مجادلات روحانیان مسیحی سریانی با مسلمانان (ظهور اسلام)

مقدمه

اگرچه اسلام در محیط جوامع سریانی زبان در حوزه مسیحیان شرقی ظهور کرد مع ذلک درباره اهمیت فرهنگ سریانی در سالهای نخستین شکل گیری دین اسلام و یا درباره نفوذ موثر نهادهای آموزشی و ادبی کلیساهای سریانی زبان بر شکوفایی فرهنگ اسلامی در اوایل ظهور اسلام خصوصا در عراق و شام مطالعات اندکی صورت گرفته است. به نظر می رسد جهان علم و تحقیق نظرات نویسندگان مسلمان قرون 8 و 9 میلادی را که در دفاع از خود بیان می کردند، پذیرفته است. یعنی این نظر که تا آن لحظه سرنوشت ساز که جبرئیل نخستین سطور قرآن را از آسمان بر محمد (ص) مجذوب درگاه الهی نازل کند در آن روزگار تنها جاهلیت و بت پرستی در مناطق دوردست حجاز وجود داشت. البته هم قرآن و هم اسلام شناسان معاصر حضور یهودیان و مسیحیان را در موطن اسلام می پذیرند.
برخی تحقیقات ماجراجویانه نیز در زمینه «واژگان دخیل در قرآن» (به اصطلاح یکی از نویسندگان) و همچنین نظرات خیالپرورانه ای درباره ریشه های یهودی یا سامری و یا حتی مانوی در اسلام دوره های نخستین وجود داشته است. اما در دوران معاصر تا حد زیادی درباره محیط گسترده تر فرهنگی- مذهبی که محمد (ص) از آن ظهور کرده خصوصا آن بخشی که حاوی میراث آرامی مردم سریانی زبان می باشد سکوت عالمانه ای وجود داشته است. مسئولیت این امر را می توان تا حد زیادی بر عهده محدودیت هایی دانست که عالمان معاصر با آن مواجهند و نه بی میلی به مطالعه اسلام از نقطه نظر روشهای «تاریخ دین». تنها تعداد اندکی از اسلام شناسان هستند که به زبان سریانی آشنایی دارند چه رسد به اینکه بخواهند فهم مسلمی از تاریخ و فرهنگ دینی کل آرامی زبانان هم داشته باشند.
تعداد معدودی محققان سریانی نیز هستند که تسلط آنها به زبان عربی و آگاهی آنها به اسلام دوره های نخستین برای یک مطالعه تطبیقی در این زمینه کافی باشد. اما این قضیه در مورد نویسندگان سریانی زبان کلیساهای شرقی که از قرن هشتم تا سیزدهم در جهان اسلام زندگی می کردند صادق نیست. این افراد نه تنها گزارشهایی را درباره ریشه و منشأ اسلام بلکه آثار متعدد و جذابی از خود به جای گذاشتند که به منظور دفاع از عقاید مسیحی در برابر چالشهای دینی مسلمانان و قطع جریان گرویدن افراد به دین اسلام فراهم شده بود. این تحقیق در پی آن است تا نظری اجمالی و غیر معمول به چگونگی برخورد مسیحیان سریانی زبان با چالشهای اسلام در اوایل قرن هشتم میلادی، داشته باشد.

مسیحیان سریانی و توجه به ظهور اسلام

گذشته از اشارات مختصر و جسته و گریخته، توجه به ظهور اسلام و چالشهای دینی آن تا مدتهای مدیدی قبل از سالهای اولیه قرن هشتم میلادی در متون مسیحی یونانی، سریانی یا عربی پدیدار نگشت. البته در این زمان مدتها بود که فتوحات اعراب خاتمه یافته بود و موج خروشان خلاقیتهای توانمند در راه بود. حکمروایی خلیفه عبدالملک (685 - 705م) نشانه آغاز نظم نوینی بود. یکی از وقایع نگاران متأخر زمان حکمروایی خلیفه مزبور را آغاز دورانی برای مردم خود به نام «بردگی مصر» می داند و می گوید: «وی فرمان سختگیرانه ای را منتشر ساخت که در آن دستور داده بود هر فردی باید به کشور و روستایی مسقط الرأس خود باز گردد و نام خود، پدر و فرزندانش، تاکستان و درختان زیتون و اموال و کل داراییهایش را در آنجا ثبت نماید. منشأ اخذ خراج و مالیات سرانه و تمام بدبختیهایی که به سر مسیحیان آمد از اینجا بود. تا آن موقع پادشاهان از زمین خراج می گرفتند نه از افراد. از آن زمان به بعد فرزندان هاجر تحمل بردگی مصری را بر فرزندان آرام شروع کردند.»
با ساخت گنبد صخره، برنامه های شگرف ساخت و ساز از این زمان در بیت المقدس در دست اقدام قرار می گیرد و مسجد اموی در دمشق این نکته را به نحو چشمگیری نشان می دهد. این دو اثر تاریخی نه تنها نمادی از تصاحب سرزمینهای فتح شده از سوی اسلام بود بلکه تجسم چالشی دینی با یهودیان و مسیحیان نیز به شمار می رفت زیرا این دو بنا دقیقا بر جای ساختمانهای مذهبی قبلی بنا شده بودند و هر دو آنها علنا گواه و شاهدی بر حضور اسلام در این سرزمینها بودند. هنگامی که قدرت امویان در اواسط قرن هشتم میلادی جای خود را به سلسله جدید و توانمند عباسیان دادند شرایط از قبل برای تحکیم کامل سیاسی و اجتماعی سرزمین جدید مشترک المنافع اسلامی مهیا بود. از این پس برای عناصر مترقی اجتماعی در جوامع مسیحی که در حکم رعیت بودند فشار برای پذیرش اسلام خیلی سخت شد. در قرن نهم سیل پذیرش اسلام در نخستین مرحله از شور و اشتیاق خود قرار داشت.
یکی از مورخان سریانی بی نام از دیر طور عابدین که روایت خود را حول و حوش سال 775 میلادی به انجام رسانده است مطالب زیر را درباره رفتار برخی مسیحیان معاصرش نقل می کند. وی می نویسد: «دروازه ها برای ورود آنان به دین اسلام باز بود… آنان بدون ضرب و شکنجه با شتابزدگی بسیار به سوی ارتداد لغزیدند، آنها بدون هیچ گونه اجباری گروههای ده، بیست، سی، صد، دویست یا سیصد نفره تشکیل دادند…، و به حران رفتند و در حضور مقامات (حکومتی) مسلمان شدند. خیل عظیمی از مردم نواحی ادسا، حران، تلا و رشینه چنین کردند.» این وضعیت، دفاعیه ها و مجادلاتی را از سوی نویسندگان سریانی در دوران نخستین اسلامی می طلبید. مورخان، فتوحات و اشغال نظامی اعراب را به رشته تحریر درآوردند و برخی روایتها از مبانی و شعرهای اصلی اسلام به دست دادند.
وعاظ و رساله نویسان و شارحان کتاب مقدس تا آنجا که برای موضوعات کارشان لازم به نظر می رسید به تعالیم اسلام توجه کردند. برخی نویسندگان رساله هایی را متضمن پیشگویی آینده تألیف کردند و در آنجا تلاش نمودند تا از نگاه تفاسیر سنتی مسیحی درباره پیشگوییهای دانیال نبی استیلای اسلام را قابل فهم کنند. اهل جدل هم بعضا رساله هایی جدلی و دفاعیه هایی را به زبان سریانی نوشتند و توجه خود را به استدلالهای دینی که بین مسلمانان و مسیحیان تبادل می شد معطوف ساختند.

استقبال مسیحیان سریانی از هجوم اعراب و فتوحات اسلامی

مورخان و وقایع نگاران کسانی که گزارشهای مختصری از ظهور اسلام و گاهی تصویری موجز از محمد (ص) ارائه دادند. اما روایتهای آنان غالبا روی ثبت آن دسته از واقع جاری که بر جوامع مسیحی تأثیر داشت متمرکز بود. در این زمینه آنها به ندرت به ذکر صدمات و مشقتهایی که اربابان مسلمان بر جمع رعایای خود وارد می کردند، پرداختند و همواره به خصوصیات برجسته حکومت مسلمانان توجه داشتند. بدیهی است که این مورخان به طور کلی ورود حکومت اسلامی را به منزله مجازاتی تلقی می کردند که خداوند به دلیل گناهان مردم بر آنان جاری کرده بود. در تواریخ این نویسندگان هیچ مدرکی دال بر وجود نظریه ای که گاهی محققان معاصر طرح کرده اند، نمی توان یافت. بر اساس این نظریه مسیحیان سریانی زبان از هجوم اعراب و فتوحات اسلامی برای رهایی از سیاستهای ظالمانه مالی و مذهبی حکومت بیزانس استقبال کردند.
البته این درست است که حکومت بیزانس بخش اعظم مردم را کافران «مونوفیزیت» یا «نسطوری» به حساب می آورد. اما در متونی که از خود جوامع مسیحی ارتدکس در شام و کلیسای شرق سرچشمه گرفته است می توان دریافت که اصولا خصومت زیادی نسبت به حکومت بیزانس وجود نداشت تمایلی هم به وحدت عقیده در میان جوامع همزبان و کسانی که در یک حوزه بطریق نشین زندگی می کردند، نبود. بلکه نگرانی تا حدی که ناشی از الحاد و خلافکاریها در رفتار وعملکرد حکام بیزانس در امر کلیسا یا حوزه مدنی بود معلوم نیست آیا اصلا می توان این را عملی ضد بیزانسی تلقی کرد. بلکه بر عکس هیچ چیزی را نمی توان یافت که لزوما ضد بیزانسی یا ضد رومی باشد حتی در برخی اظهاراتی که به نفع اعراب است مانند آنچه که به طریق ایشویاهب سوم نسبت داده شده است.
وی در سال 650 میلادی در گرماگرم جنجالهای داخلی مسیحیان در آن زمان به طرف خطاب و مکاتبه خود سیمون اهل ریوارداشیر می نویسد: «اما در مورد اعراب که خداوند در این زمان سلطه بر جهان را به آنها ارزانی داشته است، شما خوب می دانید که با ما چگونه رفتار می کنند. آنها نه تنها با مسیحیت مخالفت نمی کنند بلکه عقیده ما را تحسین می کنند، به روحانیون و اولیای مسیح احترام می گذارند و به کلیساها و صومعه ها کمک می نمایند.»

توجیه فتوحات و استیلای اسلام بر حسب پیشگوییهای کتاب دانیال
احتمالا قدیمی ترین نویسندگان سریانی که استیلای اسلام را در زمینه زبان دینی مد نظر قرار داده اند آنهایی بودند که در پی توجیه فتوحات و اشغالگری اعراب بر حسب پیشگوییهای کتاب دانیال بودند. همانطور که از کسی که کتاب دانیال را راهنمای خود قرار دهد انتظار می رود شیوه نگارش آنها هم پیشگویانه بود. مشهورترین آثار از این دست، کتاب متودیوس دروغین بود که زبان سریانی نوشته شده بود ولی بعدا به زبانهای یونانی و لاتین و برخی زبانهای اروپایی دیگر ترجمه شد. طبق گفته گ. ج. ری نینک آخرین مصحح این کتاب، متن آن نخستین بار توسط خلیفه عبدالملک نوشته شد. بنا به نظر ری نینک که مبتنی بر تحلیل دقیق وی از متن می باشد این اثر در یک محیط مسیحی ارتدکس سریانی زبان و در مرز میان بیزانس و ایران در اطراف شهر سنجار و احتمالا در واکنش به برخی تحولات سیاسی و اجتماعی منطقه در آن زمان نوشته شده است.
در حال حاضر نویسنده این کتاب کاملا ناشناخته است اما در طول زمان به شخصی به نام متودیوس پترایی (شهری در لیسیا واقع در آسیای صغیر) که هم اسقف و هم از شهدا بود منسوب گردید. در واقع این نویسنده اهل شام شدیدا روی آثار قدیمی تر سریانی مانند «زاغه گنج»، «افسانه اسکندر» و «قصه عاشقانه جولیان» تکیه دارد. به نظر وی خداوند در موقع مناسب پس از رنج و محنت مسایل جهان را در دست خواهد گرفت و در آخرالزمان هم امپراتور روم، دین مسیح و نماد آن صلیب را به اورشلیم باز خواهد گرداند و جهان برگشته از مسیحیت را به مسیحی که دوباره ظهور می کند، تحویل خواهد داد. برای تشریح اینکه چگونه همه این وقایع اتفاق می افتد مولف کتاب نمایش از خود می سازد که تا اندازه ای پیچیده است و ضمن آن نگرش تاریخی پیشگویانه ای را که در کتاب دانیال تبلیغ می شود به کار می گیرد و بدین وسیله سرنوشت چهار سلسله پادشاهی مادها، پارسیان، یونانیان و رومیان را در آن دخیل می کند و سپس آن را با حکمفرمایی اعراب وفق می دهد.
سایر نویسندگان سریانی نیز برای توجیه حکومت اعراب بر مسیحیان از همین گزینه پیشگویانه استفاده کردند تا ضمن آن نشان دهند که آنچه پیش بینی می کردند نتیجه همین امر بوده است. در حالی که همه آنها با این امر موافق بودند که ریشه اصلی بدبختیهای آنها فسق و گناهکاری و خصوصا بی ایمانی و کفر جامعه است مع ذلک همه نویسندگان سریانی مانند متودیوس دروغین به سرانجام کار خوش بین نبودند. شاهد مدعا کتاب پیشگویانه دیگری از دروه عبدالملک به نام «انجیل دوازده حواری» است. به نظر می رسد که نویسنده این اثر خیلی بدبین است و گویا فکر می کرده که بلای سلطه اعراب مجازاتی همیشگی است که به علت گناهان مسیحیان بر آنها نازل شده است. سبک پیشگویانه که در ادبیات سریانی محفوظ مانده است در زمانهای بعد حتی با انواع دیگری از مکتوبات جدلی و دفاعیه ها ترکیب شد از قبیل روایت سریانی دیگری متعلق به یک راهب مسیحی از دین برگشته به نام بحیرا یا سرجیس که گفته اند معلم محمد (ص) بود. این سبک ریشه در سنتهای اولیا و آراء کلیسا در زمینه تفسیر کتاب مقدس دانیال داشت چنانکه لااقل از زمان یفرایم مقدس در میان سرزمینهای سریانی زبان رایج بود.

دفاعیه های مسیحی در مقابل چالشهای اسلام

اما موضوع فراتر از حوزه تفسیرهای پیشگویانه بود. اسلام نویسندگان مسیحی را نیز وادار کرد تا تفسیر سنتی خود از کتابهای مقدس را به صورتی همگانی تر نظام مند سازند و به شکل ملخص و قابل استفاده ارائه دهند. یک نمونه جالب از این دست اثر قابل توجه یکی از علمای کلیسای شرق در اواخر قرن هشتم میلادی به نام تئودور بار کونی (حدود 792 میلادی) است. وی تعالیم کلیسای خود را به شکل شرح مفصلی بر عهد قدیم و جدید گزارش نمود و نام آن را «اسکولیون» گذاشت زیرا به صورت «اسکولیا» یا شرحهایی که بر قطعات مشکل کتابهای مقدس نوشته می شد، ارائه گردیده بود. در واقع این اثر شامل تعاریف متعددی از اصطلاحات فلسفی است که برای فهم درست تعالیم کلیسا و اعتقادیات اهمیت دارد. این کتاب دارای یازده فصل است که نه فصل آن اول آن بر اساس نظم و ترتیب عهد قدیم و جدید است و تعالیم مذهبی را به سبک پرسش و پاسخ بیان می کند به گونه ای که طلبه ای پرسشهایی را مطرح می سازد و استاد آنها را پاسخ می گوید.
همین سبک ادبی در فصل ده هم ظاهر می شود و مفاد آن پاسخ مسیحیان به اعتراضاتی است که عادتا از سوی مسلمانان اواخر قرن هشتم میلادی علیه اعمال و آموزه های مسیحی بیان می شد. فصل یازدهم به نوعی ضمیمه ای است بر کتاب «اسکولیون» که فهرستی از بدعتها و بدعتگذاران را به همراه تقریراتی از تعالیم آنان دربردارد. آنچه مورد توجه است فصل دهم از کتاب «اسکولیون» می باشد. بار کونی در مقدمه، هدف این فصل را بیان می کند و در یک جمله به طور مجمل مشکلی را که مسیحیان در محیط اسلامی روزگار او با آن مواجه بودند توضیح می دهد. وی می گوید: «علیه کسانی می نویسم که اگرچه به عهد قدیم باور دارند و به ظهور مسیح، خداوند گارمان، اذعان می کنند ولی از هر دوی اینها خیلی دور افتاده اند. آنها از ما برای عقایدمان دفاعیه می خواهند البته نه برای همه کتابهای مقدس بلکه برای آن مواردی که آنها قبول دارند.»
در جمله فوق می توان عبارت تئودور بار کونی را درباره مسلمانان که او آنها را حانپه می نامد، مشاهده کرد آنجا که می گوید: «آنها از ما برای عقایدمان دفاعیه می خواهند» و این صراحتا همان کاری است که او در فصل دهم اسکولیون انجام می دهد و جوابیه مستدلی را در مقابل چالشهای اسلام به شکل پرسش و پاسخ در مکالمه ای به همین سبک میان یک استاد و شاگردش فراهم می سازد. این سبک مطابق خصوصیت جدلی است که علم کلام در جهان اسلام بر عهده دارد و در این سبک دورنمای پرسشهایی که مسلمانان مطرح می سازند، ضرورتا حیات فردی مسیحیان را نشان می دهد. موضوعاتی که در این گفتگو بحث می شود عبارتند از عهد قدیم و جدید و مسیح، آیین غسل تعمید، اسرار عشاء ربانی، تقدیس صلیب، اعمال مذهبی، پسر خدا و البته اصل فراگیر تثلیث که به همه این موضوعات مربوط است. این مسایل با اندک تغییراتی همانهایی هستند که در رئوس مطالب و موضوعات تقریبا همه رساله های مختص کلام مسیحی که به چالش با اسلام می پردازند، دیده می شود.
آنچه در مورد فهرست موضوعات فوق قابل توجه می باشد اختلاط آشکار مسایل مربوط به عقیده و عمل به شیوه ای است که از قرار معلوم الزام به دفاع شکل کلام و الهیات در چنین محیطی را تعیین می کند تا باورهای دینی و اعمال مذهبی را که در پی آن باورها می آیند، توجیه نمایند. این موضوع جزو برنامه تقریبا تمامی رساله های کلامی قرار گرفت که مسیحیان سریانی زبان از قرن هشتم به بعد نوشتند. خصوصا منتهایی که حاکی از منازعه بود یعنی منتهایی که با هدف اولیه جدال با مسلمانان یا مسیحیان مجذوب اسلام نوشته شده بود.


منابع :

  1. سیدنی گریفیت- مقاله تاریخچه مجادلات روحانیان مسیحی سریانی با مسلمانان- مترجم سید مهدی حسینی اسفیدواجانی- ماهنامه اطلاعات حکمت و معرفت- فروردین سال 1387- شماره 1

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/116190