مرگ طبیعی و مرگ ارادی در فرهنگ دینی

انسان یک زندگی و مرگ طبیعی دارد که در آن، با حیوانات و حتی گیاهان شریک است، انسان دارای حرکت، تخیل، توهم، تغذیه، نمو و مانند آن است که بعضی مشترک بین انسان و گیاهان و برخی دیگر مشترک بین انسان و حیوان است. بودن اینها دلیل بر حیات طبیعی و از نبود آنها تعبیر به مرگ طبیعی می شود. اینها نشانه کمال نیست مگر در حد کمال گیاهی یا کمال حیوانی.
برای انسان مرگ و زندگی دیگری نیز وجود دارد که در اختیار خود اوست، انسان می تواند با سوء اختیار و انتخاب بد، خود را بمیراند، و یا با حسن اختیار و انتخاب نیک، خود را زنده کند.
قرآن کریم از کسانی که با سوء اختیار، خود را می میرانند به عنوان کافر یاد می کند، یعنی کسی که، حیات معنوی را از دست داده یا در جهت فراهم کردن حیات معنوی گامی برداشته یا در مقام دفع و رفع آن برآمده، یا بعد از دسترسی به آن، سقوط کرده است. نظیر آنها که معاذالله بعد از اسلام مرتد می شوند. اینها مرگ هایی در اثر سوء اختیار است.
گاهی نیز انسان قبل از آن که بمیرد با انتخابی نیک، خود را می میراند. آن که می گوید: بار دیگر من از انسانیت می میرم و از فرشته شدن سر برمی آورم، مثنوی معنوی مولوی، دفتر سوم:
از جمادی مردم و نامی شدم *** وزنما مردم به حیوان سر زدم
مردم از حیوانی و آدم شدم *** پس چه ترسم کی زمردن کم شدم
حمله دیگر بــمیرم از بشـــر *** تـا بــرآورم از ملایک بــال و پــر
ناظر به این مرگ اختیاری است که انسان به حسن اختیار می میرد. این گونه از مرگها زمانی تحقق می یابد که انسان بتواند غرایز خودخواه و خودکام را بمیراند و خوی درندگی و منیت طلبی را درهم بکوبد و چنانچه این خوی غرور و خودخواهی را درهم کوبید و با حسن اختیار خود، از چنگال حیوانیت نجات یافت، مرگ نیکی که با این کیفیت به دست آمده، موت ارادی نام دارد و در این حد است که انسان به مرز فرشته ها راه پیدا می کند. این مطلب در بعضی از کتابهای فقهی نظیر کتاب شریف جواهر و عروه و در احکام روزه های مستحبی ذکر شده است که: در فضیلت روزه، همین بس که انسان شبیه فرشته می شود.
ائمه معصومین- سلام الله علیهم- با مخاطبین خود به گونه های مختلف سخن گفته اند، گاهی فرموده اند: روزه بگیرید تا از درد گرسنگی مستمندان، باخبر بشوید، این تعلیل برای افراد بسیار ضعیف است، چرا باید از احوال آنها بی خبر بود تا در ماه مبارک رمضان، آن هم در اثر احساس گرسنگی از آنان یاد کنیم؟ گاهی نیز می فرمایند روزه بگیرید تا دراثر فشار تشنگی و گرسنگی، به یاد گرسنگی و تشنگی قیامت باشید، این تعلیل برای متوسطین است، چرا در ایام سال از قیامت غفلت کنیم تا با فشار گرسنگی و تشنگی به یاد معاد باشیم؟ گروه دیگر، کسانی هستند که روزه می گیرند تا در حد فرشته ها قدم بردارند و می گویند:
تو فرشته شوی از جهد کنی از پی آنک *** برگ توت است به تدریج کنندش اطلس
انسان بزرگتر از آن است که وقت خود را به خوردن و آشامیدن صرف کند، ارزش او بالاتر از آن است که برای خوردن، زندگی کند. البته این که فرموده اند نخورید تا فرشته بشوید یعنی مطلق تصرفات گیاهی و حیوانی را ترک کنید، تا فرشته منش باشید. اگر در جهان طبیعت، یک برگ توت به کارگاه کرم ابریشم راه پیدا کند حریر و پرنیان می شود، چگونه یک انسان فرشته نشود. درصورتی که می تواند برتر از فرشته ها قدم بردارد.
بنابراین گره سوم کسانی هستند که با حسن اختیار، مرده اند و با مرگ ارادی از عالم حیوانی و نباتی چشم پوشیده اند. چه این که گاهی انسان باسوء اختیار خود می میرد، نظیر آیاتی که کافران را مرده می داند و یا وجود مبارک حضرت امیر (ع) درباره عالم بی عمل می فرماید: «ذلک میت الاحیاء» یعنی دانای بی عمل در بین زنده ها، یک جنازه عمودی است. فرق او با سایر اموات در این است که آنها جنازه افقی روی زمین هستند و این جنازه عمودی روی زمین است وگرنه هر دو مرده اند. عالم بی عمل، مرداری چون سایر مرده ها است. و در انتخاب هریک از این دو مسیر زنها و مردها مختارند، هر کسی که راه بهتر را انتخاب کند و زودتر طی کند، موفق تر خواهد بود.


منابع :

  1. آیت الله عبدالله جوادی آملی- زن در آئینه جلال و جمال- صفحه 356-357

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/211907