سه گونه دشمن برای انسان

نفس انسان که دشمن انسان است، چگونه دشمنی است؟ آیا دشمن بودن نفس انسان با انسان به معنی این است که احساسات کینه توزانه با انسان دارد، یا فقط می خواهد به هوا و میل خودش رفتار کند، ولی همینکه می خواهد به هوا و میل خودش رفتار کند، نتیجه اش رفتاری دشمنانه خواهد بود؟
دومی صحیح است. این است که قرآن می فرماید: «فاحذروهم» بترسید و احتیاط کنید از دشمنی این دشمنها. آن دشمنی که با چهره دشمنانه با انسان روبرو می شود خطرش کمتر است از دشمنی که با چهره دشمنانه روبرو نمی شود و حتی با قصد دشمنی هم روبرو نمی شود. از اینجا معلوم می شود که انسان سه گونه دشمن می تواند داشته باشد:
دسته اول دشمنانی هستند که با قصد دشمنی و با چهره دشمنی با انسان روبرو می شوند که دشمنهای آشکار و علنی هستند.
دسته دوم دشمنانی هستند که با قصد دشمنی و با چهره دوستی با انسان روبرو می شوند. مسلما خطر دوستان منافق برای انسان از خطر دشمنان صریح بیشتر است.
دسته سوم کسانی هستند که با چهره دوستی می آیند و با قصد دوستی هم می آیند ولی رفتارشان و تقاضاهایشان به گونه ای است که از تیرباران کردن یک دشمن، بیشتر و بالاتر است. گاهی مادر انسان ضررش برای انسان از هر دشمنی بیشتر و بالاتر است. مادر با چهره دوستی و با قصد دوستی، با فرزندش رفتاری می کند که دشمن آن گونه رفتار نمی کند.
یک امر کوچک را به عنوان مثال عرض می کنم: در بین الطلوعین پدر می خواهد فرزندش را برای نماز بیدار کند. مادر خطاب به پدر می گوید: آیا دلت می آید بچه ات را از این خواب خوش بیدار کنی؟ دلش برای این فرزند می سوزد و می خواهد به او مهربانی کند و او را ناراحت نکند و لذا او را برای نماز بیدار نمی کند. این مادر دشمنی است که با چهره دوستی و با قصد دوستی سراغ فرزند خود آمده است.
پس معلوم می شود خطر دشمنی که با چهره دوستی و با قصد دوستی می آید و آنچه بر ضرر انسان است می خواهد، از خطر کافر و حتی منافق بیشتر است. لهذا قرآن در آیه 14 سوره تغابن خطر این جور دشمنها را به انسان گوشزد می کند، دشمنی که با چهره دوستی و با قصد دوستی با انسان مواجه می شود. در ادامه همین آیه می فرماید: «و ان تعفوا و تصفحوا و تغفروا فان الله غفور رحیم؛ و اگر (از خلاف آنها) در گذرید و چشم بپوشید و ببخشایید، بی گمان خدا آمرزنده ی مهربان است». تفاوت دشمنی نوع سوم با دشمنی نوع دوم و نوع اول در این است که دشمنی نوع سوم از آندو خطرناکتر است ولی این تفاوت هست که در اینجا سوء نیت در کار نیست، با حسن نیت دشمنی صورت می گیرد یعنی دشمنی از روی جهالت است.
در صدر اسلام مسلمینی بودند که در مواردی که همسران و فرزندان مانع می شدند هیچ به حرف آنها گوش نمی کردند. بعدها که اوضاع به نفع مسلمین گردش کرد و خود آنها هم مجبور شدند مهاجرت کنند، بعضی از مسلمین می خواستند به انتقام آن روزهایی که آنها مانع بودند دیگر با آنها هیچ معاشرتی نکنند و آنها را از خودشان طرد کنند. قرآن می فرماید: شما به حرف آنها گوش نکنید ولی کینه آنها را هم در دل خود نگه ندارید، عفو کنید و صفح کنید.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 7- صفحه 179-178

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/22920