کیفیت عبور گروه های مردم از صراط

هر کس در دنیا مطیعِ محض خدا و رسول خدا باشد، و در کارهای خود هیچ چون و چرا نکند، و در برابر خواسته های آنان از خود اظهار سلیقه و رد و ایراد ننماید؛ خداوند او را بدین مقام موفق می کند و آنان از روی پل حرکت می کنند چون برق. ولیکن «أَصْحَـ'بُ الْیَمِینِ مَآ أَصْحَـ'بُ الْیَمِینِ * فَأَصْحَـ'بُ الْمَیْمَنَةِ مَآ أَصْحَـ'بُ الْمَیْمَنَةِ؛ و اهل سعادت، چه اهل سعادتی، پس دسته ای اهل سعادت، چه اهل سعادتی» (واقعه/ 27-8) کسانی که از یاران و گروه سمت راست هستند، از سعیدان و نیکبختان هستند ولیکن آن قاطعیت در امر توحید را ندارند و آن معیت با رسولان و اطاعت صرف که چون شمشیر برنده است و یا آن گونه دقت که چون مو باریک است در آنها نیست و اسرار خفیه پیامبران و امامان را نمی توانند تحمل نمایند، و لقاء الله را ادراک نکرده اند، و «إلَهِی مَا عَبَدْتُکَ خَوْفًا مِنْ عِقَابکَ وَ لاَ طَمَعًا فِی ثَوَابِکَ بَلْ وَجَدْتُکَ أَهْلاً لِلْعِبَادَةِ فَعَبَدْتُکَ؛ خدای من تو را به خاطر ترس از عذابت و طمع در پاداشت عبادت نکردم بلکه تو را اهل عبادت یافتم و پرستیدمت» را چون بزرگان و پیش کسوتان راستین و سابقین نمی فهمند.
می گویند: خدایا ما در دنیا آمدیم زندگی کنیم و به ما دستورهایی دادی که چنین بکن و چنان نکن! و ما مال حرام نمی خوریم، دزدی نمی کنیم، قمار نمی کنیم، به نوامیس مردم تعدّی نمی نمائیم؛ ولی ما طالب عیش در دنیا هستیم، غذای لذیذ می خواهیم، و همانطور که به ما وعده داده ای حورالعین میخواهیم، جنات و انهار می خواهیم، و ما به این چیزها اشتها داریم؛ و هر چه خدا بفرماید: من اینها را به شما می دهم ولی شما قصد همت بر آنها نکنید و نظر خود را بالاتر کنید، ببینید امامتان چه می خواست!
هر که کارَد، قصدِ گندم بایدش *** کاه خود اندر تَبَع می آیدش
میگویند: آن امام ما بود، آن علی بن ابی طالب بود؛ به ما چه مربوط؟ باری اینان آدم های خوبی هستند و صالح العمل، ولی آن خصوصیات درشان نیست، و آن دقت صراط را ندارند. و اینها به هر مقداری که به دنیا تعلق دارند، به همان مقدار عبورشان از صراط به طول می انجامد.

صراط بهشت ثمره فعلیت قابلیت هاست در دنیا
چون گفتیم که باید از دنیا به آخرت رسید و از جهنم و صراط داخل در بهشت شد، و الاّ قبل از آمدن به دنیا هم ما داخل بهشت بودیم، ولیکن آن بهشت استعداد و قابلیّت بود نه بهشت فعلیّت و بین بهشتی که ما می خواهیم برویم و کمر بسته ایم و بار سفر و زاد و راحله تهیه کرده ایم و بین بهشتی که سابقاً بوده ایم فاصله بسیار است، یک صد هزار سال مسافت است؛ این کجا و آن کجا؟
شکّر مازندران و شکّر هندوستان *** هر دو شیرین اند امّا این کجا و آن کجا
دانه فلفل سیاه و خال مه رویان سیاه *** هر دو جان سوزند اما این کجا و آن کجا
عیناً مانند یک درخت بزرگ و پهناور سیب که شاخ و برگش در اطراف، آن را چون روضه رضوان نموده و هزار عدد سیب سهیل زده بر آن طنازی و دلربایی دارد؛ با یک دانه تخم سیب. این درخت سیب همان دانه تخم است و آن دانه همین درخت است، اما این کجا و آن کجا؟ چقدر فاصله است؟ این فعلیت است، سیب شیرین است، مفرح ذات است؛ آن قابلیت است، استعداد محض است. در بهشتی که سابقاً بودیم نیز مسئله از همین قرار بوده است؛ و پس از آن باید در این دنیا بیائیم و از این جهنّم و کلاس امتحان و ابتلاء بگذریم. این راه بهشت است که تحمّل و شکیبایی و صبر و استقامت است.
«أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یَأْتِکُم مَّثَلُ الَّذِینَ خَلَوْا مِن قَبْلِکُم مَّسَّتْهُمُ الْبَأْسَآءُ وَ الضَّرَّآءُ؛ آیا تا آنگاه که نظیر جریان وَ مَثل کسانی که قبل از شما آمده اند و آنان را گرفتاری و عسرت و شدّت فرا گرفت، و به شما نرسیده است؛ چنین می پندارید که داخل بهشت می شوید؟!» (بقره/ 214)
«وَ لَنَبْلُوَنَّکُم بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجَوْعِ وَ نَقْصٍ مِّنَ الاْمْوَ'لِ وَ الاْنْفُسِ وَالثَّمَرَ'تِ وَ بَشِّرِ الصَّـ'بِرِینَ؛ و هر آینه حتماً و یقیناً ما شما را به مقداری از ترس و گرسنگی و کمبود مال ها و جان ها و ثمره ها آزمایش می کنیم! و ای پیامبر! شکیبایان را بشارت به قبولی و رستگاری از این امتحان بده!» (بقره/ 155)
«فَلَیَعْلَمَنَّ اللَهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَ لَیَعْلَمَنَّ الْکَـ'ذِبِینَ؛ آزمایش ها و امتحانات خدا برای علم خداست که بداند راستان شما کیانند و دروغگویان کیانند» (عنکبوت/ 3) و البتّه معلوم است که علم خدا حضوری است، و نفس اعمال مردم در خارج و تحقّق آن علم خداست؛ پس معنای دانستن خدا نفس به جای آوردن اعمال شما خواهد بود! «الم * أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُوا أَن یَقُولُوا ءَامَنَّا وَ هُمْ لاَیُفْتَنُونَ؛ آیا مردم چنین گمان می کنند که به مجرّد آنکه بگویند ما ایمان آورده ایم، یَله و رها میشوند و مورد امتحان و آزمایش قرار نمی گیرند؟» (عنکبوت/ 2)
پس رسیدن به بهشتِ فعلیّت، یعنی بهشتِ بعد از طیّ عالم برزخ در قیامت، بعد از امتحانات در دنیا بوده؛ و هر کس امتحانانش بهتر و نتیجه اش عالی تر باشد، به صراط مستقیم نزدیک تر و به راه و روش علی بن ابی طالب مناسب تر و ملایم تر است. اصحاب یمین یعنی سعادتمندان و نیکانی که کارهای خوب انجام می داده اند و از زشتی ها پرهیز می نموده اند، ولی نتوانسته اند ریشه علاقه به دنیا و ماسِوَی الله را در وجودشان بسوزانند. و منظور از «دنیا» غیر خداست؛ هر چه باشد، و هر مقام و درجه و فضیلتی بوده باشد.

غیر خدا هر چه هست دنیاست
گرچه بهشت و مقام باشد. زیرا دنیا یعنی حیات دانیه؛ و کسی که منظور و مقصودش مقصور و محصور در ذات اقدس حضرت احدیّت نبوده باشد، در زندگی پست زیست میکند گر چه دارای فضائل و مکارمی هم بوده باشد. اصحاب یمین از روی جهنّم عبور می کنند؛ و چون حقیقت آتش را در نیافته اند و بدان در دنیا قدری نزدیک شده اند، مانند شخص سواره و یا پیاده هستند که از دیدن مناظر دوزخ در وقت عبور در دهشت است و از حرارت و هوای نامطبوع آن قدری ناراحت است. امّا مقرّبین و ابرار حقیقت آتش را شناخته اند و بدان دل نداده اند، لذا چون برق خاطف و چون باد تند وزش از آن می گذرند.
«وَ أَن لَّوِاسْتَقَـ'مُواْ عَلَی الطَّرِیقَةِ لاَسْقَیْنَـ'هُم مَّآءً غَدَقًا؛ و اگر چنانچه بر طریق راست و استوار پایمردی کنند، ما هر آینه به آنان از آب شیرین و گوارا و فراوان می نوشانیم» (جن/ 16)
و امّا راجع به کسانی که به خدا و جزا و عمل مؤمن نیستند و عالم را هرج و مرج و بدون حساب میدانند، می فرماید: «وَ إِنَّ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بالاْخِرَةِ عَنِ الصِّرَ'طِ لَنَـ'کِبُونَ؛ و حقّاً آن کسانی که به آخرت ایمان نمی آورند از راه و روش و صراط واضح به دور افتاده و پرت شده اند، و به انحراف و کجروی و گمراهی گرائیده اند». (مومنون/ 74)
آری صراط صراط علی بن ابی طالب است. و «صِرَاطُ عَلِیٍّ حَقٌّ نُمْسِکُهُ؛ آن رویّه و روش حقّ است و باید گرفت و بدو نزدیک شد» و روز به روز نزدیک تر تا صد در صد در پشت سر او قرار گرفت و شیعه او شد و به او ملحق شده و به بهشتی که او میرفته و برای آن در تکاپو بوده است رفت؛ و در تمام اعمال و اقوال از آن صراط تعدّی و تجاوز نکرد که این خسران بزرگی است.


منابع :

  1. سید مححمد حسین حسینی تهرانی- معاد شناسی جلد 8- صفحه 31-36

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/25945