آیات قرآن دلالت بر برزخ دارد

از جمله آیاتی که بر وجود حیات برزخی همراه با ثواب و عقاب دلالت دارد این آیات است: «و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله أمواتـا بل أحیآء عند ربهم یرزقون * فرحین بمآ ءاتا'هم الله من فضله و یستبشرون بالذین لم یلحقوا بهم من خلفهم ألا خوف علیهم و لا هم یحزنون؛ و البته گمان مبر کسانیکه در راه خدا کشته می شوند مردگانند بلکه زندگانند؛ در نزد پروردگارشان روزی داده میشوند، و به آنچه خدا از فضل و کرم خود به آنها عنایت فرموده است خوشحالند؛ و نیز در بشارت و خوشحالی هستند نسبت به افرادی که در زندگی معنوی به آنان پیوند و ربط داشته اند و هنوز نمرده اند و بدانها ملحق نگردیده اند، که چگونه عنایت خدا شامل حال آنان شده و تمام اقسام غم و غصه و اندوه و خوف از آنان برداشته شده و به مقام سکینه و اطمینان رسیده اند» (آل عمران/170-169).
چون حضرت صادق (ع) این آیه را چنین تفسیر نموده اند که «یستبشرون و الله فی الجنة بمن لم یلحق بهم من خلفهم منالمؤمنین فی الدنیا؛ سوگند به خدا که بشارت و خوشحالی آنان در بهشت است نسبت به مؤمنینی که در دنیا بوده و هنوز به آنها ملحق نشده اند» یعنی چون هنوز دنیا موجود است، پس قیامت برپا نگردیده و بهشت قیامتی به هم نرسیده است. بنابراین مراد از جنت در این کریمه مبارکه جنت برزخی است که با بقاء دنیا ملایمت و سازش دارد.
آیاتی که دلالت بر عالم برزخ و ثواب و عقاب برزخی دارد، استدلال به آن مبتنی و متکی بر آیات دیگری است که در آنها بطور صراحت در وقت قیام قیامت، وجود آسمانها و زمین و ستارگان و کوهها و دریاها و غیر آنها مضمحل و دگرگون قلمداد شده است. در آن هنگام آسمانها از هم می پاشند، زمین شکافته می شود، خورشید سیاه میگردد، ستاره ها فرو میریزند، عالم عالم دیگری می شود.
«إذا السمآء انشقت * و أذنت لربها و حقت؛ در آن وقتیکه که آسمانها شکاف بردارند و یکسره گوش به فرمان خدایشان دهند؛ و حق است که فرمان خدا را بپذیرند» (انشقاق/1و2).
«إذا السمآء انفطرت * و إذا الکواکب انتثرت؛ در آن وقتیکه آسمانها پاره شوند و ستارگان از آسمان فرو ریزند و پخش شوند» (انفطار/1و2).
«إذا الشمس کورت * و إذا النجوم انکدرت؛ در آنوقتی که خورشید نورش را و شعاعش را در خود بگیرد و جمع کند و ستارگان منکدر و تاریک شوند» (تکویر/1و2).
«یوم تبدل الارض غیر الارض و السمـاوات و برزوا لله؛ در آنوقتی که زمین تبدیل شود به غیر زمین و چیز دیگری، و آسمانها تغییر یابند و همه برای خدا ظاهر شوند» (ابراهیم/48).
«یوم یکون الناس کالفراش المبثوث * و تکون الجبال کالعهن المنفوش؛ در آنوقتی که مردم مانند ملخ و پروانه پراکنده اند و کوهها مانند پشم زده شده و ریزه ریزه شده در فضا منتشر شوند» (القارعه/4و5).
«یوم تکون السمآء کالمهل * و تکون الجبال کالعهن؛ در آنوقتی که آسمانها همانند فلز گداخته و ذوب شده، و کوهها مانند پشم وارفته، سست و بی اساس و بی بنیادند» (المعارج/8و9).
این آیات، مظاهر قیامت کبری را بیان میکند، و مقام تجلی نفس را در آنجا؛ و چون نفس بالاتر از صورت و مثال است و حقیقت آن متعین به کم و کیف نیست لذا در آنجا آسمان و زمین و ستاره و کوهی نیست، و آسمان و زمین بصورت دیگری خواهد بود. و بنابراین تمام آیاتی که در آنها نعمت های بهشت یا نقمت های دوزخ مقدر و محدود به دوام آسمانها و زمین شده اند و مستمر به استمرار و دوام وجودی آنها قرار گرفته اند، راجع به بهشت مثالی و برزخی خواهد بود.


منابع :

  1. سید محمد حسینی تهرانی - معادشناسی 2 - صفحه 244-240

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/25390