ضرورت شناخت حواس طبیعی در قرآن

بر خلاف ادعاهای بی اساس برخی از متفکرنماهای بی اطلاع از مبانی اسلام، مسأله ی حواس و ضرورت به کار انداختن و ارزش آن ها در قرآن مجید، به قدری با اهمیت تذکر داده شده است که مافوق آن را نمی توان تصور کرد، از آن جمله:
«و الله اخرجکم من بطون امهاتکم لاتعلمون شیئا  و جعل لکم السمع و الابصار و اأفئده لعلکم تشرکون؛ و خداوند شما را از شکم های مادرانتان بیرون آورد، در حالی که چیزی نمی دانستید و برای شما گوش و دیدگان و دل ها قرار داد؛ باشد که سپاس گزار باشید.» (نحل/ 78)
«و هوالذی انشاء لکم السمع و الابصار و الافئدة قلیلا ما تشکرون؛ اوست خداوندی که در شما گوش و چشمان و دل ها به وجود آورده است؛ اندک است سپاس گذاری شما.» (مؤمنون/ 78)
«قل هل یستوی الاعمی و البصیر ام هل تستوی الظلمات و النور؛ به آنان بگو آیا کور و بینا مساوی است، یا آیا ظلمات و نور با یکدیگر برابرند؟» (رعد/ 16)
در قرآن، حدود 24 آیه در تهدید و توبیخ کسانی است که حواس را از فعالیت های خود محروم ساخته اند، از ان جمله:
«ان شر الدواب عندالله الصم البکم الذین لایعقلون؛ بدترین جانوران نزد خداوند، کر و لال هایی هستند که تعقل نمی کنند.» (انفال/ 22)
«اولئک الذین لعنهم الله فاصمهم و اعمی ابصارهم؛ آن تبهکاران، کسانی  هستند که خداوند به آنان لعنت کرده، گوششان را کر و چشمانشان را نابینا ساخته است.» (محمد/ 23)
«و قالوا لوکنا نسمع او نعقل ما کنا فی اصحاب السعیر؛ و [آن دوزخیان] گفتند: اگر ما در آن دنیا [حقایق را] می شنیدیم و تعقل می کردیم، [امروز] در میان دوزخیان نبودیم.» (ملک/ 10)

نتایج آیات
نتیجه ی یکم- حواس طبیعی برونی و درونی، بزرگ ترین نعمت خدادادی است که با راکد ساختن آن ها، زندگی وجود ندارد تا برای توضیح و تفسیر مطرح شود. در این آیه دقت فرمایید:
«و ما یستوی الاحیا و لا الاموات ان الله یسمع من یشاء و ما انت بمسمع من فی القبور؛ زندگان و مردگان مساوی نیستند. خداوند کسی را که مشیتش به او تعلق گرفته است، می شنواند و تو نمی توانی کسانی را که در گورها هستند، بشنوانی.» (فاطر/ 22)
همان گونه که ملاحظه می شود، خداوند متعال کسانی را که حواس خود را در این جهان به کار انداخته اند، جزو زندگان، و آنان را که این وسایل ضروری حیات را از کار انداخته اند، جزو مردگان معرفی می کند.»
نتیجه ی دوم- آن عده از بی خبران که می گویند همه ی ادیان –حتی دین اسلام- مردم را به ذهن گرایی سوق می دهد و آنان را از مشاهده و تجارب حسی ممنوع می سازد، همان اشخاصی هستند که از چشم خود برای خواندن آیات قرآنی استفاده نمی کنند. آنان پیش از ناتوانی در برابر مسئولیت روز قیامت، با محدودیت شناختی که دارند، بشریت را از وصول به واقعیت محروم می کنند و اگر این احتمال را بدهند که شاید یک کتاب آسمانی که محور دین است، زندگی بدون فعالیت حواس طبیعی و دیگر ابزار شناخت را که به وسیله ی همان حواس برای تأمین حیات طیبه (حیات معقول) ساخته می شود، زندگی نمی داند و بلکه آن را «مرگ زندگی نما» می داند، باید شعله های وجدانشان را خودشان خاموش کنند.
آیاتی که تهدید و توبیخ راکد کردن حواس را بیان می کند، در موارد فراوانی آمده است، از آن جمله: سوره ی بقره آیات 18 و 19 و 20 و 171- سوره ی انعام آیه ی 25- سوره ی اعراف آیه ی 179- سوره ی یونس آیه ی 43- سوره ی هود آیه ی 24- سوره ی نحل آیه ی 108- سوره ی طه آیه ی 124 و 125- سوره ی فرقان آیات 44 و 73- سوره ی نمل آیات 80 و 81- سوره ی روم آیات 52 و 53 و 59 و 60- سوره ی فاطر آیه ی 14- سوره ی فصلت آیه ی 44- سوره ی زخرف آیه ی 40- سوره ی جاثیه آیه ی 23- سوره ی احقاف آیه ی 26.
هم چنین، در آیات 38 و 39 از سوره ی حاقه، چنین آمده است: «فلا اقسم بما تبصرون و و ما لا تبصرون؛ سوگند به آن چه که می بینید و به آن چه که نمی بینید.» (حاقه/ 38-39)
این، بالاترین ارزش را به دیدنی ها می دهد که عظمت آن ها با دیدن روشن می شود. در سوره ی اسراء، مسئولیت انسان درباره ی حواس صریحا گوشزد شده است: «ان السمع و البصر و الفواد کل اولئک کان عنه مسئولا؛ گوش و چشم و قلب، همه ی این ها مورد مسئولیت هستند.» (اسراء/ 36)


منابع :

  1. محمدتقی جعفری- قرآن نماد حیات معقول- صفحه 77-80

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/400320