دوستی به خاطر خدا از نظر آیات و روایات

قرآن به مسأله اخوت فی الله اهمیت می دهد. طرفدار این نیست که انسان خداپرست در فردیت زندگی کند و بگوید من هستم و خدای خودم و با هیچ کس ارتباط ندارم. نه، تو هستی و خدای خودت، و هر کس که بنده خدای توست او را هم باید دوست داشته باشی. اگر انسان به خاطر خدا بندگان خدا را دوست نداشته باشد نقص است. بله، یک وقت انسان کسی را دوست دارد به غیر ملاک الهی، این با دوستی خدا نوعی تضاد پیدا می کند و نوعی شرک است. اما دوست داشتن دیگران برای خدا عین توحید است.
در یکی از سوره های مسبحات و جزء دعاهایی که در قنوت هم خوانده می شود مؤمنین می گویند: «ربنا اغفر لنا و لاخواننا الذین سبقونا بالایمان و لا تجعل فی قلوبنا غلا للذین امنوا ربنا انک رؤف رحیم؛ پروردگارا! ما و آن برادران ما را که در ایمان بر ما پیشی گرفتند بیامرز، و در دل هایمان نسبت به کسانی که ایمان آورده اند (هیچ گونه) کینه ای مگذار. پروردگارا! به راستی تو رئوف و مهربانی» (حشر/ 10).
غل یعنی کدورت، غش، تیرگی. چقدر بد است که انسان نسبت به شخصی که واقعا مؤمن و با ایمان است غل و حقد و کینه و ناراحتی در قلب خودش داشته باشد. به همین دلیل است که ما در دستورهای دینی خودمان داریم که اگر دو نفر مؤمن نسبت به یکدیگر کدورتی پیدا کردند این کدورت نباید بیش از سه روز باشد. (قراردادن مدت به این دلیل است که ابتدا یک هیجانی در کار است). بعد از سه روز هر دو نفر موظف هستند که زودتر اقدام کنند تا این غل و ناراحتی و این عقده ه ای که از یکدیگر پیدا کرده اند منتفی و رفع شود (اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب الهجره).
در زمینه مؤاخات فی الله دستورهای زیادی داریم. در حدیثی که در کافی (کتاب الایمان و الکفر، باب الحب فی الله و البغض فی الله، حدیث 6) هست پیغمبر اکرم به اصحابشان فرمودند: «ای عری الایمان اوثق؟؛ در میان دستگیره های ایمان کدامیک محکمتر است؟» یکی گفت: نماز، دیگری گفت: روزه، سومی گفت: حج، چهارمی گفت: جهاد و دیگری گفت: زکات. حضرت فرمودند: تمام اینها که شما گفتید دستگیره های محکمی هستند ولی مقصود من چیز دیگری است. گفتند: خودتان بفرمایید یا رسول الله! فرمودند: «الحب فی الله و البغض فی الله؛ اینکه یکدیگر را به خاطر خدا دوست و یا دشمن بدارید»، یعنی دوستان خدا را به خاطر خدا دوست بدارید و دشمنان خدا را به خاطر خدا دشمن بدارید، این محکمترین دستگیره های ایمان است.
امام علی (ع) در کلمات قصار نهج البلاغه می فرمایند: «کان لی فیما مضی اخ فی الله» (خیلی جمله های عالی و خوبی است!) در گذشته برادری داشتم اما اخ فی الله یعنی نه برادر نسبی، بلکه برادری که یکدیگر را به خاطر خدا دوست می داشتیم «و کان ینظمه فی عینی صغر الدنیا فی عینه؛ که کوچک بودن دنیا در نظرش او را در نظرم بزرگ داشته بود» (نهج البلاغه/حکمت 289).
این خودش بزرگی است. تا انسان بزرگ نباشد دنیا در نظرش کوچک نمی آید. شراح گفته اند با قرائنی که در مجموع این جمله ها هست مقصود ایشان جناب عثمان بن مظعون است.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 5- صفحه 23-21

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/21829