توبه نصوح

بعد از آنکه خداوند در آیه 7 سوره مبارکه تحریم به مؤمنین امر می فرماید که خود و خانواده خویش را از آتش حفظ کنند، در آیه بعد در حقیقت راه نجات از آتش دوزخ را نشان مى دهد، مى گوید: «یا أیها الذین آمنوا توبوا إلى الله توبة نصوحا عسى ربکم أن یکفر عنکم سیئاتکم و یدخلکم جنات تجری من تحتها الأنهار یوم لا یخزی الله النبی و الذین آمنوا معه نورهم یسعى بین أیدیهم و بأیمانهم یقولون ربنا أتمم لنا نورنا و اغفر لنا إنک على کل شی ء قدیر؛ اى کسانى که ایمان آورده اید! به سوى خدا بازگردید و توبه کنید، توبه ای خالص. اى کسانى که ایمان آورده اید به سوى خدا توبه کنید، توبه اى خالص. امید است (با این کار) پروردگارتان گناهانتان را ببخشد و شما را در باغهایى از بهشت که نهرها از زیر درختانش جارى است وارد کند، در آن روزى که خداوند پیامبر و کسانى را که با او ایمان آوردند خوار نمى کند این در حالى است که نورشان پیشاپیش آنان و از سوى راستشان در حرکت است، و مى گویند: پروردگارا! نور ما را کامل کن و ما را ببخش که تو بر هر چیز توانایى!» (تحریم/ 8)
راغب اصفهانی می گوید: «نصح به معنای کار و سخنى است که مصلحت شخص مقابل، در آن باشد.» چنانچه در قرآن کریم می خوانیم: «لقد أبلغتکم رسالة ربی و نصحت لکم و لکن لا تحبون الناصحین؛ من پیغام پروردگار خویش را رسانیدم و به شما خیرخواهى کردم، ولى شما خیرخواهان را دوست نمى دارید.» (اعراف/ 79) و براى نصیحت خالصانه می گویند: «نصحت له الود» چنانکه به عسل خالص هم ناصح العسل گفته می شود. پس توبه نصوح به یکى از دو معناى، با اخلاص یا ثابت و استوار می باشد.
نویسنده کتاب التحقیق می گوید: «معنای اصلی و مشترک این ماده خلوص از غش و ناخالصی است و فرقی نمی کند که در یک موضوع یا گفتار یا عمل یا در مورد یک امر معنوی به کار رود.» پس از مصادیق این معنا در مورد یک موضوع، عسلی است که ناخالصی نداشته باشد و در مورد عمل، خدمت و تبلیغ در راه خدا با اخلاص و صدق است و در مورد امور معنوی، توبه نصوح است که توبه ای است که صادقانه و خالصانه باشد.
آرى نخستین گام براى نجات، توبه از گناه است، توبه اى که از هر نظر خالص باشد، توبه اى که محرک آن فرمان خدا و ترس از گناه، نه وحشت از آثار اجتماعى و دنیوى آن، بوده باشد، توبه اى که براى همیشه انسان را از معصیت جدا کند و بازگشتى در آن رخ ندهد.
بعضى تصور مى کنند "نصوح" نام شخص خاصى بوده است و در این زمینه داستان مفصلى به عنوان توبه نصوح نقل کرده اند ولى باید توجه داشت نصوح اسم کسى نیست، بلکه معنى وصفى دارد، هر چند ممکن است داستان معروف صحت داشته باشد.
در اینکه توبه نصوح چیست؟ تفسیرهاى زیادى براى آن ذکر کرده اند تا آنجا که بعضى شماره تفسیرهاى آن را بالغ بر بیست و سه تفسیر دانسته اند ولى همه این تفسیرها تقریبا به یک حقیقت باز مى گردد، یا شاخ و برگها و شرائط مختلف توبه است. از جمله اینکه: "توبه نصوح" آن است که واجد چهار شرط باشد: پشیمانى قلبى، استغفار زبانى، ترک گناه، و تصمیم بر ترک در آینده.
بعضى دیگر گفته اند: "توبه نصوح" آن است که واجد سه شرط باشد: ترس از اینکه پذیرفته نشود، امید به اینکه پذیرفته شود، و ادامه اطاعت خدا. یا اینکه "توبه نصوح" آن است که گناه خود را همواره در مقابل چشم خود ببینى و از آن شرمنده باشى! یا اینکه توبه نصوح آن است که مظالم را به صاحبانش بازگرداند، و از مظلومین حلیت بطلبد، و بر اطاعت خدا اصرار ورزد. یا اینکه توبه نصوح آن است که در آن سه شرط باشد: کم سخن گفتن کم خوردن، و کم خوابیدن. یا اینکه توبه نصوح آن است که توأم با چشمى گریان، و قلبى بیزار از گناه باشد... و مانند اینها که همگى شاخ و برگ یک واقعیت است و این توبه خالص و کامل است.
شیخ بهایی در معنی توبه نصوح وجوهی را از بزرگان نقل کرده است، بدین شرح:
1) منظور از نصوح، توبه ای است که نصیحت می کند مردم را تا آن گناه را از خود دور سازند و دیگر گرد آن نگردند.
2) منظور توبه ای است که صرفا برای خدا و خالص از هر گونه شائبه ای باشد همان گونه که عسل خالص از شمع را «نصوح» گویند و منظور از خلوص در اینجا آن است که علت پشیمانی و توبه و ندامت او شناخت زشتی گناه باشد نه ترس از دوزخ؛ و امام تصریح می فرمایند که محقق طوسی توبه از ترس عذاب و آتش جهنم را توبه نمی دانسته است.
3) واژه نصوح از «نصاحة» به معنی «خیاط» گرفته شده؛ یعنی توبه متصل می کند رابطه گناهکار را با اولیاء خدا، آن رابطه ای که به دلیل گناه قطع شده بود. درست مانند خیاط که پارچه ها و قسمتهای قطع شده لباس را به هم متصل می سازد.
4) نصوح صفت تائب باشد و اسناد آن به توبه اسناد مجازی است نه حقیقی و آن گاه معنی اش این است که تائبین خود را نصیحت می کنند که به کاملترین شکل توبه کنند و آثار گناه را یکسره از قلوب خویش پاک گردانند و ظلمات بدیها را به نور خوبیها محو و نابود سازند.
در حدیثى از پیغمبر گرامى اسلام (ص) مى خوانیم هنگامى که معاذ بن جبل از توبه نصوح سؤال کرد، در پاسخ فرمودند: «ان یتوب التائب ثم لا یرجع فى ذنب کما لا یعود اللبن الى الضرع؛ آن است که شخص توبه کننده به هیچوجه بازگشت به گناه نکند آن چنان که شیر به پستان هرگز باز نمى گردد.»
این تعبیر لطیف بیانگر این واقعیت است که توبه نصوح چنان انقلابى در انسان ایجاد مى کند که راه بازگشت به گذشته را به کلى بر او مى بندد. همانگونه که بازگشت شیر به پستان غیر ممکن است. این معنى که در روایات دیگر نیز وارد شده، در حقیقت درجه عالى توبه نصوح را بیان مى کند، وگرنه در مراحل پائینتر ممکن است بازگشتى باشد که بعد از تکرار توبه سرانجام منتهى به ترک دائمى شود.
از امام صادق (ع) در مورد معنای آیه شریفه "یا أیها الذین آمنوا توبوا إلى الله توبة نصوحا" سئوال شد؛ فرمودند: به این معناست که بنده خدا از گناهى توبه کند، و دیگر آن گناه را مرتکب نشود. (این توبه نصوح و خالص است) محمد بن فضیل مى گوید: «من از حضرت ابى الحسن (ع) از این آیه پرسیدم. فرمود: «اینکه از گناه توبه کند و دیگر آن را تکرار نکند.»
از امام صادق (ع) نقل شده است که: «التوبة النصوح ان یکون باطن الرجل کظاهره و أفضل؛ توبه نصوح این است که باطن شخص مثل ظاهرش و بهتر از آن باشد.» معاویة بن وهب می گوید: «شنیدم حضرت امام صادق (ع) می فرمود: "إذا تاب العبد توبة نصوحا أحبه الله فستر علیه فی الدنیا و الآخرة؛ چون بنده توبه نصوح کند خداوند او را دوست دارد، و در دنیا و آخرت بر او پرده پوشى کند." من عرض کردم: چگونه بر او پرده پوشى کند؟ حضرت فرمودند: "ینسی ملکیه ما کتبا علیه من الذنوب و یوحی إلى جوارحه اکتمی علیه ذنوبه و یوحی إلى بقاع الأرض اکتمی ما کان یعمل علیک من الذنوب فیلقى الله حین یلقاه و لیس شی ء یشهد علیه بشی ء من الذنوب؛ (خداوند) هر چه از گناهان که دو فرشته موکل بر او برایش نوشته اند از یادشان ببرد و به جوارح (و اعضاى بدن) او وحى فرماید: که گناهان او را پنهان کنید، و به قطعه هاى زمین (که در آنجاها گناه کرده) وحى فرماید: که پنهان دار آنچه گناهان که بر روى تو کرده است، پس دیدار کند خدا را هنگام ملاقات او و چیزى که به ضرر او بر گناهانش گواهى دهد نیست.

آثار توبه نصوح
خداوند پس از امر به توبه نصوح، به آثار این توبه نصوح اشاره کرده، مى افزاید امید است با این کار پروردگار شما گناهانتان را ببخشد و بپوشاند «عسى ربکم أن یکفر عنکم سیئاتکم» و شما را در باغهایى از بهشت وارد کند که نهرها از زیر درختانش جارى است. «و یدخلکم جنات تجری من تحتها الأنهار» این کار در روزى خواهد بود که خداوند پیامبر و کسانى را که با او ایمان آوردند خوار و موهون نمى کند «یوم لا یخزی الله النبی و الذین آمنوا معه»
این در حالى است که نور (ایمان و عمل صالح) آنها از پیشاپیش و از سوى راستشان در حرکت است و عرصه محشر را روشن مى سازد، و راه آنها را به سوى بهشت مى گشاید «نورهم یسعى بین أیدیهم و بأیمانهم» در اینجاست که آنها رو به درگاه خداوند آورده، مى گویند پروردگارا! نور ما را کامل کن، و ما را ببخش که بر هر کار قادرى «یقولون ربنا أتمم لنا نورنا و اغفر لنا إنک على کل شی ء قدیر» در حقیقت این توبه نصوح، پنج ثمره بزرگ دارد:
"نخست" بخشودگى سیئات و گناهان.
"دوم" ورود در بهشت پر نعمت الهى.
"سوم" عدم رسوایى در آن روز که پرده ها کنار مى رود، و حقایق آشکار مى گردد، و دروغگویان تبهکار خوار و رسوا مى شوند، آرى در آن روز پیامبر ص و مؤمنان آبرومند خواهند بود، چرا که آنچه گفتند به واقعیت مى پیوندد.
"چهارم" اینکه نور ایمان و عمل آنها از پیشاپیش و سمت راست آنها حرکت مى کند و مسیر آنها را به سوى بهشت روشن مى سازد (بعضى از مفسران نورى را که پیشاپیش حرکت مى کند نور "عمل" دانسته اند.)
"پنجم" اینکه توجهشان به خدا بیشتر مى گردد، لذا رو به سوى درگاه خدا مى آورند و از او تقاضاى تکمیل نور و آمرزش کامل گناه خویش مى کنند.


منابع :

  1. سید محمدحسین طباطبایی- ترجمه المیزان- جلد 19 صفحه 563

  2. ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد ‏24 صفحه 289- 296

  3. امام خمینی- چهل حدیث- صفحه 282

  4. حسن مصطفوى- التحقیق فی مفردات القرآن الکریم- جلد 12 صفحه 137

  5. راغب اصفهانی- المفردات فی غریب القرآن- صفحه 808

  6. ملامحسن فیض کاشانی- تفسیر الصافی- جلد 5 صفحه 196-197

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/114402