شناخت خداوند به عنوان امر کننده به عدل و بپادارنده آن، اساسی ترین معرفتی است که رابطه بشر با خداوند در ادیان آسمانی بر آن استوار شده است. حتی اگر خدای فلاسفه، مثلاً محرک اول در نظر ارسطو که تنها با نیروی عقل و اندیشه بشر سر و کار دارد و با دل و احساسات و عواطف او کاری ندارد، از نظر عدل و ظلم مورد بحث نباشد، خدای پیامبران که علاوه بر جنبه منطق و استدلالی و عقلانی، پیوند محکم و استواری با ضمیر و دل و احساسات دارد و انسان با او در حال داد و ستد و محبت ورزی است و ارتباط انسان با او از نوع ارتباط یک نیازمند با یک بی نیاز قادر عطوف مهربان است، قطعا باید عادل باشد.