نهضت اصلاح دینى تأکید فراوانى بر مرجعیت کتاب مقدس داشت. با این همه، کتاب مقدس نیازمند تفسیر بود. بروز مناقشه میان اصلاحگران اقتدارگرا و بنیادستیز تردیدى باقى نگذاشت که پاره اى از موضوعات تفسیرى، تفرقه انگیز و مشکل ساز است و سامان دادن به اندیشه هاى نهضت اصلاح دینى نیازمند ابزارى «رسمى» است تا از هر گونه سر در گمى اجتناب شود. «اعتراف نامه هاى ایمان» این نقش را به عهده گرفتند.
جایگاه اعتراف نامه هاى ایمان در اندیشه نهضت اصلاح دینى
نهضت اصلاحگرایى اقتدارگرا در حالى که تأکید بسیارى بر مرجعیت کتاب مقدس مى کرد، بر نقش اجماع مسیحیان گذشته نیز، که از آن به «سنت یک» یاد مى شود، صحه مى گذاشت. به طور کلى، مى توان گفت که الهیدانان پروتستان براى مرجعیت سه مرحله قائل بودند:
1. کتاب مقدس
اصلاحگران اقتدارگرا کتاب مقدس را عالى ترین مرجع در موضوعات عقاید و رفتار مسیحى مى دانستند.
2. اعتقادنامه هاى مسیحیت
از دیدگاه اصلاحگران اقتدارگرا، اسنادى چون اعتقادنامه رسولان و اعتقادنامه نیقیه نشان دهنده اجماع کلیساى نخستین و تفسیرهاى دقیق و معتبر کتاب مقدس بود. این اسناد هر چند از جهت اعتبار، فرعى و ثانوى محسوب مى شد، مانع مهمى بر سر راه فردگرایى رایج در اصلاحگرایى بنیادستیز بود (که به طور کلى منکر هر گونه اعتبار حجیت براى این اعتقادنامه ها بود). هم کاتولیک ها و هم پروتستان ها، همانند عناصر سازنده و مختلف جریان غالب در نهضت اصلاح دینى، مرجعیت و اعتبار این اعتقادنامه را به رسمیت مى شناختند.
3. اعتراف نامه هاى ایمان
بعضى از گروه ها در نهضت اصلاح دینى براى این اسناد حجیت و اعتبار قائل بودند. براى مثال، اعتراف نامه آگسبورگ (1530) در کلیساهاى اولیه لوترى معتبر شناخته مى شد، اما سایر گروه ها در نهضت اصلاح دینى براى آن چنین اعتبارى قائل نبودند. براى مثال، سایر گروه ها در نهضت اصلاح دینى، اعتقادنامه هاى خاصى تنظیم کردند. بعضى از این اعتقادنامه ها مربوط به نهضت اصلاحگرایى در شهرهاى خاصى است، مانند اولین اعتقادنامه بال در سال 1534 و اعتراف نامه ژنو در سال 1536. از این رو، الگوى اساسى در نهضت اصلاح دینى این بود که کتاب مقدس به عنوان مرجع اولى و عام، اعتقادنامه ها مرجع ثانوى و عام، و اعتراف نامه ها مرجع ثالث و محلى (به این دلیل که این اعتراف نامه ها تنها در میان اعضاى فرقه اى خاص یا کلیسایى در منطقه اى خاص الزام آور تلقى مى شدند) پذیرفته شوند. رشد و گسترش شاخه نهضت اصلاح دینى امرى پیچیده بود و از نتایج آن، تعدادى از اعتراف نامه ها بود که هر یک به منطقه خاصى تعلق داشتند.
مهمترین اعتراف نامه ها
اعتراف نامه هاى ذیل از اهمیت خاصى برخوردارند. تاریخ، عنوان، منطقه جغرافیایى.
1559، اعتراف نامه گال، فرانسه
1560، اعتراف نامه اسکاتلند، اسکاتلند
1561، اعتراف نامه بلژیک، فروبومان
1563، اصول سى و نه گانه، انگلستان
1566، دومین اعتراف نامه سوئیس، غرب سوئیس
نیاز به معرفى نظام مند الهیات نهضت اصلاح دینى از همان مراحل اولیه این نهضت روشن بود. نخستین اثر براى پرکردن این خلأ، از نهضت اصلاح گرایى لوترى ریشه گرفته بود.
رویکرد ملانشتون در باب الهیات نظام مند
فیلیپ ملانشتون با انتشار کتاب مجموعه مقالات در سال 1521، الگوى خاصى را براى آثار لوترى در باب الهیات نظام مند فراهم آورد. در ویرایش نخست این کتاب تنها شمارى از موضوعاتى که ارتباط روشنى با نهضت اصلاحگرایى لوترى داشت، از جمله موضوع مهم آمرزیدگى به وسیله ایمان، بررسى شد. با این حال، ملاحظات جدلى و آموزشى به تدریج ملانشتون را ناگزیر ساخت تا این کتاب را تا حد زیادى بسط دهد. لازم بود که موضوعات تازه اى مورد توجه قرار گیرد و مطالبى اضافى بدان پیوست شود تا نیازهاى روبه رشد خوانندگانش را تأمین کند. ملانشتون کوشید تا این مشکل را به طریقى، که ناکارآمدیش شگفت انگیز بود، حل کند; به این معنا که او مطالبى به کتاب افزود، بى آنکه توجهى به تأثیر آن در پدیدآوردن ساختارى ناهمگون در کتاب داشته باشد. پس از گذشت اندک زمانى، معلوم شد که این شیوه پرداختن به مطالب، براى دستیابى به تحلیلى نظام مند، که براى مباحثات الهیاتى در قرن شانزدهم و هفدهم مورد نیاز بود، سودمند نیست. به همین سبب است که رویکرد ملانشتون در باب الهیات نظام مند سرانجام در برابر نظام سازمان یافته تر ژان کالون رنگ باخت.
کتاب مبادى دین مسیحى نوشته کالون ریشه در شاخه نهضت اصلاح گرایى پروتستانى داشت. ویرایش نخستین کتاب مبادى به تقلید از سبک لوتر در کتاب کاتشیسم کوچک، در سال 1529 صورت گرفت. هم ساختار و هم محتواى کتاب، نشان دهنده آن است که کالون تا چه حد در فراهم آوردن این کتاب مهم آموزشى، متکى بر نهضت اصلاح دینى در آلمان در دوران نخست آن بود. چهار فصل از مجموع شش فصل این کتاب جیبى 516 صفحه اى، همانند کاتشیسم لوتر بود. با این حال، کالون بهتر از لوتر مى توانست به بررسى مسائل جزئى بپردازد و این صرفا بدین سبب بود که کتاب او کاتشیسمى به صورت پرسش و پاسخ نبود که لازم باشد ضمن تکرار، فرا گرفته شود. فصل نخست، در اصل شرحى بر ده فرمان است و فصل دوم، شرحى است بر اعتقادنامه رسولان. بحث لوتر درباره این اعتقادنامه داراى سه بخش (پدر، پسر و روح القدس) است و این در حالى است که کالون بخش مهم دیگرى درباره کلیسا بدان افزود و در ضمن آن، اهمیت نظرى و عملى این موضوع را به رسمیت شناخت.
کالون پس از شرح «شریعت»، «ایمان»، «عبادت» و «آیین هاى مقدس» دو فصل دیگر نیز آورده است که بیشتر، ماهیتى جدلى دارد و درباره «آیین هاى نادرست» و «آزادى فرد مسیحى» است. ویرایش دوم کتاب مبادى، که مربوط به دوره اقامت کالون در استراسبورگ است، در سال 1539 و به زبان لاتین منتشر شد. مهمترین و آشکارترین تفاوت میان این دو ویرایش کتاب، در اندازه آن است. کتاب در ویرایش جدید، هفده فصل دارد، که حجم آن را به سه برابر ویرایش پیشین (1536، با شش فصل) مى رساند. در دو فصل آغازین کتاب، نویسنده به بحث درباره شناخت خداوند و نیز شناخت ماهیت بشر پرداخته و مطالبى نیز درباره آموزه تثلیث، رابطه میان عهد عتیق و جدید، توبه، آمرزیدگى به وسیله ایمان، ماهیت پیوند میان مشیت الهى، تقدیر ازلى و ماهیت حیات مسیحى به ویرایش پیشین افزوده است.
در این ویرایش، بیشتر مطالب پیشین ذکر شده، اما به روشنى مى توان دریافت که ویژگى و جایگاه کتاب تغییر یافته است. این کتاب دیگر کاتشیسم نیست، بلکه در مسیر بیان بى چون و چراى ماهیت ایمان مسیحى قرار دارد; به گونه اى که ما را به سمت مقایسه آن با کتاب کلیات الهیات اثر توماس آکویناس سوق مى دهد. کالون مى نویسد: «هدف من در این کتاب، آماده سازى و تربیت دانشجویان الهیات مقدس براى مطالعه کلام خداست تا آنها به آسانى بدان دسترسى داشته باشند و بتوانند بدون مشکل به آن مراجعه کنند.» به عبارت دیگر، این کتاب راهنماى کتاب مقدس است و شرحى است بر معانى عمیق و دشوار آن. در ویرایش هاى بعدى این کتاب، اضافات و تغییراتى صورت گرفته است. ویرایش نهایى در سال 1559 در هشتاد فصل به انجام رسیده بود که، در قیاس به نسخه اولى آن در سال 1536 در شش فصل، مطالب بسیارى بدان افزوده شد.
مطالب کتاب هم اکنون در چهار کتاب به ترتیب زیر تقسیم شده است:
1- شناخت خداوند به مثابه آفریدگار
2- شناخت خداوند به مثابه رهایى بخش
3- چگونگى حضور در فیض عیسى مسیح
4- راهها یا ابزارهاى بیرونى که خداوند از آن براى رساندن ما به عیسى مسیح استفاده مى کند.
بعید نیست که کالون از ساختار چهارگانه ویرایش سال 1543 براى تقسیم مجدد مطالب کتاب استفاده کرده باشد. در این جا توجیه دیگرى نیز وجود دارد و آن اینکه کالون از تقسیم چهارگانه مطالب در کتاب چهار کتاب جملات اثر پیتر لومبار (1433ـ 1515)، یکى از الهیدانان برجسته قرون وسطى که کالون گاهى در نوشته هاى خود به او اشاره مى کند، آگاهى داشته و از آن الگو گرفته است. کتاب مبادى هم اکنون جاى خود را به عنوان برجسته ترین کتاب الهیاتى در نهضت اصلاح گرایى پروتستانى، به خوبى تثبیت کرده و کتاب هاى مشابه از لوتر، ملانشتون و تسوینگلى را تحت الشعاع خود قرار داده است.