محتویات سوره نیلوفر از تعالیم بودا (گردونه بودا)

کشف یک گردونه بودا

بودا شاکیه مونى در نخستین مرحله کار آموزشش، آموزه هاى دو گردونه را روشنگرى کرد. (مقصود از «گردونه» [یانه] این جا آموزه اى است که شخص را به حالت و مقام معینى «مى برد») گردونه نیوشندگان (شومون، یا گردونه دانش اندوزان) شخص را از راه استادى بر «چهار حقیقت جلیل» به مقام ارهتى مى رساند. ارهت کسى است که خود را از بند پندار و کام ها رهانیده و دیگر به این جهان باز نخواهد گشت. گردونه پرتیئکه بودا (ئن گاکو، یا گردونه علت شناسان، «آنان که به علت ها و شرطها روشن است») شخص را از راه استادى در دوازده حلقه زنجیر على، یا همزایى مشروط، به مقام پرتیئکه بودا مى رساند. این دو گردونه به تعلیمات هینه یانه مربوطند، و آن شاگردان بودا شاکیه مونى که این دو گردونه را پیروى مى کنند معتقدند که به مقصد فرجامین خواهند رسید.
بعد، بودا شاکیه مونى در تعلیمات مهایانه این دو گردونه را کنار مى گذارد و به جاى آن گردونه بودى ستوه یا گردونه بوداسف را فرا آموخت. بوداسف از سر مهر و غمخوارگى رفتن به نیروانه را به تاخیر مى اندازد و در جهان مى ماند تا به همه جانداران یارى کند که راه رستگارى خود را در رهایى همه بیابند. اما در «دستاویز خوب» سوره نیلوفر، بودا شاکیه مونى نشان مى دهد که نه دو گردونه نیوشندگان و پرتیئکه بودایان و نه گردونه بوداسف مهایانه موقتى به خودى خود مقاصد فرجامین نیستند. بلکه مقصود غایى بودا رهانیدن همه جانداران است که به طور یکسان و برابر با یک گردونه بودا به بوداگى برسند. مى گوید شارى پوتره «در همه جهان هاى ده جهت، حتا دو گردونه هم وجود ندارد، تا چه رسد به سه تا!»
کشفى نو و تکان دهنده بود، چیزى که آن انجمن پیش از این هرگز نه شنیده و نه خیالش رسیده بود. خصوصا که نیوشندگان فکر مى کردند بوداگى حق بوداسف هاست و آنان به آن خواهند رسید، اما، این سخن که قصد بودا «بیدار کردن فرا دانش بودا در همه جانداران» است، نشان مى دهد که همه مردم در ذاتشان فرا دانش بودا را دارند و قابل بودا شدنند. به بیان دیگر، بوداگى بى چون و چرا در ذات همه مردم نه جهان هست، در فطرت آن ها هست. پیش تر دیدیم که مکاشفه ده عامل به مثابه الگوى هستى مشترک همه موجودات، یک امکان کلى بوداگى است که بن مایه بزرگ فصل «دستاویزهاى خوب» و به طور کلى آموزه نظرى است. اینجا طبعا این سوال پیش مى آید که بودا شاکیه مونى که پنجاه سال تعلیم آیین مى کرد، چرا فقط در هشت سال آخر این دوره به روشنگرى سوره نیلوفر پرداخت؟ اگر قصد واقعى او این بود که همه مردم را با یک گردونه بودا به بوداگى هدایت کند، پس چرا از ابتدا چنین کارى نکرد، و به جاى آن چهل و دو سال سه گردونه را مى آموخت؟
بودا شاکیه مونى مى گوید بودایان در جهان شر آلوده به پنج ناپاکى ظهور مى کنند: یعنى ناپاکى هاى روزگار و کام و مردم و اندیشه و خود زندگى. اگر بودایان مى بایست از همان آغاز یک گردونه را فرا آموزند، فریب خوردگان آن را نمى فهمیدند، از آن بد مى گفتند و به دوزخ مى افتادند. از این رو، بودا مى گوید «بودایان» به نیروى دستاویزها فرق هایى در یک گردونه پدید مى آورند و از سه گردونه سخن مى گویند. به بیان دیگر، سه گردونه نیوشندگان، پرتیئکه بودایان، و بوداسفان، وسیله هاى ماهرانه یا «دستاویزهاى خوب» بودا هستند و او به تدریج از طریق آن ها مردم را در سیر تحولیشان به جایى مى رساند که بتوانند به یک گردونه بودا ایمان بیاورند. این بن مایه مشروح تر در بخش بعدى، که شعر است، بسط پیدا مى کند. بودایان، از راه فرادانش بزرگشان، استعداد و قابلیت هاى مردم را باز مى شناسند و چم و خم یا دستاویزهاى گوناگون تعبیه مى کنند و مى آموزند تا به تدریج بتوانند آنان را به روشن شدگى هدایت کنند. همه آموزه هاى بیشمار که بودا بازگفته دستاویزهاى ماهرانه اى هستند که به جانداران یارى کند که قابلیت یا استعدادشان را توسعه بخشند.
خواه مردم به استویه ها نماز و نیاز آورند، پیکره هاى بودا بسازند، یا حتی با دلى پریشان فقط یک گل نثار کنند، اینها همه علت هایى است که سرانجام آنان را به آن یک گردونه والا مى رساند. اما خود آن یک گردونه. بودا شاکیه مونى مى گوید «از کسانى که این آیین را مى شنوند کسى نیست که به بوداگى نرسد.» بودا شاکیه مونى روشن مى کند که نه فقط او بلکه همه بودایان تمام گذشته و حال و آینده نیز نخست به همین شیوه اول سه گردونه را فرا آموختند تا قابلیت مردم را بالا ببرند، و بعد در فراآموزه شان به یک گردونه سوره نیلوفر رسیدند که «درمه اى است که در آن فرق نهادنى نیست» و همه مردم را یکسان به بوداگى مى برد. مى گوید تا کنون وقت درستش نرسیده بود، اما سرانجام اکنون آن لحظه فرا رسیده که «به جد بگویم که آموزه هاى عاریتى را دور انداخته فقط راه برتر را فرا مى آموزم.» به این ترتیب سه گردونه دانش اندوزى (نیوشندگان) و دریافت (پرتیئکه بودایان) و بوداسف را یک گردونه در یک زمان در خود گرفته از آن ها فراتر مى رود و تمام مردم را به بوداگى مى برد. آموزگار بزرگ، تیئن تایى این را گشودن سه گردونه براى آشکار کردن یک و «بیان مفصل» آن را در سوره نیلوفر مى بیند. «بیان مجمل» مرکب از عباراتى است درباره وجه حقیقى همه نمودها، یعنى، ده عامل حیات. این بند در آشکار کردن بنیاد مشترک یا الگوى کلى هستى، که ده عامل خوانده مى شود، به امکان ذاتى بوداگى درون همه یا ذات همه کس اشاره مى کند. «بیان مفصل» باقى مانده فصل «دستاویز خوب» را از طریق فصل نهم یا نین کى شامل مى شود.

دستاویزهاى خوب

در «دستاویزهاى خوب» هم قصد بودا را در هدایت مردمان به بوداگى با یک گردونه مى بینیم و هم شیوه آموزش او را، که شکوفاندن استعداد و قابلیت مردم به «وسیله» دستاویز خوب آموزه هاى مقدماتى است. سوره نیلوفر را در شرق آسیا از آن رو ارجمند مى دارند که هم پیام آور برابرى انسان هاست که بى هیچ فرق و تبعیضى مى توانند بودا شوند، و هم آشتى دادن سنت هاى هینه یانه و مهایانه است، و نشان مى دهد که هر دو اینها دستاویزهاى خوبند که بودا از طریق آن ها مردم را به سوى روشن شدگى کامل بى برتر هدایت مى کند. هر دو بن مایه در فصل «دستاویزهاى خوب» معرفى مى شوند و در فصل بعد از طریق تمثیل و تشبیه بسط مى یابند. بودا شاکیه مونى در پایان فصل دستاویزهاى خوب تاکید دارد که شنیدن یک گردونه سوره نیلوفر، حتی در سراسر کلپه هاى بى شمار محاسبه ناپذیر، کمیاب است و شارى پوتره و نیوشندگان دیگر، و نیز بوداسفان را برمى انگیزد که هرگونه شک و دودلى را از خود دور کنند. از این پیداست که ایمان دروازه فهم «فرادانش همه بودایان» است. مراد سوره نیلوفر از «فرادانش همه بودایان»، یعنى واقعیتى که فقط بودایان مى توانند بفهمند و در آن سهیم باشند، چیست؟ نیچى رن داى شونین در شرح فصل «دستاویزهاى خوب» مى گوید یک گردونه، «نام میوهو رنگه کیو» است. این آیین، یعنى روشن شدگى همه بودایان، در هیچ یک از آموزه هاى موقتى بیان نشده است. گرچه این روشن شدگى در ذات هر کسى هست، آن را نمى توان از راه دانش معمولى فراگرفت. تنها نیروى ایمان مى تواند قفل آن را از درون باز کند.

سه دستاویز خوب
این اصطلاح را مى توان هم به معنى آموزه هاى بودا و هم فعالیت هاى زندگى خود ما گرفت. در معنى اول، اشاره است به آموزه هاى اولیه و موقتى بودا شاکیه مونى که همه «وسیله» یا «اسباب» یا دستاویزهایى براى هدایت مردم به یک گردونه سوره نیلوفر بود. در معنى دوم، نشان مى دهد که کنش هاى نه جهان دستاویزى است که مردم به بوداگى برسند. تیئن تایى در کتاب هوکه گن کى یا معناهاى ژرف سوره ى نیلوفر، در تفسیر فصل دستاویز، آن را «سه دستاویز» یا سه مقوله هوبن یا تعلیمات مقدماتى مى داند. اولین دستاویز، هویو هوبن خوانده مى شود، یعنى آموزه هایى که بودا موافق استعداد مردم فراآموخت. این ها آموزه هاى هینه یانه و مهایانه آغازینند، و حقیقت نپایندگى و دل کندن از امور دنیایى را براى رسیدن به رستگارى تاکید مى کنند. دستاویز دوم، یعنى نوتسو هوبن، به سطح بالاتر مهایانه تعلق دارد. آموزه هاى این مقوله دلبستگى به دو گردونه نیوشندگان و پرتیئکه بوداها را رد مى کند و آرمان بوداسف را بنا مى نهد.
همان گونه که از واژه نوتسو («مدخل مجاز») پیداست آن ها مدخل یا دروازه اى به آموزه حقیقیند. دو مقوله اول دستاویزهایى به سوى حقیقتند. مقصد آن ها آشکار نمودن حقیقت نیست، بلکه ارتقاى استعداد مردم در فهمیدن حقیقت است. اما سومین مقوله، که هیم یو هوبن خوانده مى شود، «دستاویز پنهان و مرموز» است و آموزه اى است که حقیقت را آشکار مى نماید. این معناى فرجامین «هوبن» (دستاویز) در عنوان این فصل است. «دستاویز پنهان و مرموز»، که در آن واحد هم وسیله به سوى حقیقت است و هم خود حقیقت، چیزى جز همان سوره نیلوفر نیست. وانگهى، همین که انسان یک بار به حقیقت سوره نیلوفر برسد، آن گاه مى تواند به آموزه هاى موقتى برگردد و آن ها را به درستى به مثابه تجلیات جزئى واقعیت فرجامین بفهمد. از دیدگاه ژرف هیم یو هوبن مى توان از نو رابطه میان نه جهان و بوداگى را بررسى کرد. کنش نه جهان دستاویز و اسباب رسانیدن ما به بوداگیند. رنج ها، مشکلات و کشمکش هایى که در نه جهان زندگى روزمره مى بینیم چیزهاییند که عمل بودایى را در ما برمى انگیزند. از راه کنش ها یا فعالیت هاى نه جهان است که بوداگى خود را نشان مى دهد. رابطه جدایى ناپذیر نه جهان (دستاویزها) و بودایى (مقصد) تعبیر دیگرى از هیم یو هوبن است.

فصل سوم سوره نیلوفر: تمثیل

بودا شاکیه مونى در فصل سوم سوره نیلوفر نشان مى دهد که سه گردونه نیوشندگان و پرتیئکه بودایان و بوداسفان به خودى خود منزل فرجامین نیستند بلکه «دستاویزهاى خوب» یعنى وسیله هاى ماهرانه اى هستند که بودا با آنها مردم را به سوى یک گردونه بودا هدایت مى کند. مى گوید قصد و نیت حقیقى بودا این است که به مردم یارى کند که همچون خود او به مقام و مرتبه جلیل بوداگى، یعنى بودا شدن، برسند. از این سخن پیداست که همه مردم نه جهان در ذاتشان حالت بوداگى دارند، و همه مستعد و قابل بودا شدنند. مکاشفه یک گردونه بودا خصوصا براى مؤمنان گردونه دانش اندوزى، یعنى نیوشندگان، بسیار تکان دهنده است چون که اینان گمان مى کردند که حدشان فقط رسیدن به مقام و مرتبه ارهت، یعنى ارهتى است، و هرگز در خواب هم نمى دیدند که بودا شدن حقشان باشد یا از آن نصیبى خواهند برد. از این رو، این سخن را که بودا شدن در ذاتشان هست نگرفتند. در سوره آمده که از نیوشندگان تنها شارى پوتره، که معروف بود «دارنده برترین دانش» است، به مقصود بودا پى برد.

شادى شارى پوتره

فصل تمثیل این طور آغاز مى شود که شارى پوتره در حضور بودا از شادى مى رقصد، یعنى در پوست نمى گنجد چرا که «چیزى یافته که پیش از این هرگز آن را نداشته» و این را فهمیده که او هم مى تواند به مقام و مرتبه بوداگى برسد. او هم سخنانى برانگیزنده اى به بودا مى گوید که در هر دو بخش نظم و نثر تکرار مى شود. از تاسف خود مى گوید که مى پنداشته با دنبال کردن راه آن دو گردونه براى همیشه از روشن شدگى جلیل بودا محروم مانده. سپس شادى کنان مى گوید «اما اکنون که از بودا آیین نوپدیدى را شنیده ام که پیش از این هرگز نشنیده بودم، هر چه شک و شبهه داشتم از میان رفته است و من شادمانه در آرامشم، من امروز به راستى پسر بودا هستم.» سپس بودا بشارت مى دهد که شارى پوتره در آینده بودا خواهد شد با نام گل روشنا، و در کلپه اى به نام گوهرآذین بزرگ (یا، آراسته به گوهرهاى بزرگ) در قلمروى به نام نیالوده خواهد زیست. سپس مشروحا دوران و سرزمینى را که این بودا در آن خواهد زیست وصف مى کند.
این اولین بشارت، یا چنان که در متن آمده، «پیشگویى»، از این گونه پیشگویى هاست که در بخش اول سوره نیلوفر درباره نیوشندگان آمده است. ناگفته نماند که سوره هاى مهایانه پیش از سوره نیلوفر، که هدفشان بریدن از نظرهاى هینه یانه بود، بر آن بودند که آن دو گردونه هرگز به بوداگى نمى رسند، و آنان را قویا نفى مى کردند. بر عکس، بشارت هایى، که بودا در سوره نیلوفر درباره نیوشندگان مى آورد این سخن از فصل دستاویزهاى خوب را تایید مى کند که همه کس، بى چون و چرا، مى تواند بودا شود و مى تواند ترسیم گر تملک متقابل «ده جهان» باشد. گاهى مریدان نیوشنده بودا را بنابر استعداد و آمادگیشان در فهمیدن معناى اصل «گشودن سه گردونه براى آشکار کردن یک گردونه» که در سوره نیلوفر آمده به سه گروه عالى، متوسط و پایین تقسیم مى کنند. شارى پوتره به تنهایى گروه اول، یعنى گروه دارنده استعداد عالى را، تشکیل مى دهد. وقتى شارى پوتره شنید که بودا (در فصل دستاویزهاى خوب) از «جنبه حقیقى همه نمودها» سخن مى گوید بى درنگ دریافت که میان بودا و مردم معمولى هیچ فرقى نیست، و مردم همه این توانایى را دارند که بودا شوند. چون او نخستین کسى بود که این نکته را دریافت نخستین کسى هم بود که بشارت بوداگى آینده اش را از زبان بودا شنید. شارى پوتره چون مى داند که دیگران هنوز به مقصود بودا پى نبرده اند از او مى خواهد که براى آنان روشن کند که سه گردونه چه گونه به یک گردونه بودا مى انجامد.


منابع :

  1. ع. پاشایى- مقاله سوره ‏ى نیلوفر- فصلنامه هفت آسمان- شماره 17

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/113812