شخصیت و اندیشه های الهیاتی جان هیک (زندگینامه)

شخصیت و زندگی جان هیک

جان هیک Hick John، بی تردید از تاثیرگذارترین و برجسته ترین فیلسوفان دین در جهان معاصر به شمار می آید. هیک با تاثیرپذیری از اندیشه های فلسفی کانت تلاش دارد تا از طریق ایده کثرت گرایی دینی، مبنایی برای گفتگو و همزیستی ادیان پی ریزی کند. هیک در 1922 در یورکشایر انگلستان زاده شد و نخستین آموزش های دینی را در حلقه کشیشان پرسبیتری فراگرفت. اگرچه (آن گونه که خود وی نقل می کند) در آغاز زندگیش به رهیافتی مطلق گرا از مسیحیت گرایش داشت، اقامت در ادینبورگ و ایجاد فرصت پژوهش و مطالعه در فلسفه دین و دیدار با پیروان ادیان دیگر در آن سامان و بعدها در "آکسفورد"، ذهنیت وی را تغییر داد. در این هنگام جنگ دوم جهانی درگرفته بود و هیک که به واسطه جنگ، درس و بحث را رها کرده بود، به جرگه معترضان این فاجعه پیوست. او در سال 1953 میلادی رسما به کسوت کشیشان پرسبیتری درآمد. سپس، به سمت استادی در امریکا منصوب شد؛ نخست در دانشگاه "کورنل" و سپس در مدرسه "پرینستون".
در همین مدرسه بود که اندیشه های کثرت گرایانه دینی و الهیات آزادمنشانه وی موجی از مناقشه ها و بحثها را برانگیخت. هیک مدت پانزده سال کرسی فلسفه دین در دانشگاه "بیرمنگام" انگلیس را در دست داشت. او در این زمان چه به لحاظ دانشگاهی و چه از نظر ارتباطات محلی و اجتماعی تاثیر به سزایی بر پیرامون خود گذاشت. وی تا کنون سخنرانی های زیادی در سطح جهان انجام داده و کتاب ها و مقالات بی شماری در باب فلسفه دین، کثرت گرایی دینی، معنای حیات، گفتگوی ادیان، اخلاق جهانی، رهایی و رستگاری و... نگاشته است. جان هیک به نثری روان، روشن و در عین حال استوار می نویسد. او هم اینک عضو "مؤسسه پژوهش های پیشرفته در هنر و علوم اجتماعی" در دانشگاه بیرمنگام است.

آثار جان هیک

1. خداوند نامهای بی شماری دارد، انتشارات ماکسیمیلیان، لندن، 1980: هیک در این کتاب به بحث درباره کثرت گرایی دینی می پردازد. به نظر وی نگرش کثرت گرایانه با حسی توام با احترام ژرف با ادیان دیگر مواجه می شود. او در این کتاب به بررسی مجدد دکترین تجسد در مسیحیت روی می آورد. هیک در این کتاب مدعی می شود که ارتباط حقیقی با خداوند از طریق سنتهای دینی مختلف شکل می گیرد و در نهایت هر دینی راهی به سوی آن حقیقت متعالی است.
2. شر و خدای عشق. انتشارات پالگرا و مک میلان، 1985: این کتاب مروری بر نظریه تئودیسه (دفاع از خیر و قدرت مطلق خداوند با توجه به وجود شر) در غرب، یعنی از زمان سقراط تا سده بیستم است. هیک به نقد آرای سنت اگوستین مبنی بر توهم وجود شر و سپس به بیان اندیشه های ایرنئوس می پردازد. از نظر ایرنئوس وضعیت آغازین انسان در بهشت حاکی از یک تمامیت کودکانه بوده تا یک تمامیت کامل. بنابراین طبق نظریه ایرنئوس انسان پس از هبوط وضعیت بهتری نسبت به انسان ساکن در بهشت داشته است. بی شک این نکته مخالف با اندیشه های رایج مسیحی است.
3. خوانش های کلاسیک و معاصر در فلسفه دین، چاپ سوم، 1989: هیک در این کتاب به مطالعه و پژوهش در آرای اندیشمندان و فیلسوفان کلاسیک و معاصر در باب دین می پردازد.
4. فلسفه دین، چاپ چهارم، 1989: هیک در این اثر، تحلیلی روشن و جامع از همه حوزه های فلسفه دین ارائه می دهد. از این رو کتاب حاضر به مطالعه در مسئله شر، معجزه، زندگانی پس از مرگ در سنت های غربی و شرقی و... اختصاص یافته است.
5. تفسیری از ادیان: پاسخهای انسانی به امر متعالی، انتشارات دانشگاه ییل، 1989
این کتاب در واقع توجیهی است عقلانی برای پاسخ به بسیاری از ابهامات بشر. هیک ادیان گوناگون را به لحاظ فرهنگی نمودهای متفاوت مشروطی می داند که در جهت یافتن پاسخ این ابهامات کوشیده اند. از این رو کتاب یادشده فضای فکری جدیدی برای بازاندیشی بعد دینی وجود انسانی می گشاید. به نظر هیک سنت های دینی مختلف در حکم پاسخهایی به واقعیت متعالی (خداوند) هستند. بنابراین مقیاس موفقیت یک دین منوط به توانایی آن در سوق دادن مردم به نجات و رستگاری از طریق ارائه این پاسخها است.
6. خدا و جهان ادیان، انتشارات وان و رلد، 1993: جان هیک در این کتاب علاوه بر اینکه به ارائه راههای متعدد برای فهم واقعیت الهی می پردازد، به مفاهیم اساسی مسیحیت و دیگر تجربه های دینی اشاره می کند. او می کوشد از طریق بیان اشتراکات ادیان گوناگون، بسترهای لازم را برای گفتگوی بین دینی در جهان معاصر آماده سازد. هیک با بحث در زمینه معنای رنج، تجسد عیسی، خداوند و شر، تفسیر کتابهای مقدس و... نگرش جامعی در باب کثرت گرایی دینی و مسائل الهیاتی معاصر ارائه می کند. وی در این کتاب با مقایسه جهان بطلمیوسی با جهان کپرنیکی، بر این نظر است که همان گونه که کپرنیک اثبات کرد خورشید مرکز عالم است و زمین ما به دور آن می چرخد، نگرش کثرت گرایانه دینی می گوید که نه تنها مسیحیت بلکه هیچ دینی در مرکز جهان ادیان قرار ندارد. در واقع خداوند چونان خورشیدی تابان، هسته و مرکزی است که همه ادیان بر گرد آن می چرخند.
7. بعد پنجم، 1999: هیک در این اثر با مطالعه در عرفان به زمینه مشترکی اشاره می کند که اندیشه های عرفانی بر آن بنا شده اند، یعنی تلاش برای رسیدن به امر واقع (خداوند). او این دیگر متعالی را در پس همه سنتهای دینی می بیند. هیک نیز به خوش بینی همه این سامانه های اعتقادی و نیاز به اعمال انسان دوستانه خالص در این جهان تاکید دارد.
8. استعاره خداوند متجسد. انتشارات اس سی ام، چاپ دوم، 1993: هیک در این اثر ضمن اینکه می کوشد مسیحیت معاصر را با واقعیت متکثر دنیای ادیان تطبیق دهد، به بررسی اسطوره تجسد خداوند در عیسی که موجد مناقشات زیادی در طول تاریخ مسیحی بوده، می پردازد. او نظریه شورای کالسدون مبنی بر طبیعت انسانی و طبیعت الهی مسیح را به باد انتقاد می گیرد و تاکید می کند که امر تجسد خداوند در مسیح را باید به عنوان امری استعاری و اسطوره ای در نظر گرفت. هیک می گوید که عیسی هیچ گاه نفرمود که تجسد خداوند یا مظهر تجسم اوست، بلکه پس از درگذشت وی شورای نیقیه و کالسدون بر این مسئله (تجسد) اجماع کردند. بسیاری از پژوهشگران کتاب حاضر را منشا انقلاب کپرنیکی در الهیات مسیحی معاصر می دانند.
9. گفتگوهایی در فلسفه دین. انتشارات پالگرا و مک میلان، 2001: این کتاب حاوی مجموعه مقالات هیک در باب شناخت ادیان جهان به عنوان تجلی های متفاوت وصول به واقعیت متعالی است. او در این کتاب به گفتگو با فیلسوفان و متالهان پروتستان و کاتولیک و پروتستان های انجیلی می پردازد. از این جهت کتاب مشتمل بر مباحث زنده ای در حوزه فلسفه دین و الهیات معاصر است.
10. جان هیک، یک زندگینامه خودنوشت، انتشارات وان و رلد، 2003: جان هیک در کتاب حاضر، داستان زندگیش را بر محور تحولات فکری خود بازگو می کند. با خواندن این زندگینامه خودنوشت می توان با سیر اندیشه و عقاید هیک از نخستین سالهای ورود وی به جرگه کشیشان پرسبیتری تا ورود به عرصه دانشگاه و مطالعه فلسفه و پیدایی اولین نشانه های تغییر و تحول در نگرش ها و اندیشه های وی آشنا شد. به علاوه این کتاب حاوی اطلاعات سودمندی در باب موضوعات گوناگون فلسفه دین، الهیات، ادیان جهان و... است.

اندیشه های الهیاتی جان هیک

فلسفه ادیان و کثرت گرایی دینی
جان هیک، شاخص ترین نظریه پرداز کثرت گرایی دینی و بسترساز گفتگوی میان ادیان در غرب بوده است. مشاهده و بررسی سیر زندگانی او نشان از تحول ژرف اعتقادی و درونی وی همگام با گسترش نظریه ها و اندیشه هایش می دهد. بدین معنا که او نخستین گام اساسی را در نقد تفسیرهای انحصارگرایانه دینی از اعتقادات مسیحی برداشت. هیک که در آغاز زندگی (به تعبیر خودش) یک مسیحی از نوع انجیلی و بنیادگرا بود و به تبع آن، حقانیت را تنها از آن مسیحیت می دانست، بعدها چنان دستخوش تغییر شد که از آن به نوگروی دینی به مسیحیت نام می برند. ورود به عرصه مطالعات فلسفی در 1967 در بیرمنگام و آشنایی و برخورد وی با جماعت های هندو، سیک و مسلمان و تامل در باورها و مراسم عبادی آنها، او را روز به روز به این نکته آگاه کرد که ادیان دیگر نیز بهره هایی از حقیقت برده اند و این اندیشه که آنها بر خطا هستند و راهی ناصواب می پیمایند، نادرست است.

هیک و حقانیت همه ادیان

از این رهگذر نخستین پرسش فلسفی در ذهن هیک نقش بست: چگونه می توان حقانیت برابر همه ادیان را پذیرفت؟ هیک در کتاب خداوند نامهای بی شماری دارد، می گوید: «حضور گاه به گاه در مسجد، کنیسه، معبد و... آشکار می سازد که اساسا آن چیزی در آنها رخ می دهد که در کلیسای مسیحی. بدین معنا که موجودات انسانی روح و ذهنشان را به واقعیت برتر الهی می گشایند، (همان چیزی) که به عنوان یک امر شخصی و خیر، شناخته شده و لازمه راستکاری و عشق میان آدمیان است.» این بیانات به روشنی نشان می دهد که او به تدریج به ایده کثرت گرایی دینی نزدیک می شود، تا اینکه در سال 1973 با نگارش کتاب خداوند و جهان ادیان این چرخش کامل می شود. این کتاب دیدگاه های کثرت گرایانه جان هیک را پایه ریزی کرد.
به نظر وی باید به ادیان جهان چونان پاسخ های متعدد انسان به واقعیت الهی نگریست. اما کامل ترین پیشرفت این دیدگاه را می توان در کتاب تفسیری از دین مشاهده کرد. هیک در این کتاب ابتدا با ارائه نظریه ای جامع، پدیده دین را توضیح می دهد. از نظر هیک "دین، یعنی فهم جهان همراه با شیوه مناسب زندگی مطابق آن، که مستلزم اشاره ای فراتر از جهان طبیعی به خدا، خدایان، وجود مطلق یا نظم و یا فرایندی متعالی است". چنان که مشاهده می شود در این تعریف ادیانی مانند بودایی که در ظاهر به وجودی متعالی نظر ندارد و یا هندوییسم که آیینی غیر وحدانی است، لحاظ شده اند. به نظر هیک باید ادیان را در متن فرهنگ و تاریخی که ظهور و گسترش یافته اند، بررسی کرد. از این رو آن حقیقت برتر به طور تاریخی و فرهنگی مشروط شده است. هیک در این باره دو نکته اساسی را استخراج می کند:
1. از حدود سال 800 پیش از میلاد مسیح که "عصر خلاقیت دینی" نام دارد، با شخصیت های بزرگی چون زرتشت، لائوتسه، کنفوسیوس، بودا، پیامبران یهود و در نهایت مسیح (ع) و محمد (ص) روبرو می شویم. این سیر نشان از گسترش و پراکندگی پروژه حقیقت یابی دارد.
2. نکته دوم که از مورد اول استنتاج می شود، این است که ادیان دوره های تاریخی متفاوت، مفاهیم گوناگونی را در رابطه با امر مطلق و حقیقی پدید آورده اند. از این رو ادیان در جوامع و فرهنگهای مختلف و بر حسب نیازهای متنوع رشد کرده اند.


منابع :

  1. هانس کونگ- متفکران بزرگ مسیحی،- گروه مترجمان- قم- مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب- 1386

  2. محمدرضا ارشاد- مقاله فروتنی در پیشگاه حقیقت دینی؛ مروری بر اندیشه های جان هیک- موسسه گفتگوی ادیان- ماهنامه اخبار ادیان- شماره 5 دی 1382

  3. تونى لین- تاریخ تفکر مسیحى- ترجمه روبرت آسریان- تهران- نشر و پژوهش فرزان روز- چاپ اول- 1380 ش

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/116159