اصالتهای انسانی از نظر منکران

از نظر منکران اصالتهای انسانی حرف هایی به نام اصالتهای انسانی، شرافتهای انسانی، کرامتهای انسانی همه موهوم محض است. منتها بعضی از این منکرها می گویند موهوم هایی است که مصلحت و منافع جامعه بشر اقتضا می کند که بشر این موهوم ها را بپذیرد والا حقیقتی ندارد، مثلا صداقت در مقابل فریب و فریبکاری هیچ اصالتی ندارد، برای انسانی که می خواهد صادق باشد یا فریبکار ایندو هیچ فرقی نمی کند، اگر همه مردم بخواهند فریبکار باشند به زیان همه مردم است، برای اینکه همه مردم بهتر به منافع خودشان برسند و زیان کمتری ببرند ناچار باید این موهومات را پذیرفت.
آنگاه فیلسوفانی آمدند و این حرفها را به مردم تلقین کردند که شرافت اقتضا می کند که انسان صادق باشد و نه فریبکار، تا وجدانهای مردم را به این موهومات پایبند کنند. اینها موهوماتی است که به حال مردم مفید است والا در واقعیت خود موهوم محض است. گروهی دیگر از همین کسانی که اینها را موهوم می دانند، هم موهوم می دانند و هم توصیه نمی کنند، توصیه به خلافش می کنند، مثل فلسفه "نیچه" که می گوید این موهومات را یک عده وضع کرده اند برای منافع خودشان، اگر کسی بتواند برخلاف رفتار کند باید هم برخلاف رفتار کند. پس نظریه دوم، موهوم بودن اینهاست اعم از اینکه اینها را یک موهومهای مفیدی به حال بشریت بدانیم یا موهومهایی که حتی مفید هم نیست.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- فطرت- صفحه 134-133

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/22284