اکمال الدین و اتمام النعمة

این کتاب به زبان عربی و درباره امام دوازدهم شیعه، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه می باشد. این کتاب در موضوع خود از پرمطلب ترین و مستدل ترین کتابهاست. نویسنده آن، محمدبن علی، ابن بابویه معروف به شیخ صدوق از فقها و محدثین بزرگ شیعه که به دعای امام زمان (ع) به دنیا آمد، دوران کودکی و نوجوانی را در دامان علم و فضیلت و زهد و تقوای پدر بزرگوارش گذراند و علوم و معارف را همراه با تربیت های علمی و اخلاقی در کنار آن فقیه فرزانه و عالم وارسته فرا گرفت و با حافظه و هوش و استعداد سرشاری که داشت، در سن کمتر از بیست سالگی هزاران حدیث و روایت با سلسله سند آنها آموخت.
ایشان در سن جوانی که پدر را از دست داد، وظیفه سنگین نشر احادیث آل محمد و هدایت مردم را به عهده گرفت و در همین راستا شخصیتی نامدار و برجسته و با خیر و برکت او شامل حال مردم و خواص و عوام شد و همان دعائی را که امام عصر (ع) در نامه مبارکش با کلمات فقیه، خیر، مبارک و ینفع الله به برایش کرده بودند به وقوع پیوست.
از این مرد بزرگ حدود سیصد اثر تألیفی به جای مانده است که مهمترین آنها کتاب «من لایحضره الفقیه» یکی از چهار کتب اربعه شیعه می باشد که 5963 حدیث را داراست. شیخ صدوق در سال 381 هجری قمری دار فانی را وداع گفت. کتاب حاضر مورد سخن از آثار ارزشمند و بسیار مفید شیخ صدوق است که نام کتاب «اکمال الدین و اتمام النعمه» خود را از آیه 4 سوره مائده که «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی» است، گرفته است. شیعیان بالاتفاق می گویند این آیه بعد از واقعه غدیر خم نازل شد که طی آن پیغمبر به فرمان خدا، علی (ع) را به جانشینی خود و امامت مسلمانان منصوب کرد. صدوق علیه الرحمة، در آغاز این کتاب، علت تألیف آن را اینگونه بیان می کند که:
«یکسال که از زیارت حضرت رضا (ع) برمی گشتم، وقتی که به نیشابور رسیدم، عده ای از شیعیان که به ملاقات من آمدند، دیدم که درباره غیبت حضرت مهدی، امام زمان (ع)، شبهه هایی برایشان، حاصل شده و از راه منحرف شده و به آراء و عقاید دیگران روی آورده اند. من مدتی آنها را با استناد احادیث پیغمبر و اخبار ائمه علیهم السلام، راهنمایی کردم و سعی و کوشش زیادی در این راه نمودم، تا اینکه دانشمند بزرگ، شیخ نجم الدین ابوسعید محمدبن حسن صلت قمی، از بخارا بر ما وارد شد. من هم که مدتها بود شیفته دیدار او بودم؛ ساعتها به گفت و شنود و بحث و صحبت گذراندیم، تا اینکه یک روز، او داستانی برای من گفت که مردی فیلسوف و منطق دان، سخنانی درباره مهدی موعود گفته که مایه سرگردانی من شده و شبهه هایی برایم حاصل شده است. شیخ می گوید: من آنقدر برای او اخبار و حدیث از پیغمبر و ائمه علیهم السلام گفتم که شک او از بین رفت و دلش آرام شد. آنگاه او از من خواست که در این باره کتابی بنویسم. من هم به او نوید دادم که در برگشت به وطن (ری) اینکار را انجام می دهم. در این میان شبی امام زمان (ع) را در خواب دیدم که در مکه بود و بر در کعبه ایستاده، به ایشان نزدیک شدم و سلام کردم، حضرت پاسخ دادند و فرمودند: چرا درباب غیبت کتابی تألیف نمی کنی؟ گفتم مقداری کرده ام. حضرت فرمودند: آن را نمی خواهم به تو فرمان میدهم که در این باره کتابی بنگاری و غیبت پیغمبران را یاد کنی و من از صبح همان شب نگارش این کتاب را شروع کردم.»
مؤلف محترم بعد از این مقدمه، اخبار و احادیث بسیار و داستانهای مستدل و مستند در باب امامت و امامان آورده و آنگاه روایات وارده از پیامبر و همه امامان معصوم تا امام یازدهم را درباره وجود و غیبت امام دوازدهم را بیان نموده است و در ضمن، شبهات مربوط به طول غیبت و عمر طولانی حضرت را برطرف می کند. پس از آن غیبت بعضی از پیامبران مانند حضرت آدم، نوح، صالح، یوسف، ابراهیم و موسی علیهم السلام را مطرح می کند. در قسمت های بعدی کتاب، جریان تولد امام زمان، کسانی که حضرت را دیده و با او گفتگو کرده اند و بعد علت غیبت حضرت و توقیعات وارده از ناحیه مقدسه را شرح داده و سپس کسانی که عمر دراز داشته اند، آنها را ذکر کرده است. در قسمت پایانی کتاب، فضیلت انتظار قیام قائم و علامات ظهور حضرت به رشته تحریر در آمده است.
این مسائل با ترتیبی کامل و آراسته در 62 باب تنظیم شده است. ارزش و اعتبار این کتاب، گذشته از جامعیت و استحکام مطالب، به خاطر نزدیکی زمان تألیف آن با آغاز غیبت حضرت مهدی (ع) است؛ زیرا این کتاب در سال 352 هجری قمری یعنی زمانی که سن حضرت هنوز به 100 سالگی نرسیده بود، تألیف شد. اگر چه نام این کتاب را «اکمال الدین و اتمام النعمه» گویند ولی صحیح آن «کمال الدین و تمام النعمه» می باشد. این کتاب در سال 1301 قمری به طریقه سنگی به چاپ رسیده است و در سالهای اخیر هم چاپ حروفی مرغوبی از آن منتشر شده است.


منابع :

  1. شیخ آقابزرگ تهرانی- الذریعه- ج2 صفحه 283

  2. شیخ صدوق- اکمال الدین و تمام النعمه- چاپ 1301 هجری قمری

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/26591