کلمه خدا در آیین مسیحیت

خدا

خدا از طریق کلمه اش کار می کند که نه تنها وسیله ارتباط است بلکه نیرویی خلاقه نیز هست (پیدایش، 1، یوحنا، 1: 3) خدا از طریق کلمه اش جهان را آفرید و از طریق مواعظ عیسی ملکوت خدا به این جهان وارد شد، و این کلمه امروز به واسطه روح القدس مشغول کار است. خداوند جز از طریق کلمه اش هیچگونه کار اساسی صورت نمی دهد و بدون کلمه خدا نمی توان تشخیص داد که چه چیزی از سوی خداست.

کلمه خدا در داده های کتاب مقدس:
عهد قدیم بر قدرت کلمه خدا تأکید می کند، خدا سخن گفت و آن سخن ظهور یافت او دستور داد و سخن سامان یافت (مزامیر 33: 9) کلمه ای که از دهان من بیرون می آید تهی به من باز نمی گردد بلکه آنچه را که من می خواهم انجام می دهد و اموری که برای آن او را فرستاده ام تحقق خواهد بخشید (اشعیا 55: 11) این کلمه در آفرینش، تاریخ رستگاری، شریعت و نبوت تحقق یافته است. تاریخ اسرائیل به عنوان برگزیدگی و رستگاری یک قوم تحت نفوذ کلمه خدا است. ده فرمان موسی ده کلمه خوانده شده است (خروج 34: 28) و تثنیه شریعت را با کلمه ملفوظ یکی می شمارد (تثنیه 4: 2، 15: 15، 28: 14) از طریق کلمه پیامبر خدا خود با قومش سخن می گوید. خصلت پویای این کلمه از طریق اعمال معنادار پیامبران مورد تأکید قرار گرفته است. کلمه اعلام می کند که داوری سختی در انتظار مردم است به سبب بی ایمانی آنان (اشعیاء 1 -3، عاموس نبی 1 -9 هوشع 4) و سپس به زندگی جدید و تحقق جدید عهد که نشانه ایمان به خداوند است اشارت دارد. (حزقیال 37، ارمیا 31: 34 – 31، اشعیاء 54) این شکلهای مختلف کلمه خدا و تعبیرات گوناگون یکدیگر را تفسیر می کنند. آنها وحی الهی را در شریعت و در تاریخ اعلام داشته و تفاوت بین خدا و بتها را نشان می دهند (اشعیاء 41: 4) در عهد جدید عبارت کلمه خدا با آنچه که ما در عهد قدیم به معنای کتاب مقدس و ارتباط خدا با نفس از طریق روح القدس می یابیم مطابقت می کند. کلمه خدا به معنایی بیش از معرفت است کلمه خدا موجب رستگاری است. (اعمال رسولان 13: 26) کلمه آشتی است (قرنتیان دوم 5: 18 – 25) و کلمه حقیقت است (افسسیان 1، 13) و کلمه زنده و فعال است که از هر شمشیر تیزی برنده تر است (عبرانیان 4: 12) کلمه خدا بدینسان مترادف با انجیل می شود.

پیوند بین کلمه خدا و شخص عیسی در عهد جدید

آنچه که در عهد جدید تازه است مربوط می شود به پیوند بین کلمه خدا و شخص عیسی، در انجیل های همگون کلمه خدا پیام نجات بخش خدا است که همراه با عیسی اعلام می شود و معرف اوست، و اعلام می دارد که ملکوت خدا و آنچه عیسی آورده است هر دو یک واقعیتند (لوقا 17: 31)، کلمه خدا همان پیام رستگاری است که از طریق عیسی تحقق می یابد. از نظر انجیل یوحنا عیسی همان لوگوس است و لوگوس معرف شخصیت حقیقی عیسی است (یوحنا 1: 14-10) زیرا او کلمه ای است که خدا اراده خود را از طریق او از آغاز آفرینش اعلام داشته است. سخنان، زندگی و کارهایی که عیسی را به عنوان منبع حیات حقیقی و کلمه نهایی نجات بخش خداوند برای انسانیت معرفی می کنند. از زمان عهد جدید به این سو مسئله تفسیر و اعتبار عهد قدیم همواره مورد سوال و تردید بوده است.
این مسئله عیسی را در مقابل فریسیان قرار می دهد. (مرقس 2: 28 – 23، 3: 6 -1، متی، 5: 28- 21) پولس اظهار می دارد که این مسئله مربوط به رابطه متقابل بین شریعت و انجیل است. شریعت مبتنی بر عهد قدیم مقدس است و مبتنی بر خیر (رومیان 7: 12)، اما نمی توان آن را به مسیحیان کافر کیش تحمیل نمود (غلاطیان 4 – 1) شریعت نمی تواند در حضور خدا برائت از گناه را یا رستگاری را داد و ستد کند آن تنها می تواند ما را قادر سازد که از گناه آگاه شویم (رومیان 3: 20، 8: 2) تنها به وسیله مصلوب گشتن عیسی مسیح است که خود شریعت تحقق یافته است (غلاطیان 3). عیسی مسیح مظهر تحقق و هدف غایی شریعت است (رومیان 11110: 4) این انجیل عیسی مسیح است که تنها مایه زندگی است. مسیح همان کلمه ای است که تقدیس می کند و موجب آفرینش دوباره است (تیموتی اول 4: 5، رساله اول پطروس 1، 23) پولس و کلیسای جوان مسیحی تأکید می کنند که قدرت کلمه خدا در بیان او نهفته است. (رومیان- 1، 17، افسیسان 6، 117)
مأموریت اعتماد به این کلمه و نشر آن مأموریتی الهی است (متی 28: 20 -18، اعمال رسولان 20: 24: قرنتیان دوم 5: 20 – 18) در سخن پولس رسول کلمه خدا خود را به دیگران می شناساند و فعالانه عمل می کند (تسالونیکیان 2: 14 – 13) سخن همه رسولانی که فرستاده شده اند سخن عیسی مسیح است و سخن او سخن کسی است که او را فرستاده است. (لوقا 1: 16، رومیان 10: 16 -15، تیطس 1: 3- 2)

تحولات تاریخی پیرامون مفهوم کلمه خدا

کلیسای قدیم در مخالفت با آئین گنوسی و نهضت شورمند انگاری (مونتانیسم) ابتدا مفهوم کلمه خدا را به کتاب مقدس محدود ساخت و سپس کلمه خدا را با وحی برابر دانست اما همچنان معنای کلمه خدا معنایی وسیع بود در کلیسای شرق شناخت یونانیان از لوگوس (عقل) با مسیح شناسی مبتنی بر لوگوس در هم آمیخت. اریگن بر اتحاد کلمه خدا با پوست و گوشت، کتاب مقدس با عشاء ربانی و با عقل تأکید می کند تفسیرهای ادبی و اخلاقی کتب مقدس باید با معانی باطنی ماخوذ از لوگوس هماهنگ شود. این نظر به عنوان نظریه های اساسی از سوی کلیسای ارتدوکس به عنوان تلقی کامل از ماهیت واقعی وحی مورد تأکید قرار گرفت (یعنی خدا به عنوان مولف مقدس) و نیز ماهیت سلبی وحی (الهام بدون خواننده و مخاطب وحی برای شناخت کلمه خدا) نیز مورد تکیه کلیسای ارتدوکس می باشد.
کلیسای غرب به طور آشکارتری بین کلمه خدا (کریگما و لوگوس) و وحی خدا در عقل (ترتولیان، سیپریان) قائل به تفکیک و جدایی است در حالی که قصد ندارد مفهوم کلمه خدا را به کتاب مقدس محدود سازد، از نظر آگوستین خدا خود کلمه ابدی است که د قالب شعائر و سخنان ملفوظ و قابل رویت خود را به ما می نمایاند و لذا کلمه نوعی شعائر مسموع است برای کشف کمال کلمه خدا در کتاب مقدس باید دومی را به چهار طریق تفسیر نمود: معنای ادبی یا تاریخی، معنای تأویلی یا اعتقادی، معنای اخلاقی، معنای فرجام شناختی (آگوستین، جان کاسیان). ملاک صحت تفسیر کتاب مقدس به عنوان کلمه خدا همان پیوند داشتن آن با کلیسا و اعتقادات آن است و نیز ارتباط با شوراهای کلیسایی، در قرون وسطی ملاحظات آگوستینی دوباره از سر گرفته شد البته این بار برای محدود ساختن کلمه خدا به کتاب مقدس به کار رفت. در آن زمان بر نیاز به عقاید و سنن کلیسایی به عنوان ضمانتی برای تفسیر کتاب مقدس به عنوان کلمه اصیل خداوند مورد تأکید قرار داشت. (وینسنت اهل لرینز، گریگوری کبیر)
الهیات مدرسی کتاب مقدس و سنت را به عنوان معیارهای وحی و کلمه خدا تلقی می کرد (آنسلم اهل کانتربوری، توماس آکویناس) و شورای ترانت (63-1545) در واکنش به نهضت اصلاح دین تصریح کرد که کتاب مقدس و سنن دینی به وسیله مسیح یا روح القدس املا شدند. برای اصلاح دین قرن شانزدهم و به خصوص از نظر مارتین لوتر شناخت کلمه خدا محور الهیات بود کتاب مقدس تنها مبنای حقیقی ایمان است (Sola scripturc) تنها مرجع، کتاب مقدس است و تنها معیاری که همه چیز با آن سنجیده می شود و خود آن نیاز به معیار ندارد) و کتاب مقدس خود مفسر خویش است. تحت تأثیر عمل روح القدس کتاب مقدس تبدیل به کلمه خدا در شعائر نیز وجود دارد و شعائر مانند کتاب مقدس وسیله نیل به رستگاریند. کلمه خدا در قالب شریعت و احکام و به عنوان کلمه ای رهایی بخش و خلاق (بشارت) به سوی ما می آید جان کالوین بر شهادت باطنی روح القدس در مورد یکی بودن کتاب مقدس با کلمه خدا اصرار می روزد. راست دینی پروتستان با تاکیدی که بر جنبه لفظی وحی کتاب مقدس دارد (قرن های شانزدهم و هفدهم) کتاب مقدس و کلمه خدا را یکی می شمارد.
اما کلمه خدا به عنوان کلمه ابدی خدا (در تثلیث) و کلمه دیدنی خداوند (در شعائر) از کتاب مقدس فراتر می رود این دیدگاه ادبی نیست به وحی در عصر روشنگری مورد انتقاد قرار گرفت و در سنت پارسا منشی نیز از سوی شلایرماخر نقد شد، زیرا در این سنت عقیده بر این بود که کلمه خدا در تجربه به بشری نیز فعال است. در قرن بیستم علائق مربوط به اصلاح دین دوباره در الهیات کلمه خدا توسط کارل بارث گسترش یافت. او همگان را به کتاب مقدس فرا خواند هرگونه مبانی دیگر برای ایمان را رد کرد طبق این نظر پیش فرض هر گونه نظام الهیات این است که خدا سخن گفته است. کلام مکتوب خداوند را نمی توان نه با تحقیق تاریخی و نه با تجربه بشری مورد ارزیابی قرار داد معرفت بشری نیست به خدا مبتنی بر وحی خدای تثلیث است. بر اساس تمثیل تثلیث کلمه خدا به سه گونه الهام می شود، یکی به طریق الهام دیگری به طریق مکتوب و سومی به طریق اظهار بیانی این کلمه خدا همزمان هم وسیله ارتباط و هم فعل خدا و هم راز الهی است.
کلمه خدا یکی است و قطعا همان عیسی مسیح می باشد در تفسیرها کوشش شده تا توضیح داده شود که چگونه سخنان از طریق کلمه خدا با یکدیگر ارتباط می یابند در الهیات کلیسای کاتولیک رومی تحت تأثیر واتیکان دوم در باب وحی الهی تحول جدیدی پدید آمده است. بیانیه واتیکان اول که کلیسا را معیار تفسیر کتاب مقدس می دانست و آن را تابع کلیسا قرار می داد دیگر هیچگونه اعتباری ندارد. کتاب مقدس دقیقا و به طور کامل و بدون اشتباه حقیقت خداوند را معرفی می کند و کلمه خدا را که در وجود مسیح می درخشد و او را که هم واسطه و هم وحی کامل است به ما معرفی می کند، سخن کلیسا اعلام سخن خداوند است همانگونه که اعلام کتاب مقدس است. طبق آموزه اعتقادی کلیسا همه آموزش ها از یک سرچشمه الهی ناشی می شوند. سخن کلیسا اعلام سخن خداوند است همانگونه که اعلام کتاب مقدس است. طبق آموزه اعتقادی کلیسا همه آموزش ها از یک سرچشمه الهی ناشی می شوند، شهادت کتاب مقدس برای سنت بعدی جنبه ارزش گذارانه دارد.

مباحث الهیاتی و جهانی پیرامون شناخت کلمه خدا
مباحث مربوط به شورای جهانی کلیساها در چند سال گذشته اهمیت اختلافات بین فرقه های مختلف مسیحی را در باب شناخت کلمه خدا آشکار می سازد کنفرانس مونترال (ایمان و نظم 1963) امکان تعریف مجدد رابطه کتاب مقدس با سنت را به وجود آورد. کلمه خدا در واقع همان سنت است، خداوند خود را در قالب عیسی مسیح مکشوف ساخته است و کتاب مقدس شکل کتبی این حقیقت است و سنت نیز شکل تحول یافته این حقیقت است یعنی انتقال دیندارانه انجیل که همراه با نوعی تصرف در آن است و نهایتا سنن دینی عبارتند از تعبیرات و تجلیات حقیقت و واقعیت مسیح در اشکال متنوع تاریخی.

بررسی این اختلافات درگفتگوهای دو جانبه

گفتگوهای دو جانبه این اختلافات را مورد بررسی قرار داد که بر انتقال کلمه خدا و نقش سنت و ماهیت ارزشی آن در میثاق انجیلی تأکید می کند (گفتگوی انگلیکن و ارتدوکس، مسکو 1976، گفتگوی کلیسای اصلاحی کاتولیک رومی حضور مسیح، 1977، گفتگوی بین کلیسیای لوتری و کاتولیک، مالتا 1972 و راههایی به سوی اشتراک: 1980، گفتگوی کلیسای متدیست و کاتولیک هونولولو، 1981، که همه آنها در تکامل در پرتو تفاوت (GA) آمده است. این مسئله هنوز حل نشده است که معیار دینی بدون سنن چیست به خصوص نقش کلیسا در تعیین کلمه خدا کدام است. یکی از فروعات این اختلاف تمایز بین کتاب مقدس و کلمه خدا است. این البته عاملی نیست که بتواند آن دو را از هم جدا کند. کلمه خدا به طور کامل در کتاب مقدس مورد تأیید قرار گرفته است. و برای کلیسا اهمیت اساسی دارد (کلیسای باپتیست و اصلاحی 1977)، اما نمی توان کلمه خدا را به کتاب مقدس فروکاست (گفتگوی کلیسای اصلاحی و کاتولیک 1977) تحت تأثیر روح القدس کتاب مقدس خودش به کلمه خدا تبدیل می شود که از طریق آن و به واسطه عیسی مسیح خداوند رستگاری را به جهان انتقال می دهد. وظیفه تفسیر کتاب مقدس ناشی از همین تمایز است هیچگونه معلومات بیرونی نمی تواند آن را تضمین کند و هیچ گونه مرجع بیرونی برای تفسیر آن رسمیت و اعتبار نداشته و کافی نیست.
معیار اصلی روح القدس است که مسیح را به عنوان یک عمل نجاتبخش مطرح می سازد گفتگوی کلیسای لوتری و کاتولیک، مالتا. این گونه شناخت بهتر کلمه خدا در رابطه بین کلمه و شعائر تجلی می یابد حتی اگر خود شعائر نیاز به تعریف بیشتری داشته باشد کلمه و شعائر نمی توانند بر علیه یکدیگر عمل کنند (گفتگوی کلیسای متدیست و کاتولیک، دوبلین 1967)، به وسیله این دو خداوند به انسانهای نزدیک می شود و رستگاری را به آنها اعطا می فرماید. پس از واتیکان دوم مذهب کاتولیک رومی بر مسئله وحدت شعائر و کلمه و لزوم آموزش هماهنگ آن دو و اهمیتشان در مناسک عشاء ربانی اصرار می ورزد (گفتگوی کلیسای ارتدوکس و کاتولیک مونیخ 1981) از نظر لوتریها، انگلیکنها، متدیست ها و سنن اصلاحی رستگاری به طور کامل از طریق کلمه خدا حاصل می شود یا در قالب مواعظ و یا از طریق انجام شعائر (آگوستین) اختلاف بین دیدگاه فعلی کلیسای کاتولیک و کلیسای پروتستانت در اینجا از میان رفته است این نتیجه هنوز از نظر برخی سنن مسیحی که کلمه خدا را در مواعظ و استماع کتاب مقدس و شعائر به عنوان پاسخی به مومن و و جامعه تلقی کنند قطعیت ندارد.

مسئله توسعه اصطلاح کلمه خدا
مسئله توسعه اصطلاح کلمه خدا به طوری که شامل همه مواعظ و شعائر بشود همچنان مسئله ای دشوار باقی مانده است. معنای آنچه که ما در طبیعت می یابیم چیست؟ نظم آفرینش چیست؟ درباره دیگر ادیان چه باید گفت؟ آیا می توان کلمه خدا را همان شریعت و احکام دانست؟ مثلا انجیل؟ سنن گوناگون مسیحی به این پرسشها پاسخهای مختلف می دهند و لذا این پرسش ها در گفتگوهای دینی ارزش محوری نداشته اند. همه سنن دینی بر این نکته توافق دارند که کلمه خدا و هدیه رستگاری باید در جهان اعلام شود (متی 28: 20-19، نامه پطروس اول 2: 13 -2) کلمه خدا همه مسیحیان را به تحقق عشق فرا می خواند (اعمال رسولان 6: 6 -1)، تسالونیکیان اول، 4:9) کلیسا با این وعده زندگی می کند که خدا خود از طریق کلمه اش اقدام می کند و این اقدام هیچگاه بدون پاسخ نخواهد ماند. (اشعیاء، 55: 11)


منابع :

  1. آندره بیرمله- مقدمه ای بر شناخت مسیحیت- ترجمه و تدوین همایون همتی- صفحه 75- 83

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/115165