معنای رحمانیت خداوند

سوره مبارکه رحمن تنها سوره ای است که خود سوره با یکی از اسماء الله آغاز می شود، با اسم مبارک "رحمن".
ما در «بسم الله الرحمن الرحیم» بعد "الله" با اسم "رحمن" روبرو می شویم. "رحمن" از نظر لغوی مبالغه در رحمت است، در عنایت وجود و بخشندگی، و این اسم به غیر خداوند اطلاق نمی شود، بر خلاف بعضی از اسمهای دیگر مثل رحیم (که) به غیر خدا هم " رحیم" می شود گفت.
در واقع "رحیم" امری است که فی حد ذاته می تواند مراتب و درجات داشته باشد که شامل به اصطلاح رحمت امکانی هم بشود، به معنی رحمت از آن جهت که منسوب به یک ممکن الوجود است، و لهذا در قرآن به پیغمبر اکرم "رحیم" اطلاق شده است: «لقد جاءکم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمؤمنین رؤوف رحیم؛ همانا شما را پیامبری از خودتان آمد که رنج و زیانتان بر او گران است، به (هدایت) شما اصرار دارد و به مؤمنان دلسوز و مهربان است.» (توبه/ 128)
کلمه های "رؤوف" و "رحیم" هم از اسماء الله است ولی از اسمائی است که اختصاص به خداوند ندارد، یعنی در عین اینکه شأنی از شؤون الهی را بیان می کند به غیر خدا هم اطلاق می شود، یعنی رحمت به آن معنی که در "رحیم" هست و رأفت به آن معنی که در "رؤوف" هست به اصطلاح درجه امکانی هم دارد که می شود آن را به یک ممکن نسبت داد. ولی "رحمن" به آن معنای "مبالغه ای" که دارد، یعنی آن نهایت درجه رحمت و رحمت شامله ای که تمام هستی را در برگرفته است، مثلا خود پیغمبر هم به تمام وجود خودش مشمول رحمن است، و هر موجود و مخلوق دیگری. این (اسم) به غیر خدا اطلاق نشده است.
خداوند در آخر سوره الرحمن می فرماید: «تبارک اسم ربک ذی الجلال و الاکرام؛ مبارک است و پر برکت است نام پروردگارت آن نام پر جلال و صاحب جلالت و صاحب اکرام.» (الرحمن/ 78) که می گویند اشاره به همان نام "الرحمن'' است که سوره با آن شروع شده است. سوره با کلمه ''الرحمن'' شروع شد و با توصیف ''الرحمن'' با جمله «تبارک اسم ربک ذی الجلال و الاکرام» خاتمه پیدا می کند اشاره به اینکه آنچه که در عالم به وجود آمده است از اول عالم تا آخر عالم، دنیا و آخرت، تمام اینها به اسم ''رحمن'' به وجود آمده است.
می گویند: «ظهر الوجود ببسم الله الرحمن الرحیم». اصلا ''رحمن'' یعنی رحمت عامه پروردگار، یعنی خلقت، اساس خلقت. رحمن یعنی خدای خالق، یعنی خدای خالقی که خلقتش بر اساس رحمت و جود و رساندن فیض است و هر موجودی آن فیضی را که لایق است دریافت می کند. ما اگر بگوییم ''خدا خالق است'' یک معنا و مفهوم را گفته ایم یعنی همین مقدار فهمانده ایم که خداوند ایجاد کننده اشیاء است، ولی آیا این ایجاد بر اساس فیض و رحمت است یا بر اساس دیگری، این را دیگر کلمه ''خالق'' نمی فهماند، ولی وقتی که می گوییم ''رحمن'' یعنی افاضه کننده جود و رحمت خودش. وقتی می گوییم ''رحمن'' یعنی سراسر خلقت مساوی است با سراسر رحمت، و حتی آنجایی هم که عذاب هست، خود عذاب از یک جنبه دیگر (لااقل از این جنبه که ما نظام کل را در نظر بگیریم در نظام کل) باز نوعی رحمت است.
می گوید: «تبارک اسم ربک» مبارک باد، افزون باد آن نام پروردگارت، آن نامی که صاحب جلال و اکرام است. گفتیم ''جلال'' یعنی اجل شأنا است، منزه از نقص است، به اصطلاح صفت سلبی است. ''اکرام'' یعنی پر از کرامت است، پر از جمال است «ذی الجلال و الاکرام» صاحب جلال و جمال بودن، یعنی از نقصها منزه بودن و به کمالها متصف بودن، که جمع میان صفات سلبیه و صفات ثبوتیه هر دو در این جمله شده است.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن- جلد 6 صفحه 80-79 و 11-12

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/22577