محیط مناسب روحی شرط توحید و خداشناسی

ممکن است سؤال شود چه رابطه ای مابین عمل و فکر هست؟ مسئله فکر از مسئله عمل مجزاست. ممکن است انسان جوری فکر کند و نظام فکری اش ثابت بماند، اما عمل و اخلاقش مطابق آن نباشد و به نحو دیگری سیر کند.
جواب این است که ایمان و اعتقاد، یک فکر مجرد و خشک نیست که گوشه ای از ذهن را اشغال کند و با سایر قسمت های هستی انسان سر و کاری نداشته باشد. در بین افکار انسان، افکار بی ارتباط به عمل، بسیار است، مانند افکار و اطلاعات ریاضی انسان و قسمت های بسیاری از اطلاعات طبیعی و یا جغرافیایی. اما بعضی از افکار است که وقتی در انسان پیدا شد، به حکم اینکه با سرنوشت انسان پیوند دارد، می خواهد بر سراسر وجود انسانی تسلط یابد و همه را در قبضه خویش قرار دهد، هنگامی که پیدا می شود، زنجیروار یک عده اندیشه های دیگری را به دنبال خویش می آورد و خط مشی انسان را عوض می کند. عینا داستان کودک مکتبی است که هر چه استاد می گفت بگو "الف"، نمی گفت. پس از آنکه اصرار بسیار کردند که "الف" گفتن برای تو چه ضرری دارد جواب داد که اگر "الف" بگویم، به آن ختم نمی شود، پس از آن باید بگویم "ب" و بالاخره سلسله درازی خواهد داشت. من از اول، "الف" نمی گویم که تا به آخر راحت باشم. سعدی می گوید:
دل گفت مرا علم لدنی هوس است *** تعلیمم کن اگر تو را دسترس است
گفتم که «الف» گفت: دگر؟ گفتم: هیچ *** در خانه اگر کس است یک حرف بس است
مسئله خدا عینا همان "الف" مکتبی است که انسان وقتی گفت، بلافاصله بعدش باید بگوید "ب" و به ترتیب سایر الفبای معرفت به دنبال آن. انسان وقتی خدا را پذیرفت باید بپذیرد که خدا عالم السر و الخفیات است، قادر مطلق است، حکیم علی الاطلاق است، عبث و بیهوده در کار او وجود ندارد، پس، از خلقت انسان نیز هدف و غرضی در کار است و بیهوده نیست. قهرا این فکر به دنبال می آید: آیا زندگی انسان به همین حیات و زندگی محدود است و یا اینکه انسان تکلیف و وظیفه دیگری دارد؟ آیا آن که انسان را آفریده است، وظیفه ای را هم به عهده او گذاشته است یا اینکه نگذاشته است؟ و اگر وظیفه ای هست، آن وظیفه چیست و چگونه باید رفتار کرد؟ این است "الفی" که تا آخر گریبان انسان را رها نمی کند، مگر اینکه سرا پای زندگی خود را تسلیم این "الف" کند، یعنی این خط سیری است که "الف خدا" برای انسان معین می کند. روی این حساب است که خداشناسی، جو روحی و عملی مساعدی لازم دارد و اگر جو روحی و عملی مساعدی نبود، همان ریشه اصلی نیز خشک می گردد، همچون بذری که در زمینی افشانده می شود که اگر محیط مساعد نباشد فاسد می گردد و از بین می رود. توحید اقتضا می کند یک زمینه آماده روحی را برای تعالی. توحید هم مقتضی تعالی روحی است، می خواهد روح را برتری دهد و با هدف های حیات و خلقت سازگاری دهد و به همین جهت در قرآن کریم همه سخن از قابلیت و پاکی و استعداد است، می گوید: «هدی للمتقین؛ هدایت است برای پرهیزکاران» (بقره/ 2)، «لینذر به من کان حیا؛ تا آن را که (دلش) زنده است بیم دهد» (یس/ 70)
از طرف دیگر، عصیان های اخلاقی و عملی، روح را از آن مقام قدس والا تنزل می دهند و لذا این فکر و آن عمل دو نیروی متضاد با یکدیگرند. نه تنها در مفاهیم مقدس مذهبی مطلب اینچنین است، بلکه در تمام مفاهیم مقدس، ولو غیر مذهبی، مطلب به همین منوال است. شرافت و شهامت و شجاعت روح در همه کس رشد نمی کند. عزت و آزادگی و عدالت خواهی و خیرخواه بشر بودن در همه کس رشد ندارد. در انسان شهوتران و عیاش، اینها رو به زبونی و فرسودگی می روند، در انسان از خود گذشته و از تن رهیده، رشد می کنند و لذا در آنجا که انسان به شهوت و عیش و نوش گراییده است، همه سجایای انسانی مرده است و انسان در لجن سیئات اخلاقی فرو رفته است و بدان سبب جامعه و انسان ها در راه سقوط می افتند.
یک نمونه تاریخی این مطلب، داستان سقوط اسپانیای اسلامی است. کلیسا هر چه خواست آن را از چنگال مسلمانان به در آورد، نتوانست تا نقشه ای ماهرانه کشید و تعالی روح را از آنان گرفت، آنان را به باده گساری و عیاشی عادت داد و غیرت و شرفشان را برد و به دنبال آن سیادت و استقلالشان و سپس دین و اعتقاداتشان همه را نابود ساخت. اولیای حق حتی از بسیاری از لذات مباح چشم می پوشیدند و از گرفتاری در لذات حلال نیز پرهیز داشتند، زیرا می دانستند آنجا که انسان پای بند لذت شد تعالی روح از او گرفته می شود چه رسد به آنجا که پای بند گناه باشد. در آثار اسلامی ما این مطلب به این صورت طرح شده که گناه، سیاه دلی می آورد و سیاه دلی، بی ایمانی. به عبارت دیگر سیه کاری، سیه دلی می آورد و سیه دلی، سیه فکری: «ثم کان عاقبة الذین اساؤا السوأی ان کذبوا بایات الله؛ آنگاه عاقبت کسانی که زشت کاری کردند، این شد که آیات خدا را تکذیب کردند» (روم/ 10)


منابع :

  1. مرتضی مطهری- علل گرایش به مادیگری- صفحه 174-177

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/24195