عواقب تأخیر توبه

آقای مطهری در کتاب خود در این باره می نویسد: برادر! اگر علی بیاید و من و تو هم برویم خدمتش و بگوئیم آقا جان ما را نصیحت کن، چنین جمله ای بما می گوید: «لا تکن ممن یرجوا الاخرة بغیر عمل و یرجی التوبة بطول الامل؛ چون کسی مباش که بدون عمل کردن به آخرت امید بندد و به خاطر آرزوی دراز توبه را به تاخیر افکند» (حکمت 150 نهج البلاغه).
تا کی بگوئیم آقا دیر نمیشود، حالا وقت باقی است؟! تا هنوز جوان هستیم می گوئیم ای آقا! جوان بیست ساله که دیگر وقت توبه کردنش نیست. عجیب اینست که بعضی افراد پیر و کهنسال وقتی یک جوان را می بینند که متوجه عبادتست و به گناه خودش توجه دارد و در حال توبه و ندامت است، می گویند: ای آقا! تو جوانی، هنوز وقت این حرفها برای تو نرسیده. اتفاقا جوانی بهترین وقتش است، یک شاخه تا وقتی که هنوز تازه است آمادگی بیشتری برای راست شدن دارد، هر چه بزرگتر و خشکتر بشود، آمادگیش کمتر می شود. به علاوه چه کسی به این جوان قول داده که او پا به سن بگذارد، میانه مرد بشود، از میانه مردی بگذرد و پیر بشود؟ تا جوانیم می گوئیم جوانیم، در میانه مردی هم که می گوئیم حالا خیی وقت داریم، توبه وقتش پیری است، وقتی که پیر شدیم، از همه کارها افتادیم و همه قدرتها از ما گرفته شد، آنوقت توبه می کنیم، نمی دانیم که اشتباه کرده ایم، آنوقت اتفاقا هیچ توبه نمی کنیم، آنوقت دیگر حال توبه برایمان نمی ماند، آنقدر در زیر بار معاصی کمر ما خم شده است که دل ما دیگر حاضر برای توبه کردن نیست. دل یک جوان آماده تر است برای توبه کردن تا دل یک پیر. چه خوب می گوید مولوی:
خاربن در قوت و برخاستن *** خار کن درسستی و در کاستن
مثلی می آورد، می گوید شخصی خاری را در سر راه مردم کاشته بود. این خار بزرگ شد. گفتند آقا بیا این خار را بکن گفت دیر نمی شود، بوته خاری است کنده می شود. دوباره گفتند، باز گفت دیر نمی شود، حالا می کنیم، یک سال دیگر می کنیم! سال بعد بوته خار بزرگتر شد ولی خارکن چطور؟ پیرتر شده. گفتند بیا بکن گفت دیر نمی شود، بعد می کنیم. سال به سال بوته خار بیشتر رشد می کرد، بیشتر ریشه می دوانید، تنه اش کلفتر، خارهایش تیزتر و خطرش بیشتر می شد اما خارکن پیرتر و از نیرویش کاسته می شود:
خاربن در قوت و برخاستن *** خار کن در سستی و در کاستن
می خواهد بگوید این ملکات رذیله، اخلاق فاسد روز بروز در وجود تو مثل آن بوته خار بیشتر رشد می کند، بیشتر ریشه می دواند، تنه اش کلفتتر، خارهایش تیزتر و خطر بزرگتر می شود، ولی تو خودت روز بروز پیرتر می شوی و از نیرویت، از آن نیروهای مقدس تو کاسته می شود. وقتی که جوان هستی مثل یک آدم قوی و نیرومندی هستی که می خواهد یک نهال را بکند. به سرعت می کنی، ریشه اش را هم می کنی می اندازی دور اما وقتی که پیر شدی، مثل یک آدم سست قوه ای هستی که می خواهد یک درخت قوی را با دست خودش بکند، هر چه زور می زند درخت از ریشه در نمی آید. بخدا قسم یک روزش یک روز است، یک ساعتش یک ساعت است، یک شب را اگر بتأخیر بیندازیم اشتباه می کنیم! نگوئید فردا شب شب بیست و سوم ماه رمضان است، یکی از لیالی قدر است و برای توبه بهتر است، نه، همین امشب از فردا شب بهتر است، همین ساعت از یک ساعت بعد بهتر است، هر لحظه از لحظه بعدش بهتر است. عبادت بدون توبه قبول نیست، اول باید توبه کرد.
گفت: شستشویی کن و آنگه به خرابات خرام، اول باید شستشو کرد بعد وارد آن محل پاک و پاکیزه شد. ما تا توبه نکنیم، چه عبادتی می کنیم؟! ما توبه نمی کنیم و روزه می گیریم! توبه نمی کنیم و نماز می خوانیم! توبه نمی کنیم و به حج می رویم! توبه نمی کنیم و قرآن می خوانیم! توبه نمی کنیم و ذکر می گوئیم! توبه نمی کنیم و در مجالس ذکر شرکت می کنیم! بخدا قسم اگر شما یک توبه بکنید تا پاک بشوید و بعد یک شبانه روز نماز بخوانید با حالت توبه و پاکی، همان یک شبانه روز به اندازه ده سال شما را جلو می برد و به مقام قرب پرودگار می رساند. سوراخ دعا را گم کرده ایم، راهش را بلد نیستیم.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- آزادی معنوی- صفحه 57-56

  2. برای اطلاعات بیشتر در این زمینه نگاه کنید به:

  3. سخن علی علیه السلام درباره توبه

  4. جایگاه توابین

  5. توبه، اولین

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/26356