آداب و رسوم و اعمال دینی آیین جین (تکالیف و نیایش)

در زمینه آداب و رسوم دینی، آیین جینی نمونه جالبی را عرضه می کند. از آن جایی که تعالیم جینی به آرمان مرتاضانه اولویت می دهند، لذا شیوه عمل رهبانی و زاهدانه نیز مستقیم ترین دست آورد. این تعالیم است. در عین حال، انسان نمی تواند خیلی سریع و با شفافیت کامل بین اعمال و آداب دینی راهبانه و آداب و رسوم عامه مردم جینی تفکیک قائل شده و با اولی به عنوان کرداری صحیح و اصولی و با دومی نیز به مثابه سنت «کوچک» درون کیش جینی برخورد کند. این گونه تقسیم بندی دوگانه به یقین با ناکامی مواجه خواهد شد؛ زیرا بین آداب و رسوم جینیان معمولی (غیر راهبان مرتاض) مجموعه ای از آداب و اعمال دینی وجود دارند که بر الگوی حیات رهبانی شکل داده شده اند. برای این که آیین جینی همیشه در تلاش بوده تا بین طبقه مرتاضان و عامه مردم جین، و یا حیات رهبانی و حیات همگانی، نوعی ارتباط و پیوند ایجاد کند. همچنین بدین لحاظ که همواره اکثر جینی ها از عامه مردم بوده اند.

دو نوع عمده و بنیادی اعمال دینی جینی
اول آن دسته از اعمالی که اعم از رهبانی و عمومی به بیشترین وجه بر پایه آرمانی رهبانی شکل گرفته اند و دسته دوم نیز آداب و رسومی که- عمدتا در میان عامه مردم ولی هم چنین در بین راهبان رواج دارند به نحو غیرمستقیم تری با رهبانیت پیوند دارند، بلکه بیشتر شامل تعظیم و تکریم و سرسپردگی و عبودیت نسبت به جیناها هستند. الگوی مرتاضانه تر بر پایه این دیدگاه که طریقه کامل به صوب آزادی و رهایی شامل چهارده مرحله به نام «گونااشتاناها» ست شکل گرفته است. این مراحل چهارده گانه، پیشرفت و ترقی جیوا از حالت پیوستگی کامل کارمایی تا آزادی نهایی و به دست آوردن دوباره همه قوا و ملکات آن را تعقیب می کند. تنها در مرحله چهارم است که جیوا به اندازه کافی آزاد شده تا بتواند فرد را قادر سازد تا به صورت یک فرد عادی پرهیزکار زندگی کند. حیات رهبانی رسمی نیز تازه از گوناشتانای ششم شروع می شود. بدین ترتیب، می بینیم که در کردار صحیح و درست رسمی دین جینی نوعی استمرار و تداوم بین شیوه کار و عمل رهبانی وشیوه عمل عامه مردم فرض شده است.

زهد و ریاضت رهبانی
ورود به مرحله ششم از مراحل چهارده گانه سلوک جینی با عهد و سوگندهای رهبانی مشخص می شود. جینیان همواره دقایق و جزئیات سلوک رهبانی را بسیار جدی گرفته اند. تفاوت نظر روی آداب ریاضت رهبانی به انشعاباتی در درون جاینی منجر شده است. هر چند، علی رغم این اختلاف نظرها، مجموعه ای اساسی از آداب و رسوم رهبانی وجود دارند که به نحو گسترده ای مورد پذیرش عموم قرار دارند. شور و اشتیاق فرد داوطلب نسبت به سلسله های رهبانی باید از لحاظ فیزیکی (جسمانی) و اخلاقی در حالت مناسب و در خوری قرار داشته باشد.

مراسم رسمی ورود و تشرف به سلسله
آماده سازی ورود به یکی از سلسله ها از راه مطالعه تحت نظر معلم برگزیده و راه رفته ای که اکنون در یکی از نظام های رهبانی باشد، انجام می شود. وقتی این شور و شوق به مرحله آمادگی کامل برسد مراسم رسمی ورود و تشرف به سلسله برگزار می شود. در این مراسم، مرتاض تازه وارد پنج عهد رهبانی را که ماهاواراتا خوانده می شوند، به جا می آورد: مراعات اهیمسا، اجتناب از دروغگویی، اجتناب از قبول هر چیزی که از روی میل داده نشده، فعالیت جنسی، و تملک هر گونه دارایی، در این جا به آن مرد یا زن اسم جدیدی داده می شود که گاهی شامل نام دودمان فرد تعلیم دهنده اوست. در اوایل تاریخچه این نهضت، راهبان جینی خود را به صورت دودمان های رهبانی تشکل می دادند که در بین اعضای فرقه شوتامباراها به نام گاچاها و در بین دیگامباراها به نام سانگهه ها خوانده می شد. اگر شخص داوطلب به یکی از سلسله های رهبانی فرقه دیگامبارا می گرود، تمام اموال، حتی لباس خویش را کنار می گذارد و به وی یک بادبزن کوچک از پر طاووس می دهند تا تنها دارایی نامبرده باشد. لیکن کسی که به یکی از سلسله های شوتامبارا در می آید سه چیز دریافت می کند سه قطعه پارچه که بپوشد، یک بادبزن چوبی، و یک کاسه گدایی (تکدی گری). فرقه های اشتاناکاواسی ها و تراپانتی ها هم چنین بر این چیزها یک ماسک صورت را نیز می افرزایند. بنابراین، راهب یا راهبه تازه وارد به دو سه نفر افراد مثل خود می پیوندد و زندگی به مراتب شاق و منضبطی را شروع می کند.
چنین گروه کوچکی از مرتاضان به طور معمول هشت ماه از سال را در حالت جابه جایی و نقل مکان دایم به سرمی برند. اوقاتی را در معابد گوناگون، مراکز مطالعه، و یا زیارتگاه ها می گذرانند و یا این که فقط به مسافرت می پردازند. آنان همه غذای خود را از راه تکدی گری به دست می آورند و هیچ چیز، جز آن چه وقت تشرف به آیین رهبانیت به آنان داده شده، را به تملک خویش در نمی آورند. در بین چهار ماه باقیمانده و به ویژه در فصل باران از اواخر ماه ژوئن (خرداد) تا اوایل ماه اکتبر (مهر ماه) راهبان و راهبه های جینی در شهرها و روستاهای مختلف اجتماع می کنند تا در کنار مرشدهای خویش و رهبران گروه های رهبانی بزرگ ترشان باشند. در این جا افراد راهب و راهبه تحت تعلیم قرار می گیرند، به خطاها تخلفات مرتاضانه خویش به طور رسمی در پیشگاه بزرگ ترها اعتراف می کنند، و به نوبه خود عامه مردمی را که ایشان را در این مدت مهمان کرده اند آموزش می دهند و کمک می کنند.

شش تکلیف دینی
در کانون تاریخی مناسک رهبانی جینی، شش کار اجباری و یا تکلیف دینی (اواشیاکاها) وجود دارند. این آداب، که گاهی به طور دایم، و در موارد دیگر در مواقع معینی از روز انجام می شوند شامل ترکیبی از فعالیت های رهبانی و عبادی هستند که ریتم کاملا مدوری از حیات دینی را تشکیل می دهند. اولین این ها «ساماییکا» است، حالت آرامش مبتنی برتامل و مراقبه همیشگی، آن چنان بر زندگی راهبان حکمفرماست که حتی وقتی آن ها خواب هستند نیز همواره بر حرکات خویش آگاه می باشند. دومین عمل «کاتور ویمشاتی اشتاوا» است، تلاوت همیشگی دعا و نیایشی سرودگونه در باب تکریم و تمجید جیناهای بیت و چهارگانه. سومین عمل، «واندانا»، شبیه همان دومی است، لیکن مشتمل بر حمد و ستایش رهبران رهبانی است تا این که متوجه جیناهای آزاد شده باشند. چهارمین عمل، «پراتیک رامانا» است، آیین تکریم و تقدیس و اصلاح (کفاره) کارهای ناشایست. این آیین، که چند ساعت به طول می انجامد، هر صبح و شب یک مرتبه به جا آورده می شود. صورت های خاصی از آن هر دو هفته یک بار، هر چهار ماه یک مرتبه و به طور سالیانه انجام می شوند. هم چنین کار اجباری (تکلیف) «پراتیاکهیانا»ست، بیان عبادی قصد و نیت راهب (راهبه) به انجام پاره ای ریاضت های کارما خراب کن خاص. سرانجام آخرین تکلیف اجباری نیز «کایوتسارگا» است که به صورت تحت اللفظی به معنای «کنار گذاشتن بدن» می باشد. البته این یک مناسک جداگانه نیست، بلکه به عنوان جزو مرکبی از تمام اعمال عبادی یاد شده به چشم می خورد. این تکلیف به شکل مراقبه رهبانی در حالت ایستاده ای است که بازوها در دو طرف بدن قرار می گیرند و چشم ها نیز روی نوک بینی متمرکز می شوند.

آیین مرگ داوطلبانه
فرد راهب یا راهبه، در جریان این زندگی روزانه، تلاش می کند تا انفصال دایمی جیوا از قید و بندهای کارما را به طور مرتب رو به جلو ببرد و آن را در مسیر «کوناستاناهای» بعدی پیش رفت دهد. برای عبور از این مراحل پیش رفت و تکامل جیوا، چندین دوره زندگی مرتاضانه لازم است. لذا وقتی زاهد جینی به سنین پیری می رسد ممکن است به میل خویش مرگ داوطلبانه را انتخاب کند، که آن قبول یک مرگ دینی از راه روزه گرفتن است که به نام «سالکهانا» (سالک خانه) خوانده می شود. این آیین تحت نظارت دقیق معلم و مرشد شخص انجام می شود تا وی مطمئن شود تا در این مرگ بدون هیچ گونه میل و ولع دنیوی، پیش رفت معنوی فرد درست در آخرین لحظه حیات او با تمسک به وجود مادی تباه نشود. این مناسک، نشانه نیرومندی از سرسپردگی جینیان به پیروزی بر وجود مادی از طریق انکار نفسانی است.

زهدگرایی عامه مردم
آیین جینی، به ویژه در رابطه با توده عوام جینی، در فاصله سال های 500- 1300 میلادی دوره ای از تغییر و تحول را طی کرده است، هر چند شواهدی از حضور عامه مردم جینی از همان اولایل بنیان گذاری آیین جینی وجود دارند. به هر حال نقش عموم مردم در برابر سلسله های رهبانی احتمالا تا قرون اولیه مسحیت صورت سیال و ناپایداری داشته است. رشد و ارتقا در زمینه کسب حمایت سلطنتی، نفوذ راهبان فره مند و حضور آیین جینی در بین مردمان جدید در منطقه داکا و هند غربی به دست آوردهای این دوره که عبارت بودند از کسب یک هویت دینی برجسته و تمایز برای توده مردم (عامه) جینی ها منجر شدند. از نکات محوری این تحول و توسعه، پاگرفتن ایدئولوژی یک آیین ممارست و مراقبه نفسانی برای عامه مردم بر الگوی مناسک رهبانی خواص بود. برای تعقیب و توسعه این مطلب، حدود چهل کتاب و جزوه آموزشی در موضوع آداب و انضباط عامه مردم (که شراواکاکاراها خوانده می شد) به وجود آمدند.

مراحل یازده گانه پراتیماها
بدین ترتیب از روی این کتب، الگوی خاصی برای الزامات رهبانی توده عوام پدید آمد که شامل یک عده نظم و انضباط های مقرری بود که عامه جینی ها را موافق می ساخت تا از راه یازده مرحله به مراتب بالایی از ترک و انکار نفس نایل آیند. این مراحل یازدگانه، که به عنوان «پراتیماها» شناخته می شوند، اساسا نسخه عامیانه ای از سیر رهبانی هستند. چنین انتظار می رود که توده عوام جینی، از طریق این مراحل، حداقل به مرتبه ای از پیش رفت روحی نایل شوند. این مراحل یازده گانه عبارتند از: 1. دیدگاه صحیح؛ 2. انجام نذورات؛ 3. تمرین آرامش روحی از طریق مراقبه؛ 4. روزه گرفتن در بعضی از روزهای مقدس؛ 5. پاکیزگی تغذیه؛ 6. امتناع از اعمال جنسی در روز؛ 7. پرهیزگاری مطلق؛ 8. ترک فعالیت در خانه؛ 9. ترک مایملک؛ 10. ترک همه تعلقات زندگی در خانه؛ و بالاخره 11. ترک و انصراف از تمام پیوندهای خانوادگی.
در پیوند با این پراتیماها، مجموعه ای از دوازده عهد و پیمان محدودیت ها و بازدارندگی ها عامه مردم قرار دارند که این ها نیز از روی الگوی عهد و سوگندهای رهبانی درست شده اند و شامل محدودیت ها و ممنوعیت های غذایی، مسافرت، پوشش و از این قبیل هستند. این میثاق ها هنگام پیراتیمای دوم انجام می شوند و به موازات این که کسی مراحل گوناگون مراقبه نفسانی را پشت سر می گذارد به اجرای کامل آن ها نیز دست می زند. حتی عهد و میثاق سیزدهمی نیز وجود دارد که البته اجباری نبوده و فقط صورت توصیه دارد و آن نیز نسخه المثنایی از مرگ رهبانی از طریق گرسنگی کشیدن است که آخرین گام در ریاضت مرتاضانه بود. پراتیماها به وضوح یک فرد عامی جینی را در مسیر شور و شوق زاهدانه روزافزونی پیش می برد تا این که در مرحله یازدهم در عمل به ترک و انکار رهبانی منجر می شود. در این جا چیزی از این مفهوم هندویی یا بودایی که فرد عامی می تواند از طریق قواعد و تادیب های جای گزین یا مذهبی ایثارگرانه به نجات و آزادی دست پیدا کند وجود ندارد.

نتیجه نظم و انضباط همگانی (عامه) جینی ها
نظم و انضباط همگانی (عامه) جینی ها می تواند به یکی از دو نتیجه زیر منتهی شود:
1. تولد دوباره در اوضاع و احوال جدیدی که طی کردن یک حیات زاهدانه را اجازه دهند، امری که از طریق پیش رفت نسبی در مراحل یاد شده حاصل می شود.
2. ترک و انکار کامل رهبانی در حیات فعالی شخص. در هر صورت، در هیچ کدام از این دو مورد، مراحل و میثاق های عامه مردم خودشان به آزادی و رهایی منتج نمی شوند.
از این قرار، هماهنگی و سازگاری زیادی بین تعلیم زاهدانه اصلی دین جینی و این دیدگاه از حیات توده عوام جینی وجود دارد. با علم به این که نویسندگان این کتاب های راهنمای مقررات دینی عامه مردم نوعا از بین راهبان بودند، این توافق و سازگاری نباید چندان تعجب آور باشد. این برنامه ریاضت و مراقبت عمومی، که همان طور که دیدیم در دوره رشد و تغییرات عظیم آیین جینی به وقوع پیوست، نمایشگر تلاش عمده در زمینه پیوند دادن جماعت رهبانی و غیر رهبانی آیین جینی است.

حیات دینی روزمره
صرف نظر از اهمیت مقررات و انضباط دینی رسمی عامه مردم، تعداد فراوانی از جینیان تنها به انجام آداب و سلوک تقوای عمومی نمی پردازند و بلکه هم چنین از راه فعالیت های دینی دیگری که غالبا از اجزایی از دین جاینی هستند و بیشتر به چشم می آیند در سنت جینی شرکت می کنند. این قبیل کارهای چشم گیرتر شامل زیارت معابد، انجام سفرهای زیارتی، انجام آداب روزهای مقدس (تعطیل)، تکریم و ستایش راهبان، و مشارکت در آیین های درگذشت جینیان می باشد. وقتی از بیرون نگاه کنیم چنین به نظر می رسد که خیلی از این ها تنها پیوند رقیقی با زهدگرایی جینی دارند. با این حال الگوی مرتاضانه آیین جاینی، حداقل تا حدودی در این ها نفوذ کرده است و پیشوندی تاریخی و طولانی آن ها را در متن یک کل فلسفی و عبادی چنان در هم بافته است که استمرار و پیوستگی عظیمی را با تعالیم اولیه دین جینی به نمایش می گذارد.

نیایش در معبد
چشم گیرترین آداب غیر مرتاضانه، آیین معابد است. هر چند آیین جینی وجود هیچ الوهیت خالقی را تعلیم نمی دهد، پیروان دینی جینی به تعظیم و پرستش «جیناها»، به عنوان انسان هایی که به کمال خداگونه دست یافته اند، می پردازند. در سرزمین هند، معابد جینی فروانی به چشم می خورند، به نحوی که کمتر جماعتی از جینیان هر اندازه هم کوچک و معدود، پبدا می شوند که یک یا چند معبد مخصوص به خود نداشته باشند. شواهد کیش بت پرستی (پرستیدن تمثال ها)، به قدمت قرن اول پیش از میلاد، و تخته سنگ های نذری مربوط به اویل عصر مسیحیت، که در «ماتورا» یافت شده اند تمثال هایی از تیر تانکارها را در اشکال استاندارد نشان می دهند که شبیه به آن هایی است که در معابد متاخرتر به چشم می خورد. یعنی به صورت نشسته در حال مراقبه کامل و یا در حالت ایستاده با دست ها و بازوان در دو جانب بدن، که حالتی از مراقبه جسمانی بدون حرکت را به نمایش می گذارند (شبیه مجسمه بزرگ «بهوبالی» (گوماتشوارا) در «شراوانا بلگولا» واقع در «کارناتاکای میسور»). (ادامه دارد... )


منابع :

  1. جان ر. هینلز- راهنمای ادیان زنده- ترجمه عبدالرحیم گواهی- جلد 1- صفحه 668-685

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/113910