عدم اطمینان به پایداری در توبه

کسى که در گذشته خطاها و انحرافاتی داشته اما پشیمان شده و توبه کرده ولى به خود اعتماد ندارد که بر توبه ثابت بماند و دیگر بار گناه نکند نباید به این سبب از توبه باز ایستد و چنان گمان کند که توبه او فایده ندارد، زیرا که این از فریب شیطان است و از کجا مى داند که دیگر بار به آن گناه بر می گردد، و شاید پیش از آنکه به گناه بازگردد با توبه از دنیا برود.
اما بیم از بازگشت را باید با قصد و عزم راستین چاره و تدبیر کند، که اگر به این قصد وفا کرد به مطلب خود رسیده وگرنه گناهان سابق او آمرزیده شده و از آنها خلاصى یافته، و به غیر از گناهى که بعد از این توبه مرتکب شده چیزى بر او نیست. و این از فوائد بزرگ است، پس نباید ترس از بازگشت به گناه تو را از توبه باز دارد، که تو با توبه خود همیشه بین یکى از دو خوبى هستى: یکى بزرگتر و آن آمرزش گناهان پیشین و عدم بازگشت به گناه در آینده است، و دیگرى که کوچکتر است آمرزش گناهان گذشته است، اگر چه مانع از بازگشت به گناه در آینده نباشد.
اگر توبه خود را شکست، باز باید توبه کند، و پس از آن، سعی در انجام اعمال صالحه کند که آن اعمال گناه را محو سازد، و از کسانى به شمار آید که عمل شایسته را با عمل بد دیگر آمیخته است. خداى تعالى در قرآن کریم، می فرماید: «و آخرون اعترفوا بذنوبهم خلطوا عملا صالحا و آخر سیئا؛ و دیگران که به گناهان خود اعتراف کرده و عمل شایسته اى با عمل بد دیگر آمیخته اند.» (توبه/ 103)
حسناتى که کفاره گناهان است یا متعلق است به دل: و آنها عبارت است از ندامت و تضرع و عجز و فروتنى نمودن به درگاه الهى، و نیت خیر داشتن براى مسلمین، و قصد و عزم بر طاعات، یا مربوط است به زبان که عبارت است از: اعتراف به ستم و بدى، و کثرت آمرزش طلبى، و یا وابسته است به اعضاء و جوارح که عبارتند از: انواع طاعات و صدقات. و سزاوار است که مناسبت بین کار بدى که از کسى سرزده و کار نیکى که براى محو آن در پى به جا مى آورد مورد توجه قرار گیرد.
در روایتی آمده است که اگر کسى در پى گناه هشت عمل به جا آورد امیدوار به عفو از آن گناه باشد: چهار عمل از جانب دل، و آنها عبارتند از: توبه یا عزم بر توبه، و حب باز ایستادن از گناه، و ترس از عقاب آن، و امیدوارى به آمرزش، و چهار عمل از جوارح، و آنها عبارتند از اینکه: بعد از گناه دو رکعت نماز کند، و سپس هفتاد مرتبه از خداى تعالى آمرزش بطلبد و صد بار بگوید: سبحان الله العظیم و بحمده، و بعد چیزى صدقه دهد، و آنگاه یک روز روزه بگیرد.
در بعضى روایات دیگر آمده است وضوى کامل بگیرد و داخل مسجد شود و دو رکعت نماز بگزارد، و در بعضى روایات چهار رکعت وارد شده است. البته اینگونه روایات، شرایط کمال توبه را بیان می کنند و تمام این شرایط برای توبه کردن واجب نمی باشند. و برای توبه صحیح پشیمانی از گناه و عزم و قصد جدی بر ترک آن گناه کفایت می کند.
نباید گمان کرد که استغفار به زبان، بدون باز ایستادن از گناه اصلا فایده اى دارد، بلکه این توبه دروغگویان است. روایت شده است که: «استغفار کننده از گناه در حالى که بر گناه اصرار مى ورزد همچون استهزاء کننده آیات خداوند است.» زیرا استغفارى که توبه دروغگویان است و فایده اى ندارد استغفار به مجرد زبان و به حکم عادت و بر سبیل غفلت است، یعنى تنها حرکت زبان بى آنکه دل در میان باشد، چنانکه وقتى چیزى ترسناک را شنید مى گوید: استغفر الله، یا نعوذ بالله، و حال آنکه دلش از آن غفلت دارد و متأثر نیست.
اما اگر به استغفار زبانى، تضرع دل و زارى در آمرزش خواهى از روى صدق اراده و خلوص میل و رغبت قلبى به باز ایستادن از این گناه اضافه شود به خودی خود کاری نیکوست، اگرچه بداند که نفس اماره به این گناه بر می گردد. پس استغفار به دل هر چند موجب باز ایستادن از گناه نباشد خالى از فایده نخواهد بود، و وجودش مانند عدم نیست. و همانا صاحبدلان با نور بصیرت با معرفتى یقینى که هیچ شک و شبهه اى در آن راه ندارد صدق قول خداى تعالى را دریافته اند که: «فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره* و من یعمل مثقال ذرة شرا یره؛ هر که هموزن ذره اى نیکى کند آن را ببیند، و هر که هموزن ذره اى بدى کند آن را ببیند.» (زلزال/ 7- 8)
از این رو یقین کردند که ذره اى نیکى بى اثر نیست، همچنانکه یک دانه جو که در ترازو نهاده شود بى اثر نیست، و اگر هر جوى خالى از اثر بود یک مشت جو هم در ترازو اثرى نداشت. پس ترازوى حسنات با ذره هاى خیرات برترى مى یابد تا آنجا که سنگین مى شود و کفه سیئات را سبک مى گرداند. و زنهار که طاعتهاى اندک را کوچک مشمارى تا بدین بهانه به جا نیاورى، و گناهان خرد را کوچک مشمارى تا بدین دستاویز از آنها پرهیز نکنى، همچون آن زن نادانی که از پنبه ریسى دست برمى دارد به این عذر که هر ساعتى جز تارى چند نخ نمى ریسد و از این کار چه ثروتى حاصل مى شود و چه جامه اى پدید مى آید، و حال آنکه نمى داند که جامه هاى دنیا تار تار فراهم آمده است، و اجسام عالم با همه بزرگى و گستردگى ذره ذره جمع شده است. و چه بسا بر کارى کم پاداشى بزرگ مترتب باشد، پس نباید چیزى از طاعات را کوچک شمرد.
امام صادق (ع) فرمود: «خداى تعالى سه چیز را در سه چیز پنهان کرده است خشنودى خود را در طاعتش، پس هیچ طاعتى را کوچک مشمار که شاید رضاى او در آن باشد. و غضب خود را در گناهان و نافرمانیها، پس هیچ معصیتى را حقیر مدان که ممکن است غضب او در آن باشد. و دوستى و ولایت خود را در بندگانش، پس هیچ یک از ایشان را تحقیر مکن که شاید وى دوست خدا باشد.»


منابع :

  1. ملامهدی نراقی- ترجمه جامع السعادات (علم ‏اخلاق ‏اسلامى)- جلد 4 صفحه 112-114

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/114389