ملازمت ایمان و عمل و رد اندیشه ارجاء

قرآن کریم
اگر به قرآن کریم مراجعه کنیم می بینیم مطلب کاملا مشخص است. قرآن کریم، یهودیان را که آن وقت این چنین فکری (تحقیر عمل) داشتند که حالا چنین فکری ندارند سخت می کوبد. این فکر که ملتی برای خودش امتیازی در نزد پروردگار قائل و معتقد باشد که اگر من کار بد بکنم، خدا به کار بد من کار ندارد ولی اگر کار خوب بکنم چند برابر جزای خوب می دهد، اساسا مال یهودی ها بود و قرآن زیاد این را نقل می کند، اینها می گفتند ما هر چه گناه بکنیم، هر چه کار بد بکنیم، به جهنم نمی رویم، ما نژاد ممتاز هستیم فرضا اگر به جهنم برویم، یک تشریفاتی است و بعد از چند روزی خلاص می شویم، بهشت مال ماست «و قالوا لن تمسنا النار الا ایاما معدودة؛ و گفتند هرگز آتش جز چند روزی به ما نمی رسد.» (بقره/80) ببینید قرآن در اینجا چگونه بحث می کند.
در تفاسیر وارد شده است که در مدینه، هم یهودی بود هم مسیحی و هم مسلمان، در میان عده ای از مسلمانان و مسیحیان و یهودیان اختلاف می شود، مسلمان ها می گویند ما حالا که مسلمان شدیم ملت ممتاز هستیم و خدا برای ما امتیاز قائل است و هر کار بدی بکنیم خدا از ما می گذرد، مسیحی ها هم می گویند خیر، ما چنین هستیم و یهودی ها هم همین را می گویند، ببینید قرآن چه جور جواب می دهد: «لیس بأمانیکم و لا امانی اهل الکتاب من یعمل سوء یجز به؛ (اجر و کیفر الهی) به دلخواه شما و یا اهل کتاب نیست؛ هر که بدی کند بدان کیفر شود» (نساء/123) نه مطلب آن طوری است که شما مسلمان ها آرزو کردید (مخاطبش مسلمان هاست) و آرزویش را در دلتان پروراندید و نه آن طور است که اهل کتاب خیال کردند و آرزویش را در دلشان پروراندند، خدا با هیچکس خویش و قومی ندارد، «من یعمل سوء یجز به؛ هر کسی کار بد بکند خداوند به او کیفر خواهد داد.» ببینید قرآن چگونه و با چه صراحتی این خیال را که مقدمه انحطاط مسلمانان بود از سرشان بیرون آورد، فرمود بروید عمل خودتان را تصحیح کنید.
سخنی از امام علی (ع) درباره ملازمت ایمان و عمل

در نهج البلاغه است که کسی آمد خدمت امام علی (ع) و عرض کرد مرا نصیحتی بفرمایید، حضرت در مقام نصیحت او چند جمله فرمودند که اولین جمله اش این است: «لا تکن ممن یرجوا الاخرة بغیر العمل، و یرجی التوبة بطول الامل، یقول فی الدنیا بقول الزاهدین، و یعمل فیها بعمل الراغبین؛ از کسانی مباش که امید به آخرت می بندند ولی بدون عمل (این، امید و رجاء کاذب است) و از آن کسان مباش که توبه را دوست دارد و دلش می خواهد توبه کند ولی با طول امل و آرزوهای دراز.» (یعنی توبه را تأخیر می اندازد و با خود می گوید دیر نمی شود، وقت هنوز باقی است)،» (حکمت 150) می فرماید: ای مرد از آن کسان مباش که آخرت را دوست می دارد ولی نمی خواهد عمل کند. معنی جمله بعد این است: از آن کسانی مباش که وقتی سخن می گوید سخن کسی است که به مادیات دنیایی بی اعتناست، ولی وقتی پای عمل به میان می آید، آدم اسیر و بیچاره ای است، عملش، عمل شیفتگان و مغرورین به دنیاست.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- حق و باطل- صفحه 101-102 و 112-113

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/24293