تعریف تعهد از نظر حقوق

یکی از با اهمیت ترین روابطی که ما بین چند انسان برقرار می شود رابطه معاهده است علت به وجود آورنده این رابطه نیازهای متنوعی است که انسان ها را به بستن پیمان ها (قراردادها، تعهدها، معاهده ها) ملزم می نماید. برای فهم دقیق رابطه مزبور و مختصات آن بهتر است که نخست یک تعریف مختصری درباره تعهد مطرح نمائیم. سپس به اصول و قوانین معاهده ها به طور عام بپردازیم، در تعریف تعهد می توان گفت: عبارتست از التزام به انجام عمل یا ترک آن، مقصود از عمل اعم است از کارهای فکری و عضلانی، چنان که اعم است از اعمال مادی و معنوی، هر تعهدی از چهار رکن اساسی تشکیل می شود: 1- متعد: و آن کسی است که ملتزم به انجام عملی یا ترک آن می شود 2- متعهد له: و آن کسی است که التزام درباره او تحقق یافته است 3- تعهد: که عبارتست ازخود التزام که از طرف متعهد تحقق یافته است 4- موضوع تعهد: که عبارتست از انجام عملی یا ترک آن.
تعهد ممکن است از یک طرف باشد در این صورت کلمه تعهد معمولا به کار می رود مانند این که شخصی متعهد می شود ساختمان کسی را بسازد و اگر تعهد از دو طرف باشد معمولا کلمه معاهده استعمال می گردد، توضیح این که هر متعهدی موجب به وجود آمدن یک تکلیف و یک حق می باشد، تکلیف به عهده متعهد و حق از آن متعدله می باشد، لذا گفته می شود هر تعهد یک بار مثبت به وجود می آورد و یک بار منفی، که البته هر دو تعبیر مثبت و منفی در این مورد قراردادی است، و در صورتی که تعهد از طرفین باشد مانند این که یک شخص متعهد می شود که کار ساختمانی را انجام بدهد و طرف او متعهد می شود که فرزند او را صنعت تعلیم کند، در این صورت که معاهده نامیده می شود، هر یک از طرفین حقی دارند و تکلیفی، و در برابر حق از طرفین برای ادای آن تکلیفی به عهده دیگری است.


منابع :

  1. محمدتقی جعفری- حکمت اصول سیاسی اسلام- صفحه 528

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/210553