی «مزدیسنی»، شاخه ای از زرتشتی است; ولی تأکید احادیث اسلامی بر وجود پیامبر و کتابی آسمانی در میان مجوسیان و از سوی دیگر، اعتقاد به توحید و ارتباط تنگاتنگ زرتشتیان دوره ی هخامنشی و اشکانی با دیگر ادیان ابراهیمی که در اعلامیه ی کورش نمود پیدا کرده است و وی خود را از سوی خداوند مأمور بازسازی معبد اورشلیم یهودیان می داند، نشان می دهد که رفتار عملی طرفداران این آیین نیز برگرفته از احکام الهی بوده است و رفتار و کرداری همانند سایر موحدان داشته اند.
عدم اطلاع از احکام عملی آیین زرتشت در دوره ی قبل از ساسانیان، ناشی از این است که این آیین سنت کتبی و نوشتاری نداشته و بیشتر به سنت شفاهی متکی بوده است و منابع موجود که برخی از احکام اعتقادی و عملی زرتشتیان را نشان می دهند، بیشتر در دوره ی ساسانی و حتی بعد از ظهور اسلام گردآوری شده اند و نسبت دادن آنها به زرتشت و زرتشتیان قبل از دوره ی ساسانی چندان به واقعیت نزدیک نخواهد بود. با این همه، از همین بازمانده های مکتوب نیز می توان به دست آورد که آیین زرتشت، مانند دیگر آیین ها، مدعی هدایت انسان ها به سوی رستگاری است و وعده می دهد که در صورت عمل به این آیین می توان به سعادت دنیوی و اخروی رسید. مهم ترین منبعی که به ارائه ی برنامه های عملی آیین زرتشت پرداخته، بخش «وندیداد» کتاب اوستاست.
این قسمت که تقریبا از بیست و دو «فرگرد» تشکیل شده، حلال و حرام، نجس و پاک و برخی قوانین جزایی و اصول عملی و رفتاری آیین زردشت را توضیح داده است. با مطالعه ی این بخش و سایر بخش ها می توان نتیجه گرفت که مقصود از آفرینش و نتیجه ی زندگی این است که آدمی در آباد کردن جهان و شادمانی خود و دیگران بکوشد و با «اندیشه ی نیک»، «گفتار نیک» و «کردار نیک» خود را شایسته ی رسیدن به اوج کمال و پیوستن به بهروزی جاودانی نشان دهد. قوانینی که در اوستا به آنها اشاره شده، هر چند در مقایسه با ادیان ابراهیمی و به خصوص دین اسلام، آمیخته با خرافات بسیاری است، ولی به دو نکته، یعنی وظیفه ی انسان در مقابل اهورامزدا و هم چنین وظیفه ی او در همزیستی با همگنان خود، بیش از سایر موارد اهمیت می دهد. هر چند در این میان به دلیل وجود برخی از کج اندیشی ها و افراط و تفریط ها از جاده ی حق دور شده و به ورطه ی گمراهی کشیده می شود.

اصول اخلاقی، اجتماعی زرتشتیان

رابرت هیوم می‎نویسد: «یک زرتشتی ایده آل از نظر بنیانگذار این دین به این صورت تصویر گردیده است:
1- کسی که فقیری را نجات می‎دهد، اهورا را پادشاه می سازد.
2- رفتار خوب در مقابل افراد خوب، و رفتار بد در مقابل افراد بد و شرور مقرر گردیده است.
3- زندگی و همسرداری مطابق عقل و معاش کاربردی عملی و ضرورت دین است نه زهد و ریاضت کشی.
4- ضابطه‎ای که از کتاب مقدس زرتشتیان که در مکالمات پارسایان بیش از همه تکرار شده و به بهترین وجه اصول اخلاق ایشان را نشان می‎دهد فرمول زیر است: پندار نیک، گفتار نیک، رفتار نیک.
5- در مقابل دشمنان به طور برابر جنگ و در مقابل دوست نیز آنچه دوستان می‎پسندند انجام بده.
6- تجویز اعمال خشونت در مقابل افراد شرور.»

ازدواج با محارم در آئین زرتشت

به نظر اکثر دانشمندان و محققان تاریخ شناس و با وجود اسناد و مدارک غیر قابل انکار از گذشته‎های خیلی دور تا زمان ظهور اسلام، ازدواج با محارم و نزدیکان در آئین زرتشتیان وجود داشته است. نفیسی در این باره می‎نویسد: «چیزی که از اسناد آن زمان حتما به دست می‎آید و با همه هیاهوی جاهلانه که اخیرا کرده‎اند، از بدیهیات مسلم تمدن آن زمان است، این که نکاح نزدیکان و محارم و زناشویی در مقابل اقارب درجه اول حتما معمول بوده است.» آنگاه نفیسی نصوصی که در کتب زرتشتیان آمده است و تصریحاتی که نویسندگان اسلامی از قبیل مسعودی، ابوحیان توحیدی و ابوعلی مسکویه کرده‎اند می‎آورد و سپس به داستان ازدواج قباد با دختر یا خواهر زاده خود و ازدواج بهرام چوبین با خواهر خویش و... اشاره کرده است.
شهید مطهری می‎نویسد: «ازدواج با محارم که سنتی رایج بوده در آن عهد و از دوران پیشین سابقه داشته است... در صدر اسلام، این ازدواج (بین زرتشتیان) امر رایجی بوده است، لهذا این مسئله پیش آمده است که گاهی بعضی از مسلمین بعضی از زرتشتیان را به علت این کار مورد ملامت و دشنام قرار می‎دادند و آنها را بدین سبب زنازاده می‎خواندند، اما ائمه اطهار مسلمانان را از این بدگوئی منع می‎کردند تحت این عنوان که این عمل در قانون آنها مجاز است و هر قومی نکاحی دارند و اگر مطابق شریعت خود ازدواج کنند فرزندانشان زنازاده محسوب نمی‎شوند.»

احکام حقوقی زن و مرد در آئین زرتشت
در این آئین، مردان بر اموال زنان ولایت داشتند. زن بدون اجازه همسر خود حق دخالت و تصرف در اموال خود را نداشت. به موجب قانون زناشوئی، شوهر فقط شخصیت حقوقی داشت و با سند قانونی می توانست همسر خود را شریک در اموال نماید. در این صورت، زن حق هرگونه تصرف در اموال همسر را داشت. هرگاه شوهری به زن خود می گفت: از این لحظه تو آزاد و صاحب اختیار خودت هستی، این زن از نزد شوهر رانده نمی شد و اجازه داشت که به عنوان زن خدمتکار یا چاکرزن شوهر دیگری اختیار کند و فرزندانی که از ازدواج جدید در حیات شوهر اولش به وجود می آورد، از آن شوهر اولش بود. شوهر حق داشت یگانه زن یا یکی از زنانش و حتی زن ممتازش را به مرد دیگری عاریه بدهد تا این مرد از خدمات آن زن استفاده کند. در این عاریه دادن، رضایت زن شرط نبود. فرزندانی که در این ازدواج متولد می شدند، متعلق به خانواده شوهر اول بودند و مانند فرزندان او محسوب می شدند. این اعمال را از کارهای خیر می دانستند و آن را کمک به یک همدین تنگدست می خواندند.

طلاق و علل آن
در آئین زرتشت طلاق اختیاری نیست. چهار چیز عامل طلاق می شود. در بندهشن 34 آمده است که: 1- آنگاه که بستره شوهر خویش ببرد و بی رسمی کند و ناشایستی از او پدیدار آید. 2- آنگاه که دشمنان پنهان کند و شوهر نداند. 3- آنگاه که جادوئی کند و یا آموزد. 4- آنگاه که فرزند نزاید و عقیم باشد. موارد دیگر نیز منجر به طلاق می شود: هرگاه در هنگام عقد، زن یا شوهر دیوانه بوده یا اخلاق مشاعره داشته باشند. یا پس از مزاوجت معلوم شود که شوهر عقیم است. هرگاه در حق زن ستم شود. هرگاه زن زنا کند و یا مرد با زن دیگری زنا کرده باشد. اگر زن نافرمانی کند. اگر زنی شوهر دیگر یا نامرد دیگر داشته و آن را پوشیده باشد، ازدواج بعدی باطل می شود. هرگاه شوهر پنج سال غیبت دائم داشته باشد.

مراسم سدره پوشی

آن پوشیدن پیراهنی کوچک شبیه زیر پیراهنی است که به شکل خاصی دوخته می شود. سدره پوشی، تاریخ بس درازی دارد که به عصر جمشید می رسد. سدره پوشی از واجبات آئین زرتشت است. در دوره باستان از سن پانزده سالگی که سن بلوغ بود، سدره بر تن می کردند و کمربند مخصوص را بر روی آن می بستند. بعدها این سنت واجب از 15 سالگی به هفت سالگی تنزل کرد. وقتی دختر یا پسری زرتشتی به سن هفت الی پانزده سالگی رسید و معلومات مذهبی را از اوستا فرا گرفت، اولیای او روزی را برای برگزاری مراسم سدره پوشی و بستن گشتی به کمر او تعیین می کنند و از خویشان و دوستان برای برگزاری این مراسم دعوت می نمایند.

مراسم گشتی بستن
گشتی بستن نیز از ضروریات دین زرتشتی است. وقتی کودک به سن هفت، یا ده، یا پانزده سالگی رسید، باید گشتی ببندد. این سنت نیز به جمشید نسبت داده شده است. در متون مذهبی زرتشتی آمده است که جمشید رسم گشتی بستن نهاد یا گشتی به دستور جمشید بود.
این رسم قبل از ظهور زرتشت در میان آریائیها جاری بود و زرتشت آن را رسمیت داد و مقرر فرمود که طبق آئین آن را بر روی سدره به کمر ببندند. نداشتن گشتی، از گناهان کبیره است. این ریسمان از 72 رشته نخ بافته شده است. این 72 رشته نخ اشاره به 72 بند یسنا می باشد. تقسیم آن به شش قسمت 12 رشته ای که اشاره به شش چهره و دوازده ماه سال می باشد. ریسمان را باید سه دور به کمر داد. این سه دور یادآور سه واژه همت، هوخست و هورشت است. در موقع بستن گشتی، باید این سه واژه را در نظر داشت. ریسمان را باید چهار گره زد. در گره اول زرتشتیان گواه می دهند به خدای یگانه، در گره دوم گواهی می دهند که دین زرتشت بر حق و از طرف خداوند است. در گره سوم به رسالت و پیامبری زرتشت گواهی می دهند. در گره چهارم به پذیرفتن سه اصل مهم مزدیسنا: اندیشه نیک، گرفتار نیک، کردار نیک، اعتراف می کنند.


منابع :

  1. حسین توفیقی- آشنایی با ادیان بزرگ- بخش ادیان ايران باستان- صفحه 66

  2. عبداللّه مبلغى آبادانى- تاريخ اديان و مذاهب جهان- جلد 1- بخش اديان و مذاهب ايران باستان

  3. جان بى ناس- تاريخ جامع اديان- ترجمه ى على اصغر حکمت- صفحه 458، 468

  4. مرتضى مطهرى- خدمات متقابل اسلام و ايران- صفحه 213- 214، 235

  5. رسول رضوی- مقاله اصول اعتقادى و عملى زرتشت چيست؟

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/112013