یکی دیگر از موضوعاتی که قرآن کریم درباره منشأ خطای ذهن ذکر می کند که این را حتی دیگران کمتر ذکر کرده اند و قرآن بیشتر این چیزی است که ما اسمش را "سرعت در قضاوت" می گذاریم. سرعت در قضاوت یک بیماری دیگری است غیر از بیماری پیروی از گذشتگان و غیر از بیماری پیروی از ظن و گمان.
سرعت در قضاوت می دانید به تناسب اینکه افراد مختلف هستند همه افراد کم و بیش ممکن است به آن گرفتار شوند و آن این است که بعضی وقتی به یک مسئله فکری می رسند حوصله توقف کردنشان کم است، دلشان می خواهد زودتر رأیشان را بدهند و رد شوند.
این را می گویند سرعت در قضاوت. اصلا نمی خواهد خیلی تأنی بکند، مثل قاضی ای که تا پرونده ای در مقابلش قرار می گیرد دلش می خواهد زود رأی بدهد قبل از اینکه فکر کند که آیا مدرک به قدر کافی وجود دارد یا وجود ندارد، اگر مدرک به قدر کافی وجود ندارد بگوید مدارک کافی نیست من نمی توانم قضاوت کنم. قرآن به این موضوع توجه دارد و بشر را متوجه می کند که در مسائلی که اظهار نظر می کند مدارک موجود به قدر کافی نیست.
این مسئله ای که مرتب می گوید: «و ما اوتیتم من العلم الا قلیلا؛ و شما از علم جز اندکی داده نشده اید.» (اسراء/ 85) به این مضمون در قرآن هست و این را در جاهایی می گوید که افرادی قضاوت می کنند، می گوید قضاوت اما این حساب را هم داشته باش که مجموع اطلاعاتی که داری برای این قضاوت کافی هست یا کافی نیست. آنچه تو باید بدانی و نمی دانی نسبت به آنچه می دانی خیلی بیشتر است.
آیه «یعلمون ظاهرا من الحیوه الدنیا و هم عن الاخره هم غافلون؛ از زندگی دنیا ظاهری را می شناسند و آنها از آخرت بی خبرند.» (روم/ 7) نیز تعبیر فوق العاده عجیبی است. اگر این را قرآن در این قرن گفته بود ما حدس و تخمین می زدیم که این بعد از آن است که منطق جدید پیدا شده و در منطق جدید می گویند انسان فقط پدیده ها را می تواند بشناسد، علم بشر به محسوسات و پدیده ها تعلق می گیرد، ذوات و بواطن را نمی تواند بشناسد، قرآن هم از این جاها گرفته می گوید: «یعلمون ظاهرا من الحیوه الدنیا؛ (من، من بیانی است) اینها فقط بر ظواهر و پدیده ها اطلاع دارند که آن عبارت است از زندگی دنیا»، «و هم عن الاخره» -که نقطه مقابل "ظاهره" قرار می گیرد- «غافلون» «از آخرت غافل و بی خبر هستند» یعنی بشر روی علم ظاهری خود فقط پدیده شناس است. این هم خودش حد علم بشر را بیان می کند.