در قرآن مجید به غروب آفتاب سوگند یاد شده است که در یک مورد به چشم می خورد و آن چنین است: "فلا أ قسم بالشفق"، «انشقاق/ آیه 17: پس چیزی نیست، سوگند به شفق و روشنی اول غروب».
شفق در لغت به معنی سفیدی یا سرخی است که بعد از غروب آفتاب در مغرب دیده می شود (برخلاف رنگ آسمان که تیره و سیاه می ماند). راغب می نویسد: شفق عبارتست از مخلوط شدن روشنایی روز با تاریکی شب در وقت غروب خورشید.
نویسندگان کتاب «معجم الفاظ القرآن الکریم» می گویند: «شفق به معنی باقی مانده ی نور خورشید و سرخی آن است که در اول شب ظاهر می شود یا سرخی است که از غروب خورشید پدید می آید.»
مفسران قرآن علاوه بر آنکه در سوگند بودن آیه فوق اتفاق نظر دارند، لغت شفق را نیز بر همین وجه تفسیر نموده اند که به ذکر نام برخی از آنان اکتفا می کنیم: شیخ طوسی، طبرسی، بحرانی، ابوالفتوح، آلوسی، مراغی، عبده ، میبدی، علامه طباطبایی، صاحب پرتوی از قرآن و مولف تفسیر نوین.
برداشتی کوتاه از این سوگند
1. شفق نشانگر افول قدرت خورشید است و اینکه همه قدرتها و نیروها جز قدرت الهی زوال و فناپذیر بوده و به نیستی می گرایند و این بزرگترین دلیل است بر اینکه همه اینها تحت حکومت یک قدرت قوی و مدبری در حرکت بوده و به سوی مقصدی که آفریدگار توانا قرار داده گردش می کنند و هیچگاه اینها سزاوار برای معبودیت و پرستش نمی باشند و همه و همه سر بر فرمان عبودیت الهی دارند، و این برهان به «برهان ابراهیمی» مشهور است که خداوند آنرا چنین حکایت می کند: "فلما رأ الشمس بارغه قال هذا ربی هذا أکبر فلما أ فلت قال یا قوم إنی بری ء مما تشرکون"، (انعام/آیه78: پس چون ابراهیم صبحگاه خورشید درخشان را دید (باز برای ارشاد قوم) گفت: این است خدای من، این، (از آن ستاره و ماه) با عظمت و روشنتر است پس هنگامی که آن نیز نابود گردید گفت: ای گروه مشرکان من از آنچه شریک خدا قرار می دهید بیزارم).
2. پایان پذیرفتن قدرت تشعشع خورشید و پیدا شدن سرخی غروب آن، بیدار باشی است برای مردم که یکی از بزرگترین نعمتهای الهی (روز) را از دست داده اند تا متوجه پیدایش نعمت دیگر(شب) باشند که بر هر نعمتی شکری لازم است.
جواب سوگند
جواب آیه "فلا اقسم بالشفق" انشقاق، آیه ی "لترکبن طبقا عن طبق"میباشد که معنی آن چنین است: «سوگند به روشنی هنگام غروب آفتاب که شما حتما به حالات گوناگون می رسید» که در بیان تفسیر حالات و کیفیات انسان در مسیر حیات می باشد. همانطور که پدیده های جهان براساس قوانین خلل ناپذیر آفرینش، در سیر حیاتی خود به حالات گوناگون، خفاء، ظهور، روشنی، تاریکی و... در می آیند، انسان نیز در مسیر تکاملی خود به سوی مقصد نهایی، به حالات گوناگونی در می آید و منازلی طی می نماید (حالت جنینی، کودکی ، نوجوانی و.....) تا به مقصد خویش نایل گردد.