ابوالعباس سفاح

عبدالله بن محمدبن علی بن عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب، اولین خلیفه عباسی بین سالهای 132 تا 136 هـ ق است. کنیه اش "ابوالعباس" و لقبش "سفاح" و یا "مهدی" است. مادر او "ریطه" یا "رائطه" دختر عبیدالله بن عبدالله از تیره بنی حارث و از قبیله مذحج است و برخی گزارشات مبنی بر این است که ازدواج پدر و مادر ابوالعباس به جهت تحقق بخشیدن به احادیث و روایاتی است که بر اساس آنها خلافت پس از امویان به فرزندان این دو نفر خواهد رسید. ابوالعباس برادر "ابراهیم امام" (سامان دهنده دعوت عباسیان بر ضد امویان) است. از تاریخ زندگانی ابوالعباس تا زمان خلافتش اطلاعات زیادی در دست نیست جز اینکه در انجمن «ابواء» که تیره های بنی هاشم در سال 125 هـ ق تشکیل داده بودند شرکت داشته است.

چگونگی خلافت ابوالعباس
دوران خلافت ابوالعباس این چنین آغاز شد که امویان از فعالیت های ابراهیم امام آگاه شده و او را دستگیر کردند و او از زندان نامه ای به برادرش مبنی بر جانشینی او فرستاد. ابوالعباس نیز همراه خانواده اش عازم کوفه شد. در این زمان کوفه در تصرف لشگر خراسان بود، (لازم به ذکر است که ابراهیم امام در اقداماتش بر ضد امویان از خراسانیان بسیار کمک گرفت و آنان را همراه خود کرد) و "ابوسلمه خلال" بر امور تسلط داشت. ابوالعباس قبل از ورود به کوفه به ابوسلمه ورودش را خبر داد اما ابوسلمه با ورود او به کوفه مخالفت کرد و او را در همان نزدیکی کوفه پنهان کرد. اما ابوسلمه تصمیم داشت قبل از اطلاع کوفیان از حضور او در نزدیکی کوفه خلافت را به خاندان علی (ع) پیشنهاد کند که در این بین "ابوحمید سمرقندی" از سرداران لشگر خراسان از جایگاه ابوالعباس باخبر شد و به آنجا رفته و با او بیعت کرد و به سایر سرداران نیز خبر داد. سرداران به مخفیگاه ابوالعباس رفته و با او بیعت کردند. "یقطین بن موسی" و "ابوالجهم بن عطیه" نیز در آزادی ابوالعباس از مخفیگاه مؤثر بودند. سرداران خراسانی پس از بیعت با ابوالعباس او را به کوفه بردند و از آنجا پس از بیعت عمومی مردم و دفاع از حقوق اهل بیت (ع) به اداره و ساماندهی امور پرداخت.

اقدامات ابوالعباس در دوران حکومتش:
1- او در بدو امر دو تن از عموهایش با نامهای "داودبن علی" و "عبدالله بن علی" به حکومت کوفه و نیز سرکوبی باقیمانده امویان فرستاد و ابوالعباس را به جهت خونریزی هایی که از بنی امیه کرده است "سفاح" نامیدند.
2- اولین اقدام ابوالعباس در جهت استحکام خلافت عباسیان، قتل "ابوسلمه خلال" بود که قصد داشت شیعیان را از خاندان پیامبر به خلافت برساند. اگرچه ابوسلمه در ابتدا به عنوان وزیر ابوالعباس منسوب شد ولی به دلیل حرکاتش در توطئه ای از سوی "ابومسلم خراسانی" و خود ابوالعباس به قتل رسید.
3- ابوالعباس شهر انبار در نزدیکی فرات را به عنوان پایتخت انتخاب کرد و در آنجا کاخی بنا کرد. هدف از این کار دوری از کوفه بود چرا که مردم این شهر به حکومت خاندان علوی گرایش داشتند.
4- ابوالعباس اولین کسی بود که وزارت را در اسلام ایجاد کرد و قبل از آن امویان افرادی را به عنوان مشاور انتخاب می کردند. از وزرای او می توان به "ابوسلمه خلال" و "خالدبن برمک" اشاره کرد.
5- سرکوب کامل امویان در تمام شهرها: عبدالله بن عمر که برای سرکوب امویان گماشته شده بود توانست سپاه "مروان بن محمد" آخرین خلیفه اموی را سرکوب کرده و دمشق را تصرف کند و مروان را بکشد. او در این ماجرا امویان را قتل عام کرد و گورهای بنی امیه را شکافته و اجسادشان را سوزاند. همچنین شورش های دیگری نیز در سایر شهرها چون کوفه و شام و خراسان و در عمان (توسط جنبش خوارج) شکل گرفت که غالبا سرکوب شد. "ابومسلم" دو شورش خراسان را سرکوب کرد.
6- ابوالعباس ظاهرا برای خشنود کردن شیعیان، باسخاوت بسیار بخشش هایی را به آنان داشت که از جمله آن، توجه وافرش به "عبدالله بن حسن" پدر نفس زکیه بود. او امام صادق (ع) را که معاصر وی بودند، در بدو امر از مدینه به عراق فرا خواند اما پس از مشاهده معجزات و دانش زیاد و مکارم اخلاق ایشان، نتوانست حضرت را اذیت کند و به مدینه بازگرداند.
7- مهمترین حادثه در زمان ابوالعباس ورود ابومسلم به عراق بود که وارد شهر انبار شد و مورد استقبال خلیفه قرار گرفت. بنا به روایاتی خلیفه او را به عراق کشاند تا از گسترش قدرت او در خراسان جلوگیری کند. ابوالعباس تا آخر عمر ابومسلم را ظاهرا احترام می کرد چرا که در به خلافت رساندن ابوالعباس و حفظ خلافتش تلاش های زیادی کرده بود. ابومسلم پس از ورود به عراق به حج رفت که در راه بازگشت از مرگ ابوالعباس باخبر شد. ابوالعباس در سال 136 هـ ق بر اثر آبله درگذشت و در قصرش در شهر انبار به خاک سپرده شد. او اندکی قبل از مرگش برادرش "منصور" را به جانشینی منسوب کرده بود. به طور خلاصه می توان بیان کرد: "ابوالعباس"، مؤسس حکومت عباسی و "منصور"، تحکیم بخش این حکومت بوده است.


منابع :

  1. شیخ عباس قمی- منتهی الامال

  2. شیخ عباس قمی- تتمة المنتهی

  3. دائرةالمعارف اسلامی- جلد 1

  4. دائرةالمعارف بزرگ فارسی- جلد 5

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/26839