معنا و مفهوم لطیف در قرآن

در سوره ملک آیه 14 آمده: «و هو اللطیف الخبیر؛ و اوست لطیف آگاه». (ملک/ 14) کلمه "لطیف" در قرآن مکرر استعمال شده است و در موارد مختلف معانی مختلف دارد، ولی ریشه همه معانی یک چیز است. به طورکلی لطافت یک چیز، عبارت است از نوعی صفت در شیء که حس ظاهر به طور آشکار آن را درک نمی کند، یک دقت و ذوق و بینشی می خواهد که انسان بتواند آن را درک کند. مثلا می گوییم لطافتی که در شعر حافظ هست یک امر محسوس نیست، یعنی یک کلمه در این شعر نیست که اسم این کلمه لطافت این شعر باشد، یک صفت است، اما یک صفت خیلی دقیق و ظریف که یک حس و یک ذوق خیلی عالی آن را درک می کند.
در حدیث است راجع به قرآن که می فرماید: «القر ان عبارات و اشارات و لطائف و حقائق» قرآن چهار چیز در طول یکدیگر است: عبارات، یعنی همین الفاظ. الفاظ قرآن را همه مردم می شنوند. معانی ظاهری این الفاظ یعنی ترجمه تحت اللفظی آنها را هم هر کسی می تواند درک کند، اما قرآن گذشته از آن ترجمه تحت اللفظی کلمات، یک اشاراتی دارد که انسان باید فکرش دقیق تر باشد تا اشارات قرآنی را درک کند، و این ماورای عبارات است. از اشارات، دقیقتر چیزهایی است که به تعبیر حدیث لطایف است. لطایف حتی از اشارات هم دقیقتر است، یعنی ذهن باید خیلی دقیق و صاف باشد و بلکه باید پاک و نورانی باشد که آن لطایف را از قرآن درک کند. آنگاه در پشت لطایف حقایق است. پس مقصود از لطافت چنین چیزی است. لطیف یک معنایش این است: آن که دقایق امور را درک می کند، یعنی خدا نه فقط ظواهر امور را درک می کند، آن دقایق را هم درک می کند. ولی در یکی از اخبار و احادیث ما که در اصول کافی آمده است و البته سابق دیده ام، حدیث خیلی خوبی است، فی الجمله از معنایش در ذهنم هست و اتفاقا در تفسیر فخررازی که امروز نگاه می کردم دیدم این معنا را فخررازی هم ذکر کرده است. امام می فرماید: لطیف یعنی آن که خالق اشیائی است که آن اشیا آنقدر دقیق اند که به چشم نمی آیند، یعنی خدا خالق این اشیائی است که شما می بینید و هزاران اشیا دیگر که بشر نمی تواند وجود آنها را حس کند، آنها را آفریده و به آنها هم آگاه است. پس معنی لطیف یعنی خالق اشیا خیلی کوچک و خیلی ریز و اموری که به واسطه خردی و لطافتی از نظر خردی به چشم نمی آیند. یادم هست که در کتاب خدا در طبیعت نوشته فلاماریون (کتاب خوبی است) که مرحوم شازده خسروانی ترجمه کرده و مرحوم خالصی زاده به این کتاب پاورقی هایی نوشته است، در یک جا که مولف برای اثبات صانع به همین اشیا ریز و ذره بینی و سلول و این جور چیزها استدلال می کند، خالصی زاده همین حدیث را آورده است. این حدیث صراحت دارد. حتی آن طور که فی الجمله یادم هست امام می فرماید: خداوند حیوانات کوچکی آفریده است، لطیف است یعنی خالق موجودات لطیف و حتی جاندارهای لطیفی است که آن جاندارها به چشم نمی آیند. آنگاه معنی آیه چنین می شود: «الا یعلم من خلق؛ آیا آن که آفریده است نمی داند؟» (ملک/14)، ( چون مردم فکرشان راجع به همین کارهایی است که خودشان می کنند، حرفی می زنند آرام بگویند، بلند بگویند و...)، «و هو اللطیف». او خالق بسیاری اشیا است که شما از وجود آنها به واسطه لطافتشان آگاه نیستید، و خبیر است به همان اشیائی که به لطف خودش و به لطافت خودش آنها را خلق کرده است، یعنی این مقدار مخلوقاتی که شما سراغ دارید، گذشته از اینکه آنها را می داند، آنقدر مخلوقاتی دارد که شما از وجود آنها هم آگاه نیستید و او به آن مخلوقات هم آگاه است.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 8- صفحه 186-184

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/25341