اختصاص شفاعت به مؤمن گناهکار

اصحاب یمین کسانی هستند که به شفاعت نائل می گردند و آنان کسانی هستند که از جهت دین و اعتقاد پاک و منزه می باشند. حال اگر اعمال و کردارشان نیز پسندیده باشد، دیگر در روز بازپسین نیازی به شفاعت ندارند و اگر اعمالشان مرضی و پسندیده حضرت حق نباشد نیازمند شفاعتند. پس شفاعت اختصاص به گنهکاران از اصحاب یمین دارد. چه گنهکارانی؟ مرتکبین گناهان کبیره، نه صغیره. زیرا اگر کسی از گناهان کبیره اجتناب کند، گناهان صغیره اش خود به خود آمرزیده می شود؛ و دیگر برای غفران و آمرزش آن نیازی به شفاعت ندارد. «إن تجتنبوا کبآئر ما تنهون عنه نکفر عنکم سیـاتکم؛ اگر شما از گناهان بزرگی که از آن نهی شده اید اجتناب ورزید، ما گناهان کوچک شما را می آمرزیم» (نساء/ 31) و بنابراین کسی که گناهانش آمرزیده نشده است و در روز قیامت نیاز به شفاعت دارد، کسی است که گناه کبیره انجام داده است؛ زیرا اگر گناه او صغیره بود، ترک گناه کبیره، خود بخود موجب غفران و آمرزش او بود.
ترک کبیره مکفر، گناه صغیره است و از اینجا خوب معلوم شد که شفاعت برای مرتکبین کبیره از اصحاب یمین است و طبق احادیث وارده از شیعه و سنی، رسول خدا (ص) فرموده اند: «إنما شفاعتی لاهل الکبآئر من أمتی فأما المحسنون فما علیهم من سبیل؛ شفاعت من فقط راجع به معصیت کاران کبیره از امت من است و اما محسنین برای آنها راه مؤاخذه ای نیست.»
علامه طباطبایی از تفسیر «الدر المنثور» نقل کرده اند که چون رسول خدا (ص) این آیه را قرائت کردند: «و لا یشفعون إلا لمن ارتضی؛ و جز برای کسی که (خدا) رضایت دهد شفاعت نمی کنند» (انبیاء/ 28) فرمودند: «إن شفاعتی لاهل الکبآئر من أمتی» (المیزان فی تفسیرالقرآن، ج 14، ص 308) و البته معلوم است که مراد از محسنان که به معنای نیکوکاران است، همان ترک کنندگان معصیت کبیره هستند، نه معصیت صغیره؛ و این استفاده از تقابل و تقارن محسنین با اهل کبائر در گفتار حضرت حاصل می شود.
و از جهت دیگر بحث، آنکه: همانطور که در بحث نامه عمل بیان شد مراد از اصحاب الیمین که همان اصحاب میمنه هستند در قبال اصحاب شمال و اصحاب مشئمه، آن است که نامه عمل انسان از جانب راست که کنایه از جانب سعادت و امام حق است به ایشان برسد نه آنکه به دست راست ایشان برسد؛ چون می فرماید: «أوتی کتـ'به و بیمینه» و نمی فرماید: «اوتی کتابه فی یمینه یا إلی یمینه» و باء، باء سببیت است؛ یعنی نامه عمل به سبب یمین که مراد امام حق است به ایشان می رسد، چون در قرآن کریم وارد است که: «یوم ندعوا کل أناس بإمـ'مهم فمن أوتی کتـ'به و بیمینه فأولـ'´ئک یقرؤون کتـ'بهم و لا یظلمون فتیلا؛ روزی می رسد که ما تمام مردمان را به وسیله امامشان می خوانیم پس کسی که نامه عمل او به وسیله جانب راست که جانب سعادت است به او داده شود، پس ایشان نامه عمل خود را می خوانند و به قدر پوست نازک روی هسته خرما به آنها ستم نمی شود» (اسراء/ 71)
و از این آیه به خوبی می توان به دست آورد که مراد از یمین، امام حق است؛ چون تفریع «فمن أوتی کتـابه و بیمینه» بر جمله «ندعوا کل أناس بإمـامهم» می باشد و علیهذا اصحاب یمین پیروان امام حقند و این همان مسئله ولایت است که در اخبار کثیره وارد شده است و مرجع نام گذاری به اصحاب یمین به مرضی بودن و پسندیدگی در آئین است که مرجعش همان واجدیت چهار صفتی است که ذکر شد و علیهذا شفاعت اختصاص به مرتکبین کبایر از اهل ولایت و پیروان امام حق دارد.


منابع :

  1. سید محمد حسین حسینی طهرانی- معادشناسی جلد 9- صفحه 245-248

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/26239