نزول سوره مبارکه تحریم

این سوره با داستانى که بین رسول خدا (ص) و بعضى از همسرانش اتفاق افتاد آغاز شده، و آن اتفاق این بود که به خاطر حادثه اى که شرحش مى آید پاره اى از حلال ها را بر خود حرام کرد، و بدین سبب در این آیات آن جناب را مورد عتاب قرار مى دهد که چرا به خاطر رضایت بعضى از همسرانت، حلال خدا را بر خود حرام کردى، و در حقیقت و به طورى که از سیاق بر مى آید عتاب متوجه همان همسر است، و مى خواهد رسول گرامى خود را علیه آن همسر یارى کند. این سوره عمدتا از چهار بخش تشکیل شده است: بخش اول که از آیه یک تا پنج ادامه دارد مربوط به ماجراى با بعضى از همسرانش مى باشد. بخش دوم که از آیه 6 تا 8 ادامه دارد خطابى است به همه مؤمنان در مورد مراقبت در امر تعلیم و تربیت خانواده، و لزوم توبه از گناهان. بخش سوم که تنها یک آیه است، خطاب به پیامبر (ص) در مورد جهاد با کفار و منافقین است. در بخش چهارم که شامل آیه 10 تا 12 مى باشد، خداوند براى تبیین بخشهاى قبل شرح حال دو نفر از زنان صالح (مریم (ع) و آسیه همسر فرعون) و دو نفر از زنان ناصالح (همسر نوح و همسر لوط) را بیان کرده است.

مکی یا مدنی بودن آیات:
با توجه به سیاق آیات در اینکه این سوره مدنی است حرفی نیست.

موضوعات تاریخی:
در شان نزول آیات ابتدایی این سوره روایات زیادى در کتب تفسیر و حدیث و تاریخ شیعه و اهل سنت نقل شده است که ما از میان آنها آنچه مشهورتر و مناسب تر به نظر مى رسد انتخاب کرده ایم و آن اینکه پیامبر (ص) گاه که نزد زینب بنت جحش (یکى از همسران ایشان که البته برخی از مفسران نام شخص دیگری را ذکر کرده اند) مى رفت زینب از عسلى که تهیه کرده بود خدمت پیامبر (ص) مى آورد، این سخن به گوش عایشه رسید، و بر او گران آمد، مى گوید: من با حفصه (یکى دیگر از همسران)، قرار گذاشتیم که هر وقت پیامبر (ص) نزد یکى از ما آمد فورا بگوئیم آیا صمغ مغافیر خورده اى؟! (مغافیر، صمغى بود که یکى از درختان حجاز به نام عرفط (بر وزن هرمز) تراوش مى کرد و بوى نامناسبى داشت) و پیامبر (ص) مقید بود که هرگز بوى نامناسبى از دهان یا لباسش به مشام نرسد بلکه به عکس اصرار داشت همیشه خوشبو و معطر باشد! به این ترتیب روزى پیامبر (ص) نزد حفصه آمد، او این سخن را به پیامبر (ص) گفت، حضرت فرمود: من "مغافیر" نخورده ام، بلکه عسلى نزد زینب بنت جحش نوشیدم، و من سوگند یاد مى کنم که دیگر از آن عسل ننوشم، نکند زنبور آن عسل روى گیاه نامناسبى و احتمالا مغافیر نشسته باشد، ولى این سخن را به کسى مگو، مبادا به گوش مردم برسد، و به گویند چرا پیامبر (ص) غذاى حلالى را بر خود تحریم کرده؟ و یا از کار پیامبر (ص) در این مورد و یا مشابه آن تبعیت کنند، و یا به گوش زینب برسد و او دل شکسته شود؛ ولى سرانجام او این راز را افشا کرد (که در آیه سوم به آن اشاره شده است و زمانى که رسول خدا (ص) سرى از اسرار خود را نزد بعضى از همسرانش یعنى حفصه دختر عمر بن خطاب افشا کرد، و به وى سفارش فرمود که این مطلب را به کسى نگوید، که حفصه آن سر را بر خلاف دستور آن جناب به دیگرى گفت، و قسمتى از سر آن جناب را فاش نموده از فاش کردن بقیه آن سر خوددارى نمود، رسول خدا (ص) جریان را به عنوان اعتراض به خود او خبر داد، یعنى خبر داد که تو سر مرا فاش کردى، آن زن پرسید چه کسى به تو خبر داد که من این کار را کرده ام، و سر تو را فاش ساخته ام؟ رسول خدا (ص) فرمود خداى علیم و خبیر به من خبر داد، و او خدایى است که عالم به سر و علانیه، و با خبر از سرائر و اسرار است)، و بعدا معلوم شد اصل این قضیه توطئه بوده است لذا پیامبر (ص ) سخت ناراحت شد و آیات فوق نازل گشت و ماجرا را چنان پایان داد که دیگر این گونه کارها در درون خانه پیامبر (ص) تکرار نشود. در بعضى از روایات نیز آمده است که پیامبر ص بعد از این ماجرا یک ماه از همسران خود کناره گیرى کرد و حتى شایعه تصمیم آن حضرت (ص) نسبت به طلاق آنها منتشر شد، به طورى که سخت به وحشت افتادند و از کار خود پشیمان شدند.
قابل توجه اینکه: در جلد ششم صحیح بخارى ذیل سوره تحریم از ابن عباس نقل شده که مى گوید: از عمر پرسیدم آن دو نفر از همسران پیامبر (ص ) که بر ضد او دست به دست داده بودند چه کسانى بودند؟ عمر گفت: حفصه و عایشه بودند، سپس افزود: به خدا سوگند ما در عصر جاهلیت براى زنان چیزى قائل نبودیم تا اینکه خداوند آیاتى را در باره آنان نازل کرد، و حقوقى براى آنان قرار داد، (و آنها جسور شدند).

صالح المومنین کیست؟
نکته دیگری که قابل توجه است این است که مقصود از صالح المومنین است که در آیه چهارم این سوره آمده کیست؟ از روایات متعددى استفاده مى شود که منظور امیر مؤمنان  على (ع) است، در حدیثى از امام باقر (ع) مى خوانیم: «لقد عرف رسول الله (ص) علیا اصحابه مرتین: اما مرة فحیث قال: "من کنت مولاه فعلى مولاه" و اما الثانیة فحیث نزلت هذه الایة: "فإن الله هو مولاه و جبریل و صالح المؤمنین اخذ رسول الله (ص) بید على فقال: ایها الناس هذا صالح المؤمنین.» رسول خدا دو بار على (ع) را با صراحت به یارانش معرفى کرده یک بار آنجا که فرمود: (در غدیر خم) من کنت مولاه فعلى مولاه: "هر کس من مولاى او هستم على مولاى او است"، و اما بار دوم هنگامى که آیه فإن الله هو مولاه... نازل شد، رسول خدا (ص) دست على (ع) را گرفت و فرمود: اى مردم این "صالح المؤمنین" است! و در الدر المنثور آمده است که اسماء بنت عمیس روایت کرده که: از رسول خدا (ص) شنیدم آیه "إن تتوبا..." را تلاوت مى کرد تا مى رسید به جمله "و صالح المؤمنین" و مى فرمود: صالح المؤمنین على بن ابى طالب (ع) است. این معنى را بسیارى از علماى اهل سنت نیز در کتابهاى خود نقل کرده اند از جمله علامه ثعلبى و علامه گنجى در کفایة الطالب و ابو حیان اندلسى و سبط ابن جوزى و غیر آنها.

نارضایى پیامبر (ص) از بعضى از همسران خود
در طول تاریخ بسیارند بزرگانى که همسرانى در شان خود نداشتند، و از عدم اجتماع شرائط لازم در آنها رنج مى بردند که در قرآن مجید نیز نمونه هایى از آنها در میان انبیاى بزرگ ذکر شده است. آیات ابتدایی این سوره نشان مى دهد که پیامبر اسلام (ص) نسبت به بعضى از همسرانش چنین بود، آنها به خاطر رقابتهایى که با یکدیگر داشتند گاه روح پاک حضرتش را جریحه دار مى کردند، و گاه به اعتراض نسبت به او و یا افشاء سرش مى پرداختند، تا آنجا که خداوند به سرزنش آنان و دفاع از پیامبرش پرداخته و مؤکدترین بیان را در این زمینه فرموده و حتى آنها را تهدید به طلاق مى کند، و چنان که دیدیم بعد از ماجراى آیات فوق پیامبر (ص) حدود یک ماه از همسرانش قهر کرد، شاید خود را اصلاح کنند.
اصولا تاریخ زندگى آن حضرت (ص) به خوبى نشان مى دهد که بعضى از همسران پیامبر (ص) نه تنها معرفت لازم را نسبت به مقام نبوت نداشتند، بلکه گاه او را همچون یک فرد عادى مورد بازخواست، و حتى خداى نکرده مورد اهانت قرار مى دادند! بنابراین اصرار بر این معنا که همه آنها افرادى شایسته و کاملى بوده اند بى دلیل به نظر مى رسد آنهم با توجه به صراحت آیات فوق تاریخ اسلام نسبت به زنان بعد از پیامبر (ص) مخصوصا داستان جنگ جمل نیز نشان داد که این معنى نه تنها در عصر آن حضرت (ص)، که بعد از او نسبت به جانشینانش نیز تکرار شده است. اصولا تعبیر آیات این سوره که مى گوید: "هر گاه پیامبر شما را طلاق دهد خداوند زنانى از شما بهتر که واجد صفات مذکور در آیه باشند به او مى دهد" بیانگر این واقعیت است که لااقل بعضى از همسران حضرت واجد این شرایط نبودند.


منابع :

  1. سید محمد باقر موسوی همدانی- تفسیر المیزان- جلد 19

  2. شیخ طبرسی- مجمع البیان فی تفسیر القرآن- جلد 24

  3. ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد 24

  4. احمد علی بابایی- برگزیده تفسیر نمونه- جلد 5

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/119337