برخلاف تصور رایج، وهابیگری تنها یک نظریه ضد امامت نیست، بلکه پیش از آنکه ضد امامت باشد، ضد توحید و ضد انسان است. از آن جهت ضد توحید است که به تقسیم کار میان خالق و مخلوق قائل است و بعلاوه به یک نوع شرک ذاتی خفی قائل است که توضیح داده شد، و از آن جهت ضد انسان است که استعداد انسانی انسان را -که او را از ملائک برتر ساخته و به نص قرآن مجید خلیفة الله است و ملائک مأمور سجده به او- درک نمی کند و او را در حد یک حیوان طبیعی تنزل می دهد.
بعلاوه تفکیک میان مرده و زنده به این شکل که مردگان حتی در جهان دیگر زنده نیستند و تمام شخصیت انسان بدن اوست که به صورت جماد درمی آید، یک اندیشه مادی و ضد الهی است و ما در آینده در بحث معاد درباره این مطلب بحث خواهیم کرد. تفکیک میان اثر مجهول و مرموز ناشناخته و آثار معلوم و شناخته شده، و اولی را برخلاف دومی ماوراءالطبیعی دانستن، نوعی دیگر از شرک است. اینجاست که به معنی سخن رسول اکرم (ص) پی می بریم که فرمود: راه یافتن شرک در اندیشه ها و عقاید آنچنان آهسته و بی سر و صدا و بی خبر است که راه رفتن مورچه سیاه در شب تاریک بر روی سنگ سخت.