وجوه اصلی هندوئیسم به عنوان یک دین

هندوئیسم در میان ادیان زنده جهان
هندوئیسم یا دین هندوئی احتمالا یک از کهن ترین ادیان زنده جهان است که نه تاریخ دقیق پیدایش آن معلوم است و نه بنیانگذار مشخصی دارد. این دین را ساناتانا دارما می نامند یعنی دینی که از ازل برای هدایت مردم نازل شده است. بنابراین به یک معنای بسیار مهم دین هندوئی دینی یگانه و منحصر به فرد است.

تأثیرات دین هندو از گروههای قومی و فرهنگی مختلف
دین هندو، آمیزه ای از انواع گوناگون عقاید و اعمال مذهبی است. اگرچه این دین به عنوان دین آریایی ها شناخته می شود، در حقیقت، گروههای قومی و فرهنگی در دوره های مختلف، نفوذ خود را در شکل دادن و شکل دادن دوباره عقاید و اعمال مذهبی که در مجموعه دین هندو رایج است، اعمال کرده اند. دست کم دو گروه قومی (نژادی) در هند، قبل از ورود آریایی ها، تأثیرات مسلمی بر اعتقادات دینی هندوها بر جای گذاشته بودند. آریایی ها برای تغییر آیین مردم و کشاندن آنان به دین خود کوششی نکردند. در عوض، اعتقادات و اعمال مذهبی آنان تا حد زیادی با باورها و شعائر دراویدی ها و سکنه بومی هند درآمیخت. از این رو دین یا فرهنگ عمومی هند که به نام هندوئیسم معروف است پدیده ای است که بتدریج از آمیختگی و ترکیب عقاید و اعمال مذهبی گروههای گوناگون رشد و تکامل یافته است. دین هندوئی به گونه ای تحسین آمیز همه این انواع باورها و مناسک را که سرچشمه گرفته از ژرف ترین افکار و عقاید مذهبی تا خرافات و جادوست در درون خود جای داده است و به وفور در میان مردمی که معبد خدایان هندو را ساخته اند دریافت می شود. بنابراین می توان گفت که دین هندو چیزی است که هندوان براساس آن زندگی می کنند و هیچ کلام دیگری نمی تواند حق مطلب را این چنین بیان کند.

سنت و نظام اجتماعی در دین هندو
دین هندو نه تنها یک دین که نوعی سنت و نظام اجتماعی است. نشانه مهم و آشکار این نظام اجتماعی در وارنا دارمای آن بوده است. در واقع بنابر سنت تنها کسی می تواند هندو به حساب آید که به یکی از چهار وارنای موجود در نظام اجتماعی هندو وابسته باشد. و این در واقع نشانه بارز کسی است که خود را هندو می داند. انسان می تواند هر نوع عقیده ای درباره خدا و مسائل دیگر داشته باشد و می تواند از هرگونه مذهبی که خود انتخاب می کند پیروی کند، این باعث نمی شود تا شخصی را هندو نخوانند. اما او نمی تواند هندو باشد مگر اینکه به یکی از این طبقات یا وارناها تعلق داشته باشد. در گذشته به نظر می رسید که این طبقه بندی بیشتر بر اساس استعداد و ارزش افراد است، اما در طول زمان، تولد تنها ملاک این تمایز شد. شاید بتوان گفت که علی رغم تمام عقاید و اعمال مذهبی متفاوتی که یک هندو دارد، تعلق به یک طبقه از چهار وارنا نشانه اصلی هندو بودن اوست. می توان گفت چیز دیگری که هندوها را علی رغم تفاوت در عقاید و اعمالشان به عنوان یک گروه مذهبی به یکدیگر پیوند می دهد اعتقاد یا ایمان آنان به تفوق و برتری وداها و نیز احترام و علاقه ایشان به دیگر متون مذهبی مانند رامایانا و مهابهاراتا و بهگودگیتا است. برخی ویژگیهای دیگر که سبب شده تا هندوها به عنوان یک گروه مذهبی با یکدیگر پیوند داشته باشند، اعتقاد مشترک آنان به فناناپذیری روح، قانون کارما و تولد مجدد (~تناسخ~) و امکان موکشا و غیره است. بنابراین علی رغم تنوع و تفاوت در عقاید و اعمال مذهبی برای هندو بودن برخی علایم و نشانه های مشخص و نیز زمینه های مشترک دیگری که هندوها عموما در آنها شریکند وجود دارد.

وجوه اصلی هندوئیسم به عنوان یک دین
از آنجا که به بندرت معیارهای مشخصی برای دین هندوئی وجود دارد و فرد می تواند به رغم عقاید و اعمال دینی دیگر خود بسادگی به یکی از طبقاتی که وارنا دارما مشخص کرده تعلق داشته باشد؛ به دشواری می توان جنبه یا جنبه هایی از هندوئیسم را به عنوان ویژگی اساسی آن و بدین معنا که همه هندوها اساسا و به طور مشترک در آن شریک باشند نام برد. به هر صورت علی رغم اختلاف عقاید و عبادات، جنبه های ویژه ای در دین هندوئیسم وجود دارد که سبب پیوند پیروان آن با یکدیگر می شود، هرچند که ممکن است این پیوند ضعیف باشد. عقاید خاصی وجود دارد که به نظر می رسد اکثریت قابل ملاحظه ای از هندوها به آن معتقدند و همچنین آداب و مراسم خاصی وجود دارد که کم و بیش در میان آنان مشترک است. چنین عقاید و آداب و مناسکی ممکن است جنبه های اصلی هندوئیسم را به عنوان یک دین تشکیل دهند:

1. هندوئیسم دینی پیچیده است که تفاوتهای عظیم عقاید و عبادات را در میان پیروان خود می پذیرد.
2. این دین چندگانه پرستی، یگانه پرستی، نگرش وحدت وجودی، و نگرش الحادی را همزمان در خود دارد.
3. اعتقاد به صحت و نفوذ وداها و تعلق داشتن به یکی از چهار وارناکم یا بیش نشانه های اساسی هندو بودن است. در کنار وداها، یک هندوی معمولی، رامایانا، مهابهاراتا و بهگودگیتا را به عنوان کتب مقدس مورد احترام قرار می دهد و اغلب سطوری از آنها را به عنوان عملی مقدس تکرار می کند.
4. هندوئیسم خواه مبتنی بر خداپرستی خواه بر نگرش الحادی، به برتری امور معنوی بر امور دنیوی و مادی معتقد است و عموما این اعتقاد وجود دارد که در پشت و ورای نظام دنیای مادی نوعی قلمرو یا ساحت معنوی وجود دارد که اساسی، بنیادی و ابدی است.
5. کاملا موافق با عقیده بالا، هندوئیسم قویا معتقد است که طبیعت اصلی انسان روحانی است. جنبه جسمانی بشر فقط ظاهری و سطحی است. انسان در وجود درونی و ذاتی خود دارای روح است. این روح در بشر فناناپذیر است. هیچ چیز نمی تواند آن را نابود کند و پس از مرگ جسمانی، زنده می ماند.
6. در تداوم عقیده به فناناپذیری روح، هندوئیسم معتقد به انتقال روح از بدنی به بدنی دیگر است. عموما این عقیده در هندوئیسم بیشتر به عنوان نظریه تولد دوباره معروف است. مرگ جسم به مفهوم خروج روح از جسم است تا لباسی دیگر در بر کرده و زندگی مادی تازه ای را آغاز کند.
7. انتقال روح از بدنی به بدن دیگر برای دین هندو چیز مطلوبی نیست، بلکه نشانه اسارت روح است که سبب رنج می شود. آزادی از این دور تولد و تولد دوباره هدف اصلی بشر است.
8. علت اصلی درگیری مداوم بشر در زنجیره تولد و تولد دوباره عمل توأم با دبستگی (کاما) است. کارما و سامسارا با هم در حرکتند و اگر یکی بخواهد از زنجیره سامسارا رهایی یابد، باید خود را از کاماها یعنی اعمال خودپسندانه رها سازد.
9. هندوئیسم اعتقاد راسخ دارد که رهایی از این دور تولد و تولد دوباره ممکن است و این رهایی موکشا نامیده می شود.
10. موکشا به یکی از این سه طریق ممکن است: راه معرفت، راه عدم دلبستگی یا عدم تعلق، و راه بندگی خدا.
10. موکشا زندگی ابدی است که در آن روح از همه آلام و رنج های دنیوی آزاد می شود و ماهیت روحانی پاک و اصلی خود را باز می یابد.

علاوه بر اینها، تعداد بسیار دیگری از عقاید و مناسک وجود دارد که یک هندوی معمولی از آنها پیروی می کند، اما چندان رایج نیستند و بیشتر جنبه محلی و منطقه ای دارند.


منابع :

  1. کدارنات تیواری- دین شناسی تطبیقی- ترجمه مرضیه (لوئیز) شنکایی- انتشارات سمت- صفحه 17-12

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/114584